کلمه جو
صفحه اصلی

career woman

(امریکا- عامیانه) زنی که حرفه ی بخصوصی را دنبال می کند، زن دارای حرفه یا پیشه

انگلیسی به فارسی

(آمریکا- عامیانه) زنی که حرفه‌ی به‌خصوصی را دنبال می‌کند ، زن دارای حرفه یا پیشه

انگلیسی به انگلیسی

• woman who works full time in a profession
a career woman is a woman with a career who wishes to work and progress in her job rather than stay at home and bring up a family.

جملات نمونه

1. She is an ambitious career woman.
[ترجمه ترگمان]او زنی بلند پروازانه است
[ترجمه گوگل]او زن حرفه ای بلندپرواز است
2. I want him to respect me as a career woman.
[ترجمه ترگمان]من از او می خواهم که به عنوان یک زن حرفه به من احترام بگذارد
[ترجمه گوگل]من می خواهم او را به عنوان یک زن حرفه ای به من احترام بگذارم
3. She's a career woman and a mother, so she has the best of both worlds.
[ترجمه ترگمان]او یک زن حرفه و یک مادر است، بنابراین بهترین دو دنیا را دارد
[ترجمه گوگل]او یک زن حرفه ای و یک مادر است، بنابراین او بهترین از هر دو جهان است
4. That's what you get for being a single career woman in thirtysomething, girl.
[ترجمه ترگمان]این چیزیه که تو برای یه زن حرفه ای تو \"thirtysomething\" می گیری، دختر
[ترجمه گوگل]این چیزی است که شما برای داشتن یک زن حرفه ای در thirtysomething می کنید، دختر
5. She was a career woman with a top job at City Hall.
[ترجمه ترگمان]او یک زن حرفه ای بود که در دبیرستان شهر کار می کرد
[ترجمه گوگل]او یک زن حرفه ای بود که در تالار شهر در حال کار برترین بود
6. The Eighties career woman who had it all: looks, glamour, fast-track, moneyed lifestyle, husband, children.
[ترجمه ترگمان]زن حرفه ای Eighties که همه چیز را داشت: ظاهر، طلسم، سریع، سبک زندگی، شوهر، بچه
[ترجمه گوگل]زن حرفه ای هشتم که همه آن را به نظر می رسد، زرق و برق، سریع، زندگی شیوه زندگی، شوهر، کودکان
7. A typical New York career woman.
[ترجمه ترگمان]یک زن شغل در نیویورک
[ترجمه گوگل]یک زن حرفه ای در نیویورک
8. Dear Economist: Is it wise to marry a career woman?
[ترجمه ترگمان]اقتصاددان عزیز: آیا عاقلانه است که با یک زن حرفه ای ازدواج کنید؟
[ترجمه گوگل]اقتصاددان عزیز آیا عاقلانه است که با یک زن حرفه ای ازدواج کنید؟
9. She is a career woman rather than a housewife.
[ترجمه ترگمان]او یک زن حرفه ای است و نه یک زن خانه دار
[ترجمه گوگل]او یک زن حرفه ای است و نه یک زن خانه دار
10. But you're a full - time career woman with no experience taking care of kids.
[ترجمه ترگمان]اما شما یک زن کار تمام وقت هستید که هیچ تجربه ای از بچه ها ندارد
[ترجمه گوگل]اما شما یک زن حرفه ای تمام وقت هستید که تجربه ای برای مراقبت از بچه ها ندارد
11. A career woman is still regarded as something of an oddity.
[ترجمه ترگمان]یک زن شغلی هنوز به عنوان چیزی از نظر oddity مورد توجه قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]یک زن حرفه ای هنوز به عنوان چیزی از عجیب و غریب در نظر گرفته شده است
12. You look like a career woman.
[ترجمه ترگمان]تو شبیه یه زن حرفه شدی
[ترجمه گوگل]شما شبیه یک زن حرفه ای هستید
13. As the first career woman that enters the White House, jacqueline . Kennedy made American throughout history the youngest the most beautiful also first-lady.
[ترجمه ترگمان]به عنوان اولین زن شغلی که وارد کاخ سفید می شود، jacqueline کندی در تمام طول تاریخ، جوان ترین بانوی اول بود
[ترجمه گوگل]به عنوان اولین زن حرفه ای که وارد کاخ سفید می شود، ژاکلین کندی در طول تاریخ، جوانترین و زیباترین بانوی اول را نیز آمریکایی ساخته است
14. Susan is a career woman and a mother, so she has the best of both worlds.
[ترجمه ترگمان]سوزان یک زن حرفه و یک مادر است، بنابراین بهترین دو دنیا را دارد
[ترجمه گوگل]سوزان یک زن حرفه ای و یک مادر است، بنابراین او دارای بهترین از هر دو جهان است

پیشنهاد کاربران

زن شاغل ( که شغلش برایش خیلی مهم است به نوعی که آن را به ازدواج کردن و بچه دار شدن ترجیح می دهد ) ( این کلمه بر طبق توضیح دیکشنری مکمیلان دارای بار معنایی منفی است )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
a woman whose career is very important to her, so that she may not want to get married or have children
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
a woman who is more interested in her career than in being married and having children. People who use this word often think this is a bad thing.
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
a woman who considers her job and success in her job to be very important in her life
کلمات دیگر: