1. He gave us a toothless grin.
[ترجمه ترگمان]او به ما یک پوزخند بی دندان داد
[ترجمه گوگل]او به ما یک راز بی پایان داد
2. This well-intentioned but toothless law will do nothing to improve the situation.
[ترجمه ترگمان]این قانون حسن نیت اما بی دندان کاری برای بهبود وضعیت نخواهد داشت
[ترجمه گوگل]این قانون با اهداف خوب اما بدون زحمتی برای بهبود وضعیت کاری ندارد
3. In his view, the Commission remains a toothless and ineffectual body.
[ترجمه ترگمان]به نظر او این کمیسیون یک بدن بی دندان و بی فایده است
[ترجمه گوگل]به اعتقاد وی، کمیسیون همچنان یک بدن بی پایان و بی اثر است
4. She gave us a toothless grin.
[ترجمه ترگمان]او یک پوزخند بی دندان به ما زد
[ترجمه گوگل]او به ما یک راز بی پایان داد
5. The old man smiled to reveal toothless gums.
[ترجمه ترگمان]پیرمرد لبخند زد و دندان های بی دندان خود را آشکار ساخت
[ترجمه گوگل]پیرمرد لبخند زد و لبخند های بی انتها را فاش کرد
6. His grandmother watched, her toothless mouth agape.
[ترجمه ترگمان]مادر بزرگش مات و مبهوت نگاهش می کرد
[ترجمه گوگل]مادربزرگش تماشا کرد، آگپت دهان بی اندامش را دید
7. The Duke was revelling in the occasion, his toothless mouth curved up in a great leer like the mask of comedy.
[ترجمه ترگمان]در این موقعیت، دوک revelling شده بود، دهان بی دندان مثل ماسک کمدی به نظر می رسید
[ترجمه گوگل]دوک به این مناسبت افتخار می کرد، دهان بی دندلیش را مانند یک ماسک کمدی منحرف می کرد
8. These women were old and toothless at a young age, their eyes bereft of hope.
[ترجمه ترگمان]این زن ها پیر و بی دندان بودند، چشمانشان از امید محروم شده بود
[ترجمه گوگل]این زنان در سنین جوانی قدیم و بی نظیر بودند، چشمانشان بی امید بود
9. Then I saw her toothless gums.
[ترجمه ترگمان] بعدش دیدم که her toothless
[ترجمه گوگل]سپس من دندان های بی انتها را دیدم
10. And she saw old Billy, his toothless gums mumbling away at the mashed-up food she spooned into his mouth.
[ترجمه ترگمان]و بیلی پیر را دیده بود، gums toothless را با دهان پر از غذایی که توی دهانش پاشیده بود با دهان باز می کرد
[ترجمه گوگل]و او را دیدم قدیمی بیلی، بثورات بی انتها خود را که در آن غذای پخته شده که به دهان او زده بود، ریزش داد
11. Sugden warned that independent bodies would become toothless if they were constantly overruled by the government.
[ترجمه ترگمان]Sugden هشدار داد که اگر دولت به طور مداوم از سوی دولت رد شود، ارگان های مستقل بی دندان خواهند شد
[ترجمه گوگل]سگدن هشدار داد که نهاد های مستقل اگر بدون حکومت دائما مجبور شوند، بی پایان خواهند شد
12. He pushed into the dry toothless mouth that constricted like the elastic cuff of a pajama sleeve.
[ترجمه ترگمان]او دهانش را باز کرد و به دهان خشک و بی دندان که مثل آستین پیراهن خوابش تنگ شده بود فشار داد
[ترجمه گوگل]او به داخل دهان خشکی بدون زحمت کشید که مانند کاف الاستیک از یک آستین آستین آستین کوتاه شده بود
13. A toothless old man from Baku, his double-breasted jacket beribboned with the medals of two world wars, looked dazed.
[ترجمه ترگمان]یک پیرمرد بی دندان که با مدال های دو قهرمان جهان شده بود، گیج و منگ شده بود
[ترجمه گوگل]مرد باتلاق از باکو، ژاکت دو سوهان خود را با مدالهای دو جنگ جهانی برملا کرد، به نظر خیره شد
14. Congress has passed several toothless gun control laws.
[ترجمه ترگمان]کنگره چندین قانون کنترل اسلحه را تصویب کرده است
[ترجمه گوگل]کنگره، چندین قانون کنترل اسلحه را بدون هیچ مشکلی گذراند