1. She could not conceal a snort of laughter.
[ترجمه ترگمان]اما نتوانست جلوی خنده خود را بگیرد
[ترجمه گوگل]او نمی توانست یک خنده از خنده را پنهان کند
2. He gave a snort of contempt.
[ترجمه ترگمان]او خرناسی کشید
[ترجمه گوگل]او یک تحریک تحقیر آمیز کرد
3. He gave a snort of disgust.
[ترجمه ترگمان]او خرناسی کشید
[ترجمه گوگل]او یک نفر از انزجار را گرفت
4. He gave a snort of derision.
[ترجمه ترگمان]او چشمکی زد و گفت:
[ترجمه گوگل]او یک فریاد زد
5. I could hear the snort and stamp of a horse.
[ترجمه ترگمان]می توانستم صدای خرناس کشیدن یک اسب را بشنوم
[ترجمه گوگل]من می توانستم خربزه و تمبر اسب را بشنوم
6. He turned away with a snort.
[ترجمه ترگمان]با غرولند دور شد
[ترجمه گوگل]او با یک خرگوش دور شد
7. She gave an undignified little snort.
[ترجمه ترگمان]او با غرولند کوتاهی گفت:
[ترجمه گوگل]او کمی صبحگاه کمی تحقیر کرد
8. The soldier woke up with a snort; his head jerked up and he looked at us inquiringly.
[ترجمه ترگمان]سرباز از خواب پرید، سرش به تندی بلند شد و با نگاهی پرس نده به ما نگاه کرد
[ترجمه گوگل]سرباز با یک خرگوش بیدار شد سرش زد و نگاهی به ما کرد
9. Snort, dance, bonk, snort some more - bloody good value, old Henry.
[ترجمه ترگمان]، Snort، رقص، bonk و یه خورده ارزش دیگه ای داشته باش، هنری پیر
[ترجمه گوگل]Snort، رقص، bonk، برخی از چیزهای دیگر - ارزش خوب خونین، Henry قدیمی
10. I took another snort and offered it to him.
[ترجمه ترگمان]یک خرناس دیگر برداشتم و آن را به او دادم
[ترجمه گوگل]من یکی دیگر از غذا خوردن را گرفتم و آن را به او دادم
11. He gave a royal snort, either of disappointment or relief, and snapped his fingers for another round of wine.
[ترجمه ترگمان]او یک خرناس شاهانه گرفت، یا از ناامیدی یا آسایش، و انگشتانش را برای یک دور دیگر شراب شکست
[ترجمه گوگل]او یک نوشیدنی سلطنتی، یا ناامیدی و یا تسکین داد، و انگشتانش را برای دور دیگری از شراب فرو برد
12. The hooves slammed out and with a snort of terror it hurtled off up the path followed by the others.
[ترجمه ترگمان]صدای سم به گوش رسید و با غرشی از وحشت از جاده خارج شد و به دنبال بقیه راه افتاد
[ترجمه گوگل]کوچه ها از بین رفته و با ترس از ترور، راه را دنبال می کنند و دیگران آن را می بندند
13. Sprinkleroom, I whispered, with a reverent snort.
[ترجمه ترگمان]زیر لب گفتم: Sprinkleroom
[ترجمه گوگل]اسفنکورولا، من با عصبانیت آرزو، سرش را زمزمه کردم
14. Wexford's reply was an ill-tempered snort.
[ترجمه ترگمان]جواب Wexford یک خرناس زشت بود
[ترجمه گوگل]پاسخ وکسفورد ناهار خشن بود