روانشناسى : نابینایى یک سویه، نیم کوری
hemianopia
روانشناسى : نابینایى یک سویه، نیم کوری
انگلیسی به انگلیسی
• condition causing a loss of perception in half of the visual field, half-blindness (also hemianopsia)
جملات نمونه
1. Hemianopia Damage to one side of the brain can cause visual handicap.
[ترجمه ترگمان]آسیب Hemianopia به یک طرف مغز می تواند باعث نقص بصری شود
[ترجمه گوگل]همیونوپیا آسیب به یک طرف مغز می تواند باعث آسیب دیدگی شود
[ترجمه گوگل]همیونوپیا آسیب به یک طرف مغز می تواند باعث آسیب دیدگی شود
2. Results The hemianopia and visual disturbance improvement were 8 3%, controlling of endocrine hypersecretion and tumor growth were 84% and 96% respectively.
[ترجمه ترگمان]نتایج بهبود اختلالات بینایی و بینایی به ترتیب ۸ درصد، کنترل غدد درون ریز و رشد تومور به ترتیب ۸۴ درصد و ۹۶ درصد بودند
[ترجمه گوگل]نتایج: همی انوپیا و اختلالات بینایی 3/8٪، کنترل هیپرکرویکر اندوکرین و رشد تومور به ترتیب 84٪ و 96٪ بود
[ترجمه گوگل]نتایج: همی انوپیا و اختلالات بینایی 3/8٪، کنترل هیپرکرویکر اندوکرین و رشد تومور به ترتیب 84٪ و 96٪ بود
3. Chart Homonymous hemianopia of left side.
[ترجمه ترگمان]نمودار Homonymous از سمت چپ
[ترجمه گوگل]نمودار همیونوپیپی Homonymous سمت چپ
[ترجمه گوگل]نمودار همیونوپیپی Homonymous سمت چپ
4. Initial examination showed global aphasia, right homonymous hemianopia, right hemiplegia, and hemisensory loss.
[ترجمه ترگمان]بررسی های اولیه نشان داد که aphasia، global، hemianopia،،،، and hemisensory، loss loss،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،،
[ترجمه گوگل]معاینه اولیه نشان دهنده آبیاری جهانی، همیونوپی هم نامشخص درست، همی پلژی راست و از دست دادن هموگلوبین بود
[ترجمه گوگل]معاینه اولیه نشان دهنده آبیاری جهانی، همیونوپی هم نامشخص درست، همی پلژی راست و از دست دادن هموگلوبین بود
5. We report a patient who developed a complete left homonymous hemianopia from mass effect of a solitary skull metastasis of hepatocellular carcinoma (HCC).
[ترجمه ترگمان]ما یک بیمار را گزارش می کنیم که یک ترک باقیمانده از اثر جمعی را از اثر بخشی از یک جمجمه محروم در carcinoma ایجاد کرده است (HCC)
[ترجمه گوگل]ما یک بیمار را گزارش می دهیم که یک همیونوپی هم نامشخص کامل از اثر جرم یک متاستاز جمجمه ی انسدادی کارسینوم هپاتوسلولار (HCC) ایجاد کرده است
[ترجمه گوگل]ما یک بیمار را گزارش می دهیم که یک همیونوپی هم نامشخص کامل از اثر جرم یک متاستاز جمجمه ی انسدادی کارسینوم هپاتوسلولار (HCC) ایجاد کرده است
6. The cross asymmetrical distribution of P-VEPs appears in most of the patients with bitemperal hemianopia.
[ترجمه ترگمان]توزیع نامتقارن متقاطع P - VEPs در بیشتر بیماران با bitemperal hemianopia ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]توزیع نامتقارن متقاطع P-VEP در بیشتر بیماران با همیونوپیا بیتمپرال ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]توزیع نامتقارن متقاطع P-VEP در بیشتر بیماران با همیونوپیا بیتمپرال ظاهر می شود
7. Conclusion HSN is a right cerebral hemisphere disease relating to cognitive impairment while homonymous hemianopia is the defect of visual field.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری HSN یک بیماری نیم کره راست نیم کره راست مربوط به اختلال شناختی است در حالی که homonymous hemianopia نقص زمینه بصری است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری HSN یک بیماری نیمکره راست مغزی مرتبط با اختلال شناختی است، در حالیکه همیونوپی همنامی نقص میدان بصری است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری HSN یک بیماری نیمکره راست مغزی مرتبط با اختلال شناختی است، در حالیکه همیونوپی همنامی نقص میدان بصری است
پیشنهاد کاربران
نیمه کوری
hemianopia ( پزشکی )
واژه مصوب: نیمهکوری
تعریف: کوری فقط در یک چشم
واژه مصوب: نیمهکوری
تعریف: کوری فقط در یک چشم
کلمات دیگر: