کلمه جو
صفحه اصلی

greeter

انگلیسی به فارسی

سلام


انگلیسی به انگلیسی

• person that greets people, welcomer

جملات نمونه

1. Coffey acts as the unofficial greeter at the mausoleum.
[ترجمه ترگمان]Coffey به عنوان the غیر رسمی در مقبره عمل می کند
[ترجمه گوگل]قهوه به عنوان صبحانه غیر رسمی در آرامگاه عمل می کند

2. Camp greeter Alexandra made the campground her back yard.
[ترجمه ترگمان]اردوی greeter از Alexandra استقبال کرد و از اردوگاه دور شد
[ترجمه گوگل]اردوگاه خوشامدگویی الکساندرا اردوگاه خود را به عقب حیاط خلوت کرد

3. A sheep dog is the unofficial greeter of Harberton Estancia, a picturesque ranch with red-roofed buildings and rolling terrain.
[ترجمه ترگمان]یک سگ گوسفند the غیر رسمی of estancia است که یک مزرعه زیبا با ساختمان های با سقف قرمز و زمین غلتان است
[ترجمه گوگل]سگ گوسفند سلامتی غیر رسمی از Harberton Estancia، یک مزرعه زیبا با ساختمان های قرمز با پوشش و زمین نورد است

4. We had greeters at the door in tuxedos.
[ترجمه ترگمان] کت و شلوار پوشیده بودیم
[ترجمه گوگل]ما خوشحال بودیم که در درب کشویی قرار داشتیم

5. The greeter application appears to be crashing. Attempting to use a different one.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد که برنامه خوش آمدگو درهم شکست تلاش برای استفاده از یک روش متفاوت
[ترجمه گوگل]ظاهرا برنامه کاربردی greeter سقوط کرده است تلاش برای استفاده از یک دیگر

6. He then moved on, revealing a last greeter who had been invisible behind him: Fidel Castro.
[ترجمه ترگمان]سپس به راه افتاد و آخرین greeter را که پشت سرش ناپیدا بود آشکار کرد: فیدل کاسترو
[ترجمه گوگل]پس از آن، فیدل کاسترو، فیدل کاسترو را به نمایش گذاشت

7. Thus the role of Wal-Mart greeters is unlikely to be emotionally exhausting, because few, if any, interactions between the greeter and customers are emotionally charged.
[ترجمه ترگمان]بنابراین نقش وال - مارت بعید به نظر می رسد که از نظر احساسی خسته کننده باشد چون تعداد کمی از تعاملات بین خوش آمدگو و مشتریان از نظر احساسی شارژ می شوند
[ترجمه گوگل]بنابراین نقش صلح طلبان Wal-Mart بعید است که از لحاظ احساسی خسته کننده باشند، چرا که در صورت وجود هرچیزی، تعامل بین سلامت و مشتریان از نظر احساسی متهم است

8. He can't even get a job as a greeter at Wal-Mart.
[ترجمه ترگمان]حتی نمی تواند شغلی مثل a در وال - مارت به دست آورد
[ترجمه گوگل]او حتی نمیتواند به عنوان صبر در Wal-Mart کار کند

9. If you guessed Walmart greeter, you're right -- for now.
[ترجمه ترگمان]اگر Walmart Walmart را حدس زدید، حق با شماست - فعلا
[ترجمه گوگل]اگر شما حدس زد Walmart greeter، شما درست است - در حال حاضر

10. Take a tour with a Big Apple Greeter Explore New York's unique neighborhoods with your very own local tour guide, a "real" New Yorker.
[ترجمه ترگمان]یک تور با یک شرکت بزرگ اپل در نظر بگیرید که محله های منحصر به فرد نیویورک را با راهنمای تور محلی خود کاوش کنید، یک \"نیویورکر\"
[ترجمه گوگل]یک تور با بزرگ اپل گراتر کاوش محله های منحصر به فرد نیویورک خود را با راهنمای راهنمای محلی خود، واقعی 'نیویورکر

11. The Chicago Greeter Program of the city's tourism office pairs visitors with friendly local volunteers eager to show off their favorite neighborhoods during free walking and public-transit tours.
[ترجمه ترگمان]برنامه شیکاگو Greeter از دفتر گردشگری شهر بازدید کنندگان دوستانه محلی را دعوت می کند که مشتاق نشان دادن همسایه های مورد علاقه خود در طی سفره ای آزاد و سفره ای حمل و نقل عمومی هستند
[ترجمه گوگل]برنامه گردشگری شیکاگو دفتر توریستی شهر با بازدید کنندگان داوطلب محلی دوستانه مشتاق دیدن مکان های مورد علاقه خود در حین پیاده روی و سفرهای عمومی است

12. The Greeter constructor creates an instance of Message, which it then uses in the greet method call.
[ترجمه ترگمان]سازنده Greeter یک نمونه از پیام را ایجاد می کند که در آن از آن در فراخوانی روش خوش آمد استفاده می شود
[ترجمه گوگل]سازنده Greeter نمونه ای از پیام را ایجاد می کند که سپس در فراخوانی روش greet استفاده می کند

13. I am a greeter at this five star hotel, it is a dead-end job.
[ترجمه ترگمان]من a در این هتل پنج ستاره هستم، این یک شغل dead است
[ترجمه گوگل]من در این هتل پنج ستاره خوشحال هستم، این یک کار بی پایان است

14. Jim Reilly, the tavern's greeter, sits on a stool outside the front door.
[ترجمه ترگمان]جیم اورایلی، در کنار در نشسته و روی چهارپایه ای کنار در نشسته بود
[ترجمه گوگل]جیم ریلی، خواننده ی خیمه، در مدفوع بیرون از در ورودی نشسته است

پیشنهاد کاربران

استقبال کننده

خوشامدگو

سلام کننده، کسی که در کنار درب ورودی اماکن عمومی ( مثل رستوران ) می ایستد و به افرادی که وارد می شوند سلام و خوشامد می گوید.

بفرما زن در مشاغلی مثل بوتیک و . . .


کلمات دیگر: