معنی : محاط
inscribed
معنی : محاط
انگلیسی به انگلیسی
• recorded in words, engraved, written down
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] محاط شده، محاطی، محاط
مترادف و متضاد
محاط (صفت)
surrounded, contained, inscribed
جملات نمونه
1. the motto inscribed on u. s. coins is this: in god we trust
شعار نقش شده بر سکه های امریکا این است: توکل ما به خداست.
2. their names were inscribed on a large metal plate
اسم های آنان روی یک صفحه ی فلزی بزرگ برنوشته شده بود.
3. The volume had been personally inscribed by the author.
[ترجمه ترگمان]کتاب شخصا نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]حجم شخصا توسط نویسنده نوشته شده است
[ترجمه گوگل]حجم شخصا توسط نویسنده نوشته شده است
4. I can't decipher what is inscribed on the pillar.
[ترجمه ترگمان]نمی توانم چیزی را که روی ستون نوشته شده کشف کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم چیزی را که روی ستون نوشته شده است کشف کنم
[ترجمه گوگل]من نمی توانم چیزی را که روی ستون نوشته شده است کشف کنم
5. Inside the cover someone had inscribed the words 'To Thomas, with love'.
[ترجمه ترگمان]درون سرپوش کسی نوشته بود: توماس با عشق
[ترجمه گوگل]در داخل پوشش کسی کلمه 'به توماس، با عشق' نوشته است
[ترجمه گوگل]در داخل پوشش کسی کلمه 'به توماس، با عشق' نوشته است
6. She inscribed her own name on the textbook.
[ترجمه ترگمان]اسم خودش رو روی کتاب درسی نوشته بود
[ترجمه گوگل]او اسم خود را در کتاب درس خواند
[ترجمه گوگل]او اسم خود را در کتاب درس خواند
7. The watch was inscribed with her name.
[ترجمه ترگمان]این ساعت با نام او نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]ساعت با نام او ثبت شد
[ترجمه گوگل]ساعت با نام او ثبت شد
8. His name was inscribed on the trophy.
[ترجمه ترگمان]اسمش روی مدال نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]نام او در جایزه ثبت شد
[ترجمه گوگل]نام او در جایزه ثبت شد
9. On the back I had inscribed the words: 'Here's to Great Ideas! John'.
[ترجمه ترگمان]بر پشت این کلمات نوشته بودم: به سلامتی ایده های عالی! TGMN_DOT\" جان \"
[ترجمه گوگل]در پشت من واژه ها را نوشته بودم: 'برای ایده های بزرگ اینجاست! جان'
[ترجمه گوگل]در پشت من واژه ها را نوشته بودم: 'برای ایده های بزرگ اینجاست! جان'
10. Her name was inscribed in the book.
[ترجمه ترگمان]نام او در کتاب نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]نام او در این کتاب ثبت شده است
[ترجمه گوگل]نام او در این کتاب ثبت شده است
11. The book is inscribed: To John Arlott from Laurie Lee.
[ترجمه ترگمان]کتاب نوشته شده: برای جان Arlott از لاری لی
[ترجمه گوگل]این کتاب کشیده شده است: به جان آرلووت از لوری لی
[ترجمه گوگل]این کتاب کشیده شده است: به جان آرلووت از لوری لی
12. The names of the dead were inscribed on the wall.
[ترجمه ترگمان]اسامی مردگان روی دیوار حک شده بود
[ترجمه گوگل]نامهای مردگان روی دیوار نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]نامهای مردگان روی دیوار نوشته شده بود
13. She signed the book and inscribed the words 'with grateful thanks' on it.
[ترجمه ترگمان]او کتاب را امضا کرد و با تشکر از آن کلمات را بر زبان آورد
[ترجمه گوگل]او این کتاب را امضا کرد و کلمات را با لطف و شکرگزاری در آن بنویسد
[ترجمه گوگل]او این کتاب را امضا کرد و کلمات را با لطف و شکرگزاری در آن بنویسد
14. The wall of the church was inscribed with the names of the dead from the Great War.
[ترجمه ترگمان]دیوار کلیسا با نام های مردگان از جنگ بزرگ نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]دیوار کلیسا با نامهای مرده از جنگ بزرگ نوشته شده است
[ترجمه گوگل]دیوار کلیسا با نامهای مرده از جنگ بزرگ نوشته شده است
15. The team's name is inscribed on the base of the trophy.
[ترجمه ترگمان]نام تیم روی پایه مدال ها نوشته شده است
[ترجمه گوگل]نام تیم بر پایه جایزه ثبت شده است
[ترجمه گوگل]نام تیم بر پایه جایزه ثبت شده است
پیشنهاد کاربران
منقوش، نقش شده، حک شده، منقش ( بر )
کتیبه
نوشته دار، مکتوب، نوشته شده
کلمات دیگر: