ناحیه ی بورگاندی (در فرانسه)، گونه های شراب بورگاندی که سفید و قرمز و معمولا سک هستند، هرگونه شراب قرمز و سک
burgundy
ناحیه ی بورگاندی (در فرانسه)، گونه های شراب بورگاندی که سفید و قرمز و معمولا سک هستند، هرگونه شراب قرمز و سک
انگلیسی به فارسی
هرگونه شراب قرمز و سک
سرخ متمایل به قرمز
ناحیهی بورگاندی (در فرانسه)
گونههای شراب بورگاندی که سفید و قرمز و بهطور معمول سک هستند
بورگوندی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
حالات: burgundies
حالات: burgundies
• (1) تعریف: a region in central France.
• (2) تعریف: (usu. l.c.) any of several red or white wines made in this area, or any of various red wines made elsewhere.
• (3) تعریف: (l.c.) a purplish red color.
• bourgogne, region in france famous for its wines
usually red table wine from burgundy (france); deep red color, wine-red color
usually red table wine from burgundy (france); deep red color, wine-red color
جملات نمونه
1. Burgundy has always been considered a major centre of gastronomy.
[ترجمه ترگمان]بورگونی همواره به عنوان یک کانون بزرگ در نظر گرفته شده است
[ترجمه گوگل]Burgundy همیشه مرکز اصلی غذا بوده است
[ترجمه گوگل]Burgundy همیشه مرکز اصلی غذا بوده است
2. The Chablis vineyard is the northernmost in Burgundy.
[ترجمه ترگمان]The vineyard، شمالی ترین قسمت بورگونی است
[ترجمه گوگل]تاکستان Chablis در شمال جزیره بورگوندی است
[ترجمه گوگل]تاکستان Chablis در شمال جزیره بورگوندی است
3. He was wearing a burgundy polyester jacket.
[ترجمه ترگمان]اون لباس قرمز رنگی پوشیده بود
[ترجمه گوگل]او پوشیدن یک ژاکت پلی استر بوروندی بود
[ترجمه گوگل]او پوشیدن یک ژاکت پلی استر بوروندی بود
4. Burgundy is celebrated for its fine wines.
[ترجمه ترگمان]بورگونی به خاطر شراب عالی خود مشهور است
[ترجمه گوگل]Burgundy برای شراب های شگفت انگیز آن جشن گرفته می شود
[ترجمه گوگل]Burgundy برای شراب های شگفت انگیز آن جشن گرفته می شود
5. His new wife was Beatrice of Burgundy, and the marriage was part of the complex Second Plan to strengthen imperial power.
[ترجمه ترگمان]همسر جدید او، بئاتریس اهل بورگونی بود، و این ازدواج بخشی از طرح دوم پیچیده برای تقویت قدرت امپراطوری بود
[ترجمه گوگل]همسر جدید او بئاتریس بورگوندی بود و ازدواج بخشی از برنامه دوم پیچیده برای تقویت قدرت امپریالیستی بود
[ترجمه گوگل]همسر جدید او بئاتریس بورگوندی بود و ازدواج بخشی از برنامه دوم پیچیده برای تقویت قدرت امپریالیستی بود
6. The Pinot Noirs from Burgundy are often expensive, make no mistake.
[ترجمه ترگمان]The Noirs از بورگونی، غالبا گران هستند، هیچ اشتباهی مرتکب نمی شوند
[ترجمه گوگل]نوئل پینتو از بورگوندی اغلب گران است، اشتباه نکنید
[ترجمه گوگل]نوئل پینتو از بورگوندی اغلب گران است، اشتباه نکنید
7. Many ships passed them before Pride of Burgundy, crossing from Calais to Dover, came to their aid.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از کشتی ها قبل از غرور بورگونی، که از کاله به دوور عبور کرده بودند، از آنجا عبور کردند و به کمک آن ها آمدند
[ترجمه گوگل]بسیاری از کشتی ها قبل از غرور Burgundy، عبور از Calais به Dover آنها را به آنها کمک کرد
[ترجمه گوگل]بسیاری از کشتی ها قبل از غرور Burgundy، عبور از Calais به Dover آنها را به آنها کمک کرد
8. A post-mortal blood clot lay like a burgundy slug in the left ventricle.
[ترجمه ترگمان]یه لخته خون سالم مثل یه گلوله قرمز توی بطن چپ خوابیده
[ترجمه گوگل]یک لخته خون پس از مرگ، مانند یک شکم بوروندی در بطن چپ قرار دارد
[ترجمه گوگل]یک لخته خون پس از مرگ، مانند یک شکم بوروندی در بطن چپ قرار دارد
9. Many other Burgundy Towns and villages are packed with medieval markets, Romanesque churches and Cistercian abbeys.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از شهرهای دیگر بورگونی و روستاها مملو از بازارهای قرون وسطایی، کلیساهای رومی و صومعه ها هستند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهرهای و روستاهای بورگوندی با بازارهای قرون وسطایی، کلیساهای رومی و کلیسای Cistercian بسته بندی می شوند
[ترجمه گوگل]بسیاری از شهرهای و روستاهای بورگوندی با بازارهای قرون وسطایی، کلیساهای رومی و کلیسای Cistercian بسته بندی می شوند
10. His suite is lined with tasteless burgundy leather panelling - even on the doors.
[ترجمه ترگمان]اتاق او پوشیده از یک چرم قرمز پررنگ پوشیده شده بود - حتی روی درها
[ترجمه گوگل]مجموعه خود را با پانل چرم burgundy بی نظیر - حتی در درب
[ترجمه گوگل]مجموعه خود را با پانل چرم burgundy بی نظیر - حتی در درب
11. For the striped ribbon, thinly roll out the burgundy icing and cut into thick strips.
[ترجمه ترگمان]برای روبان راه راه، که به رنگ قرمز آغشته شده بود و رشته های ضخیم آن را پاره کرده بود
[ترجمه گوگل]برای نوار روبان، نازک شدن یخ زده بوروندی و برش دادن به نوارهای ضخیم
[ترجمه گوگل]برای نوار روبان، نازک شدن یخ زده بوروندی و برش دادن به نوارهای ضخیم
12. She wore a burgundy one-piece swimsuit, burgundy high-heeled sandals and burgundy toenails.
[ترجمه ترگمان]او لباس swimsuit به رنگ قرمز شرابی به رنگ قرمز شرابی با ناخن های پاشنه بلند و ناخن های پای قرمز داشت
[ترجمه گوگل]او لباس شنا یکپارچه burgundy، صندل پاشنه بلند burgundy و ناخن های براندی را پوشید
[ترجمه گوگل]او لباس شنا یکپارچه burgundy، صندل پاشنه بلند burgundy و ناخن های براندی را پوشید
13. She settled on a plain pleated skirt in burgundy wool, a cream blouse and a lightweight cashmere sweater.
[ترجمه ترگمان]او روی یک دامن چین دار با پشمی قرمز، یک بلوز بستنی فروشی و یک پلیور ارزان قیمت نشسته بود
[ترجمه گوگل]او بر روی یک دامن ساده پوشیده شده در پشم بوروندی، یک پیراهن کرم و یک ژاکت کشمیر سبک وزن کرد
[ترجمه گوگل]او بر روی یک دامن ساده پوشیده شده در پشم بوروندی، یک پیراهن کرم و یک ژاکت کشمیر سبک وزن کرد
14. Like Southfork Ranch, the seating is in crusty burgundy leatherette button-down style.
[ترجمه ترگمان]این جایگاه، مانند مزرعه ساوث فورک، به سبک button crusty قرمز رنگی است
[ترجمه گوگل]مانند صندلی ردیف Southfork، صندلی در دکمه پایین سبک چرم برودایی است
[ترجمه گوگل]مانند صندلی ردیف Southfork، صندلی در دکمه پایین سبک چرم برودایی است
15. I prefer Burgundy to claret.
[ترجمه ترگمان]من بورگونی را بیشتر به شراب ارغوانی ترجیح می دهم
[ترجمه گوگل]من جاروبرقی را به صندلی ترجیح می دهم
[ترجمه گوگل]من جاروبرقی را به صندلی ترجیح می دهم
پیشنهاد کاربران
شرابی رنگ
رنگ بورگاندی
قرمز براق
( رنگ ) قرمز تیزه
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
a dark red colour
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
a dark red colour
قرمز مایل به زرشکی
کلمات دیگر: