1. He and the other goon began to beat me up.
[ترجمه ترگمان]اون و اون یکی تو - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
[ترجمه گوگل]او و دیگران شروع به ضرب و شتم من کردند
2. Whatever vanishing act had saved her from the goon with the gun, it had left her armed.
[ترجمه ترگمان]هر عمل ناپدید شده او را از the که با اسلحه بود نجات داده بود، مسلح شده بود
[ترجمه گوگل]هرچیزی که از بین رفت، او را با اسلحه از بین برد، و مسلح او را ترک کرد
3. You know: goons in bowling jackets with cheap cigars and 18-inch necks.
[ترجمه علیرضا زواتی ابراهیمی] وقایع زندگی روز به روز میگذرد
[ترجمه ترگمان]می دونی، یه آدم اجیر شده با سیگارهای ارزون قیمت و یه گردن ۱۸ اینچی
[ترجمه گوگل]شما می دانید: جونز در کت بولینگ با سیگار ارزان و گردن 18 اینچ
4. Goons run rampant; crack is dealt on every corner of the Bronx, and law enforcement is something of a joke.
[ترجمه ترگمان]goons شایع است؛ ترک در هر گوشه برانکس پرداخته می شود، و نیروی انتظامی چیزی از یک شوخی است
[ترجمه گوگل]گوئون ها شایع هستند؛ کرک در هر گوشه ای از برونکس حل می شود و اجرای قانون چیزی شبیه به شوخی است
5. Anyway, there were just too many goons and cops around, and our group had left.
[ترجمه محمد] خب پس لعنت به تو خودم میرم.
[ترجمه ترگمان]به هر حال، چند نفر و پلیس آنجا بودند، و گروه ما هم آنجا را ترک کرده بودند
[ترجمه گوگل]به هر حال، فقط جونگ ها و پلیس های زیادی وجود داشت و گروه ما از بین رفت
6. The Boyle goons tried to block the door or stuff cards into their hands.
[ترجمه محمد] یاد ها فراموش خواهدشد، اما قلب من ادامه خواهد داد.
[ترجمه ترگمان]\"بویل\" تلاش کرد که درها یا کارت ها را به دست آن ها ببندد
[ترجمه گوگل]گویون بویل تلاش کرد تا درب ها و یا کارت های مربوط به آنها را در دست بگیرد
7. Slime green goons with tentacle-like fingers danced with skiing mushrooms.
[ترجمه ترگمان]آدم های سبز رنگ با tentacle که مثل انگشتانی که با mushrooms اسکی کرده بودند می رقصیدند
[ترجمه گوگل]غاز سبز لاغر با انگشتان شکم مانند با قارچ های اسکی رقصید
8. Hell, those goons were in complete charge, with their car caravans, squealing their tires around, intimidating people.
[ترجمه ترگمان]لعنت بر شیطان، آن goons با ماشین car، تایرهای اتومبیل خود را دور می زدند و مردم را به وحشت می انداختند
[ترجمه گوگل]جهنم، این جون ها با اتهام کامل، با کاروان های ماشین خود، لاستیک های خود را در حال چرخش در اطراف، ارعاب مردم
9. What happens if those two goons have a sudden change of heart and decide not to let us go?
[ترجمه محمد] او نمی توانست پول بقیه سفر را بدهد
[ترجمه ترگمان]اگه اون دوتا آدم، یه تغییر ناگهانی قلب داشته باشن و تصمیم بگیرن که بریم چی؟
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی می افتد اگر این دو غول تغییر ناگهانی قلب داشته باشند و تصمیم بگیرند به ما اجازه ندهند؟
10. A bald-headed goon in a red blazer shot out of his seat and whacked me on the heel of my left foot.
[ترجمه ترگمان]یک سر تاس با کت قرمز رنگ از روی صندلی اش بیرون آمد و روی پاشنه پای چپم شکست
[ترجمه گوگل]یک قیچی کوهی در یک جلیقه قرمز که از صندلیش بیرون زده بود و روی پاشنه پا چپم زد
11. When I heard the word goons, it became no longer a matter of romance but a war of wills.
[ترجمه ترگمان]وقتی کلمه goons را شنیدم، دیگر موضوع عشق نبود، بلکه جنگی بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که من کلمه یونانی را شنیدم، دیگر موضوع عشق عاشقانه نبود، بلکه یک جنگ اراده بود
12. Mint - Goon Daughter florist lovely mellow soul good intelligent thoughtful skill transfer has been the flower decoration.
[ترجمه ترگمان]استفاده از گل های نرم و نرم و دوست داشتنی، انتقال مهارت هوشمند خوب، تزئین گل بوده است
[ترجمه گوگل]نعناع - Goon دختر Florist دوست داشتنی نفس نفس نفس گیر هوشمند انتقال مهارت تفریحی دکوراسیون گل است
13. I goon the stage. In front of the Capitol the United States Capitol, lit beautifully.
[ترجمه ترگمان]من صحنه را ترک کردم کاپیتول ایالت متحده در کنگره کنگره آمریکا به زیبایی روشن است
[ترجمه گوگل]من به مرحله ای بر می گردم در مقابل Capitol Capitol ایالات متحده، زیبایی روشن است
14. With goon or kanon pronunciations, onyomi - kanji in Japanese form a large number of kango compounds.
[ترجمه ترگمان]با goon یا kanon pronunciations، onyomi - kanji در ژاپن تعداد زیادی از ترکیبات kango را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]با تلفظ گوون یا کانن، onyomi-kanji در ژاپن تعداد زیادی از ترکیبات کانگو را تشکیل می دهد
15. Industrial economy is an area goon one's word to develop. Realize and prosperous essential place.
[ترجمه ترگمان]اقتصاد صنعتی حوزه ای است که یک واژه برای توسعه آن محسوب می شود یک مکان ضروری و ضروری را درک کنید
[ترجمه گوگل]اقتصاد صنعتی یک قلمروی است که برای توسعه آن ضروری است واقعیت و جایگاه اسرارآمیز
16. We must go on to do all in our power to conquer the doubts and the fears, the ignorance and the greed, which made this horror possible.
[ترجمه ترگمان]ما باید به قدرت خود ادامه دهیم تا این شک و تردیدها، جهل و طمع را که این وحشت را از آن ساخته بود، تسخیر کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید همه کارهای خود را انجام دهیم تا تردیدها و ترس ها، جهل و حرص و طمع را تحمل کنیم که این وحشت را ممکن ساخته است
17. Things go on day by day.
[ترجمه ترگمان]روزها همه چیز خراب می شود
[ترجمه گوگل]همه چیز روز به روز ادامه دارد
18. Take out accident insurance before you go on your trip.
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه بری تو سفر، بیمه تصادف رو در نظر بگیر
[ترجمه گوگل]قبل از رفتن به سفر خود، بیمه تصادف را بیابید
19. Well, fuck you then. I'll go on my own.
[ترجمه حمدالله] اینطوره باشه! لعنتیا، تنهایی میرم.
[ترجمه ترگمان] پس لعنت به تو خودم تنهایی میرم
[ترجمه گوگل]خب، بعدا فهمیدم من خودم میروم
20. Memory will fade, but my heart will go on.
[ترجمه ترگمان]حافظه محو خواهد شد، اما قلب من ادامه خواهد یافت
[ترجمه گوگل]حافظه محو خواهد شد، اما قلب من ادامه خواهد یافت
21. Unemployment is likely to go on rising this year.
[ترجمه ترگمان]احتمال دارد که بیکاری امسال افزایش یابد
[ترجمه گوگل]احتمال بیکاری در این سال افزایش خواهد یافت
22. We'll go on holiday in May.
[ترجمه ترگمان]در ماه مه به تعطیلات خواهیم رفت
[ترجمه گوگل]ما در ماه مه به تعطیلات برویم
23. He couldn't then afford the money to go on the trip.
[ترجمه ترگمان]اون وقت نتونست پول رو به سفر بره
[ترجمه گوگل]پس از آن نمی توانست پول را برای سفر به آنجا بپردازد
24. I'd love to go on a round-the-world cruise.
[ترجمه ترگمان]دوست دارم یه سفر دور دنیا رو شروع کنم
[ترجمه گوگل]من دوست دارم به کروز دور دنیا بروم
25. We are planning to go on a trip to Europe next month.
[ترجمه ترگمان]ما در حال برنامه ریزی برای سفر به اروپا در ماه آینده هستیم
[ترجمه گوگل]ما قصد داریم در ماه آینده به اروپا سفر کنیم
26. The group will shortly go on a ten-city European tour.
[ترجمه ترگمان]این گروه در مدت کوتاهی به یک تور ده شهر اروپایی ادامه خواهد داد
[ترجمه گوگل]این گروه به مدت کوتاهی در یک تور اروپایی ده شهر شرکت خواهد کرد
27. He's already been to Tunisia, and is to go on to Morocco and Mauritania.
[ترجمه ترگمان]او قبلا به تونس رفته بود و قرار است به مراکش و موریتانی نیز ادامه دهد
[ترجمه گوگل]او در حال حاضر به تونس آمده است و برای رفتن به مراکش و موریتانی است
28. Most Muslims try to make a pilgrimage/go on a pilgrimage to Mecca at least once in their life.
[ترجمه ترگمان]اکثر مسلمانان تلاش می کنند تا حداقل یک بار در زندگی خود به زیارت مکه بروند
[ترجمه گوگل]اکثر مسلمانان سعی می کنند یک سفر زیارتی داشته باشند و حداقل یک بار در زندگی خود به مکه سفر کنند
29. She had decided she must go on as usual, follow her normal routine, and hope and pray.
[ترجمه ترگمان]به این نتیجه رسیده بود که طبق معمول باید طبق معمول ادامه دهد، طبق معمول، و امیدوار باشد و دعا کند
[ترجمه گوگل]او تصمیمی گرفته بود که باید به طور معمول برود، به دنبال روال معمولش باشد، امیدوار باشد و دعا کند