1. German and Dutch are cognate languages.
[ترجمه ترگمان]آلمانی و هلندی، زبان های cognate هستند
[ترجمه گوگل]آلمانی و هلندی زبانهای معروف هستند
2. The German 'Hund' is a cognate of the English 'hound'.
[ترجمه ترگمان]The آلمانی نژاد سگ تازی انگلیسی است
[ترجمه گوگل]'هونوند' آلمانی، وابسته به زبان انگلیسی است
3. Physics and astronomy are cognate sciences.
[ترجمه ترگمان]فیزیک و ستاره شناسی علوم cognate هستند
[ترجمه گوگل]فیزیک و نجوم علم شناختی هستند
4. 'Haus' in German is cognate with 'house' in English.
[ترجمه ترگمان]Haus در زبان آلمانی با خانه به زبان انگلیسی مخالف است
[ترجمه گوگل]'Haus' در زبان آلمانی به معنای 'خانه' به زبان انگلیسی است
5. But more subject assessors operating in the same cognate group leads to the need for more induction and training.
[ترجمه ترگمان]اما ارزیاب های سوژه بیشتری که در همان گروه همجنس فعالیت می کنند منجر به نیاز به القا و آموزش بیشتر می شود
[ترجمه گوگل]اما محققان بیشتری که در همان گروه شناخته می شوند، منجر به نیاز به القا و آموزش بیشتر می شود
6. Instead, Woodward obtained a cognate figure of 60 percent.
[ترجمه ترگمان]در عوض، وودوارد به صورت یک رقم cognate ۶۰ درصد به دست آورد
[ترجمه گوگل]در عوض، وودوارد یک رقم شناخته شده 60 درصد را به دست آورد
7. Cognate in common use is considered phonetic loan characters, which include substitute of homophone.
[ترجمه ترگمان]cognate در کاربرد متداول، به عنوان حروف وام phonetic در نظر گرفته می شود که شامل جایگزینی of می باشد
[ترجمه گوگل]شناخته شده در استفاده مشترک از نظر فونتیک وام است که شامل جایگزین هموفون است
8. English, Dutch and German are cognate languages.
[ترجمه ترگمان]زبان انگلیسی، هلندی و آلمانی به زبان های cognate
[ترجمه گوگل]انگلیسی، هلندی و آلمانی زبانهای زبانی هستند
9. Physics and astronomy are cognate science.
[ترجمه ترگمان]فیزیک و ستاره شناسی علم cognate هستند
[ترجمه گوگل]فیزیک و نجوم علم شناختی هستند
10. I consulted Uncle Mumford concerning this and cognate matters.
[ترجمه ترگمان]من راجع به این موضوع با عمو Mumford مشورت کردم
[ترجمه گوگل]من عمو مامفورد راجع به این و موضوعات مرتبط با آن مشورت کردم
11. Mathematics and astronomy are cognate sciences.
[ترجمه ترگمان]ریاضیات و ستاره شناسی علوم cognate هستند
[ترجمه گوگل]ریاضیات و نجوم علم شناختی است
12. There is no Hebrew or Greek cognate word in the Biblical text to reflect the modern term "same-sex orientation" or "homosexuality. "
[ترجمه ترگمان]هیچ واژه یونانی یا یونانی در متن کتاب مقدس وجود ندارد تا واژه \"گرایش جنسی\" یا \"همجنس گرایی\" را منعکس کند
[ترجمه گوگل]هیچ کلمه ی عبری یا یونانی در متن کتاب مقدس برای نشان دادن اصطلاح مدرن 'گرایش جنسی همجنسگرایانه' یا 'همجنسگرایی' وجود ندارد '
13. Such cognate words don't necessarily mean the same.
[ترجمه ترگمان]این کلمات cognate ضرورتا به معنای آن نیستند
[ترجمه گوگل]چنین کلمات معروف لزوما به معنی یکسان نیست
14. Some words should combine with their cognate words to get the meanings.
[ترجمه ترگمان]برخی کلمات باید با کلمات cognate خود ترکیب شوند تا معانی را بدست آورند
[ترجمه گوگل]بعضی از کلمات باید با کلمات معروف خود ترکیب شوند تا معانی را بدست آورند