کلمه جو
صفحه اصلی

allotted

انگلیسی به انگلیسی

• distributed, apportioned, parceled out

جملات نمونه

1. the budget allotted for building new schools
اعتبار تخصیص یافته برای ساختن مدارس تازه

2. each speaker was allotted five minutes
به هر یک از سخنرانان پنج دقیقه وقت داده شد.

3. at the end of the allotted span of their lives
در انتهای دوران عمری که قسمت آنها بود

4. How much time has been allotted to this work?
[ترجمه ترگمان]چه مدت برای این کار اختصاص داده شده است؟
[ترجمه گوگل]چقدر زمان برای این کار اختصاص داده شده است؟

5. They allotted a separate desk to everyone.
[ترجمه ترگمان]یک میز جداگانه برای همه اختصاص دادند
[ترجمه گوگل]آنها یک میز جداگانه برای همه گذاشتند

6. Each passenger slept on the berth allotted to him.
[ترجمه ترگمان]هر مسافر روی تخت نزدیک او خوابیده بود
[ترجمه گوگل]هر مسافر در ساحل خوابید تا به او اختصاص یابد

7. How much cash has been allotted?
[ترجمه ترگمان]چقدر پول داده شده؟
[ترجمه گوگل]چقدر پول نقد اختصاص داده شده است؟

8. We were allotted a house to live in.
[ترجمه ترگمان]ما خانه ای برای زندگی در آن داشتیم
[ترجمه گوگل]ما خانه ای برای زندگی کردن گذاشتیم

9. The speech continued well beyond its allotted span.
[ترجمه ترگمان]این سخنرانی بسیار فراتر از محدوده تعیین شده خود ادامه داشت
[ترجمه گوگل]این سخنرانی فراتر از دوران اختصاص داده شده خود ادامه یافت

10. The ministry of culture will be allotted about $6 million less this year.
[ترجمه ترگمان]در سال جاری حدود ۶ میلیون دلار به وزارت فرهنگ اختصاص داده خواهد شد
[ترجمه گوگل]این وزارتخانه در سال جاری حدود 6 میلیون دلار کاهش خواهد یافت

11. Each speaker is allotted ten minutes.
[ترجمه ترگمان]برای هر سخنران ده دقیقه اختصاص داده می شود
[ترجمه گوگل]هر سخنران ده دقیقه است

12. The talks overran their allotted time.
[ترجمه ترگمان]گفتگوها زمان اختصاص داده شده را پیش گرفتند
[ترجمه گوگل]مذاکرات زمان اختصاص داده شده خود را از دست دادند

13. We did the work within the time they'd allotted us.
[ترجمه ترگمان]ما کار را در زمانی که آن ها به ما سپرده بودند انجام دادیم
[ترجمه گوگل]ما این کار را در زمانی که ما به ما داده بودیم انجام دادیم

14. How much money has been allotted to us?
[ترجمه ترگمان]چقدر پول به ما داده شده؟
[ترجمه گوگل]چقدر پول به ما داده شده است؟

15. Three hours have been allotted to/for this task.
[ترجمه ترگمان]سه ساعت برای این کار اختصاص داده شده است
[ترجمه گوگل]سه ساعت برای این کار اختصاص داده شده است

پیشنهاد کاربران

Allotted time
زمان معین

مختصِ
اختصاص یا فته به

تعیین شده

تخصیص داده شده

Allotted time: زمان مجاز


کلمات دیگر: