کلمه جو
صفحه اصلی

hyperreflexia

انگلیسی به انگلیسی

• autonomic dysreflexia, over-activity of the autonomic nervous system caused by an injury to the spinal cord (medicine)

جملات نمونه

1. Objective To study the reason of detrusor hyperreflexia after spinal cord injury(SCI).
[ترجمه ترگمان]هدف مطالعه دلیل detrusor hyperreflexia پس از آسیب طناب نخاعی (SCI)
[ترجمه گوگل]هدف: مطالعه علل پرفشادی ریوی در بیماران پس از جراحی نخاعی (SCI)

2. When bifacial weakness is accompanied by hyperreflexia, cerebral diseases such as brainstem encephalitis, pontine glioma, and stroke must be considered.
[ترجمه ترگمان]هنگامی که ضعف bifacial همراه با hyperreflexia، بیماری های مغزی مانند brainstem encephalitis، pontine glioma و سکته توام می شود، باید در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]هنگامی که ضعف دوفازی با هیپر رفلکسیا همراه است، بیماری های مغزی مانند انسفالیت بافتی، گلیوم پونتین و سکته مغزی باید در نظر گرفته شود

3. Detrusor-sphincter dyssynergia, detrusor hyperreflexia and low urethral closing pressure are the main factors that result in poor clinical outcomes.
[ترجمه ترگمان]Detrusor -، sphincter hyperreflexia، detrusor hyperreflexia و فشار کم urethral عوامل اصلی هستند که منجر به نتایج بالینی ضعیف می شوند
[ترجمه گوگل]دیسینرژی دگزاسور-اسفنکتر، hyperreflexia دتوزورور و فشار بسته شدن مجرای ادراری پایین عوامل اصلیی هستند که نتایج بالینی بالایی دارند

4. However, muscle spasms, hyperreflexia, refractory epilepsy, developmental delay, and mental retardation are common in children afflicted with the disorder.
[ترجمه ترگمان]با این حال، spasms عضلانی، hyperreflexia، صرع، تاخیر رشد، و عقب ماندگی ذهنی در کودکانی که مبتلا به این اختلال هستند، رایج است
[ترجمه گوگل]با این حال، اسپاسم عضلانی، hyperreflexia، صرع مقاوم، تاخیر رشد و عقب ماندگی ذهنی در کودکان مبتلا به اختلال رایج هستند

5. ObjectiveTo evaluate the effects of Botulinum toxin type A(BTX-A) repeated injection into detrusor to treat detrusor hyperreflexia and neurogenic incontinence in spinal cord injury(SCI) patients.
[ترجمه ترگمان]ObjectiveTo اثرات استفاده از سم botulinum A (BTX - A)را برای تزریق مکرر به detrusor برای درمان بی اختیاری hyperreflexia و neurogenic در آسیب طناب نخاعی (SCI)ارزیابی می کنند
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثرات تزریق مکرر اتم بوتولینوم نوع A (BTX-A) به متابولیسم برای درمان هیپرتانفلکسیتین دندانپزشکی و بی اختیاری نوروژنیک در آسیب نخاعی (SCI)

6. Selective injection allows specific paralysis of the detrusor muscle, which alleviates common urologic conditions, including neurogenic hyperreflexia and overactive bladder.
[ترجمه ترگمان]تزریق گزینشی باعث فلج شدن ماهیچه detrusor می شود که در شرایط urologic معمولی از جمله neurogenic hyperreflexia و مثانه بیش فعال است
[ترجمه گوگل]تزریق انتخابی اجازه می دهد تا فلج خاصی از عضله دندان مصنوعی، که باعث تخریب شرایط ارولوژی معمولی، از جمله hyperreflexia نوروژنیک و مثانه شدید

7. H. Extremities. Severe lower extremity or hand edema suggests preeclampsia. Deep-tendon hyperreflexia and clonus may signal impending seizures.
[ترجمه ترگمان]\"H extremities\" کاهش شدید درد یا دستی که در دست داره نشون میده preeclampsia (نوعی مایع در بدن)hyperreflexia Deep و clonus ممکنه حمله قریب الوقوع به حمله رو اعلام کنن
[ترجمه گوگل]H افراط و تفریحات شدید اندام تحتانی یا ادم دست باعث پره اکلامپسی می شود Hyperflexia و کلاونوس عمیق تاندون ممکن است نشانه های تشنج های قریب الوقوع باشد

8. Objective To evaluate the effects of Botulinum-A toxin (BTX-A) injection into detrusor to treat detrusor hyperreflexia and neurogenic incontinence in the patients with spinal cord injury (SCI).
[ترجمه ترگمان]هدف ارزیابی اثرات of - یک toxin (BTX - A)به detrusor برای درمان بی اختیاری hyperreflexia و بی اختیاری در بیماران با آسیب طناب نخاعی (SCI)
[ترجمه گوگل]هدف بررسی اثرات تزریق بوتولینوم -A (BTX-A) به متابولیزه کننده برای درمان هیپر رفلکسیون پاتروزور و بی اختیاری نورولوژیک در بیماران با آسیب نخاعی (SCI)

9. Other commonly used terms such as detrusor instability and detrusor hyperreflexia refer to involuntary detrusor contractions observed during urodynamic studies.
[ترجمه ترگمان]دیگر عبارت های مورد استفاده مانند ناپایداری detrusor و detrusor hyperreflexia به انقباضات غیر ارادی detrusor که در طول مطالعات urodynamic مشاهده شد مراجعه می کنند
[ترجمه گوگل]دیگر شرایط معمول استفاده شده از جمله بی ثباتی detrusor و hyperreflexia detrusor اشاره به انقباضات غیر دائمی detrusor مشاهده در مطالعات ارووتیک

10. Objective To investigate the relationship between the changes of structures and functions of detrusor hyperreflexia.
[ترجمه ترگمان]هدف بررسی رابطه بین تغییرات ساختارها و توابع of hyperreflexia
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی رابطه بین تغییرات ساختاری و عملکردهای hyperreflexia detrusor

11. Results: In 18 cases, there were 4 cases of detrusor hyperreflexia, detrusor areflexia 5cases, 5 cases of low detrusor activity, 4cases of normal detrusor activity.
[ترجمه ترگمان]نتایج: در ۱۸ مورد، ۴ مورد از detrusor hyperreflexia، detrusor areflexia ۵ مورد، ۵ مورد فعالیت detrusor کم، ۴ مورد فعالیت نرمال detrusor وجود دارد
[ترجمه گوگل]یافته ها: در 18 مورد، 4 مورد هیپر رفلکسی کبدی، 5 بیمار مبتلا به کمخونی، 5 مورد کاهش فعالیت کبدی، 4 مورد فعالیت متاستاز طبیعی وجود داشت

12. The result which analised by statistics showed that continuous percussion of the bladder can result in reflex urination, but can also cause autonomic hyperreflexia at the same time.
[ترجمه ترگمان]نتیجه حاصل از آمار نشان داد که پرکاشن مداوم مثانه می تواند منجر به دفع ادرار شود، اما همچنین می تواند باعث hyperreflexia autonomic در همان زمان شود
[ترجمه گوگل]نتیجه ای که توسط آمار نشان داده شد نشان داد که کوبی مداوم مثانه می تواند منجر به رفلکس ادرار شود، اما در عین حال می تواند باعث ایجاد hyperreflexia اتونومیک نیز باشد

13. Urinary incontinence in spina bifida patients might be related to detrusor hyperreflexia, to sphincter areflexia, or to both conditions.
[ترجمه ترگمان]بی اختیاری ادراری در spina bifida به بیماران ممکن است مربوط به detrusor hyperreflexia، to areflexia، یا هر دو شرایط باشد
[ترجمه گوگل]بی اختیاری ادرار در بیماران اسپینا بیفیدا ممکن است به hyperreflexia دتوزورور، به صورت اسپفنتر، یا هر دو بیماری مرتبط باشد

14. Two days later, she developed abnormal movements, confusion, incoherent speech, sweats, facial redness, hyperreflexia, tremor and muscle spasms in all of her limbs.
[ترجمه ترگمان]دو روز بعد او حرکات غیرطبیعی، پریشانی، سخن گفتن، عرق، قرمزی صورت، تشنج، لرزش و تشنج در تمام اعضای بدنش را توسعه داد
[ترجمه گوگل]دو روز بعد، او در تمام اعضای بدن، حرکات غیر طبیعی، سردرگمی، بیان ناهموار، عرق، قرمزی صورت، hyperreflexia، لرزش و اسپاسم عضلانی را ایجاد کرد

پیشنهاد کاربران

هیپررفلکسی

هیپررفلکسی - به معنای افزایش بیش از حد رفلکس ها است. اسپاسم یا پرش های عضلانی نمونه هایی از هیپررفلکسی هستند که دال بر بیماری سلول های نورون محرکه فوقانی و همچنین کاهش کنترل مراکز عالی مغز بر مسیرهای عصبی پایین تر هستند.


کلمات دیگر: