معنی : اجزاء، عناصر
ingredients
معنی : اجزاء، عناصر
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] مواد متشکله، اجزاء متشکله، جزء
مترادف و متضاد
اجزاء (اسم)
components, ingredients
عناصر (اسم)
ingredients
پیشنهاد کاربران
اجزای تشکیل دهنده
مواد مورد نیاز غذا
مواد غذایی ، مواد تشکیل دهنده.
مواد خوراکی
مواد مورد نیاز
بن مایه
مایه نخستین، مایه اولیه
مایه نخستین، مایه اولیه
مواد اولیه و مورد نیاز
ترکیبات_ مواد سازنده
مواد مورد نیاز غدا
مواد اولیه
مواد تشکیل دهنده
مواد اولیه
مواد تشکیل دهنده
اجزاء ( بیشتر در غذا به کار میرود. )
مواد تشکیل دهنده
اجزاء ( بیشتر در غذا به کار میرود. )
مواد اولیه برایه ساخت غذا
مواد اولیه مورد نیاز برا غذا
تمام مواد مورد نیاز برای ساخت هر چیزی بخصوص غذا
مواد لازم برای دستور پخت یک غذا
مواد لازم
غذا های ترکیبی
مواد اولیه - عناصر
اجزا
مواد لازم براى تهیه ى غذا
مواد اولیه غذا
اجزاء ترکیبی
ترکیبات
عناصر تشکیل دهنده
چاشنی ها
عناصر
اجزا
مواد اولیه
ترکیبات اصلی
اجزا
مواد اولیه
ترکیبات اصلی
محتویات
Can I combine these ingredients in the same exact quantity
آیا می توانم این محتویات را به همان میزان دقیق ترکیب کنم؟
Can I combine these ingredients in the same exact quantity
آیا می توانم این محتویات را به همان میزان دقیق ترکیب کنم؟
اجزا اولیه
مواد اولیه
هر چیز اولیه😐
مواد اولیه
هر چیز اولیه😐
مواد اولیه یا مواد تشکیل دهنده اولیه
ساختار
کلمات دیگر: