گذشته ها را فراموش کردن، به حال خود گذاشتن، پا روی دم شیر نگذاشتن، به سگ خفته کاری نداشته باش، روی دم سگ پانگذار
let sleeping dogs lie
گذشته ها را فراموش کردن، به حال خود گذاشتن، پا روی دم شیر نگذاشتن، به سگ خفته کاری نداشته باش، روی دم سگ پانگذار
انگلیسی به فارسی
به حال خود گذاشتن. پا روی دم شیر نگذاشتن
انگلیسی به انگلیسی
• don't stir up trouble
مترادف و متضاد
Leave the situation as it is, do not get involved.
جملات نمونه
1. Let sleeping dogs lie.
[ترجمه ترگمان]بگذار سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه گوگل]سگهای خوابیدن دروغ می گویند
[ترجمه گوگل]سگهای خوابیدن دروغ می گویند
2. Let sleeping dog lie.
[ترجمه ترگمان] بذار سگ بخوابه
[ترجمه گوگل]اجازه دهید سگ خواب دروغ بگوید
[ترجمه گوگل]اجازه دهید سگ خواب دروغ بگوید
3. We decided to let sleeping dogs lie and not take them to court.
[ترجمه ترگمان]ما تصمیم گرفتیم که به سگ های خفته اجازه دهیم که دروغ بگویند و آن ها را به دادگاه ببرند
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم که سگهای خواب را درو کنیم و آنها را به دادگاه برسانیم
[ترجمه گوگل]ما تصمیم گرفتیم که سگهای خواب را درو کنیم و آنها را به دادگاه برسانیم
4. The best plan is just to let sleeping dogs lie.
[ترجمه ترگمان]بهترین برنامه این است که بگذارید سگ ها بخوابند
[ترجمه گوگل]بهترین برنامه فقط برای اجازه دادن به سگهای خوابیدن است
[ترجمه گوگل]بهترین برنامه فقط برای اجازه دادن به سگهای خوابیدن است
5. Why can't she let sleeping dogs lie?
[ترجمه ترگمان]چرا نباید گذاشت سگ های خفته دروغ بگویند؟
[ترجمه گوگل]چرا نمی تواند اجازه دهد سگ های خوابیدن دروغ بگویند؟
[ترجمه گوگل]چرا نمی تواند اجازه دهد سگ های خوابیدن دروغ بگویند؟
6. Example : I'd let sleeping dogs lie and not re - open the investigation into the crime.
[ترجمه ترگمان]مثال: من اجازه داده بودم که سگ های خفته دروغ بگویند و تحقیقات را در مورد این جنایت باز نکنند
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: سعی می کنم سگ های خوابیدن را درو کنم و بازجویی از جرایم را باز نگذارم
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال: سعی می کنم سگ های خوابیدن را درو کنم و بازجویی از جرایم را باز نگذارم
7. Don't tell Mother that you broke the window. Let sleeping dogs lie.
[ترجمه ترگمان]به مادر نگو که پنجره رو شکستی بگذار سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه گوگل]به مادر بگویید که پنجره را شکستید سگهای خوابیدن دروغ می گویند
[ترجمه گوگل]به مادر بگویید که پنجره را شکستید سگهای خوابیدن دروغ می گویند
8. Dave: I really think you should just let sleeping dogs lie.
[ترجمه ترگمان]من واقعا فکر می کنم تو باید بذاری سگ های خواب دروغ بگن
[ترجمه گوگل]دیو: من واقعا فکر می کنم فقط باید اجازه دهید سگ های خوابیدن دروغ بگن
[ترجمه گوگل]دیو: من واقعا فکر می کنم فقط باید اجازه دهید سگ های خوابیدن دروغ بگن
9. His second impulse therefore was to let sleeping dogs lie.
[ترجمه ترگمان]به خاطر همین، دومین محرک وی این بود که بگذارد سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه گوگل]دومین ضربه او این بود که سگهای خوابیدن دروغ بگذارند
[ترجمه گوگل]دومین ضربه او این بود که سگهای خوابیدن دروغ بگذارند
10. Theo: Carly[Sentence dictionary], just let sleeping dogs lie.
[ترجمه ترگمان]تیو: کارلی [ فرهنگ لغت نامه ]، فقط اجازه دهید که سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه گوگل]Theo: Carly [دیکشنری حکم]، فقط سگهای خوابیدن دروغ می گویند
[ترجمه گوگل]Theo: Carly [دیکشنری حکم]، فقط سگهای خوابیدن دروغ می گویند
11. Don't wake him up. It's better to let sleeping dogs lie.
[ترجمه ترگمان]بیدارش نکن بهتر است بگذاریم سگ های خواب دروغ بگویند
[ترجمه گوگل]او را بیدار نکن بهتر است که سگهای خوابیدن دروغ بگذارند
[ترجمه گوگل]او را بیدار نکن بهتر است که سگهای خوابیدن دروغ بگذارند
12. I was very careful about what I said. It's best to let sleeping dogs lie, I think.
[ترجمه ترگمان]من در مورد حرفی که زدم خیلی دقت کردم فکر می کنم بهتر است بگذاریم سگ های خفته دروغ بگویند
[ترجمه گوگل]من در مورد آنچه من گفتم بسیار مراقب بودم بهتر است سگهای خوابیدن دروغ بگذارند، فکر می کنم
[ترجمه گوگل]من در مورد آنچه من گفتم بسیار مراقب بودم بهتر است سگهای خوابیدن دروغ بگذارند، فکر می کنم
13. He will leave alone things that might cause trouble; as he would say, " let sleeping dogs lie. "
[ترجمه ترگمان]او تنها کاری خواهد کرد که ممکن است باعث دردسر شود؛ همانطور که می گفت، \" بگذار سگ های خفته دروغ بگویند \"
[ترجمه گوگل]او تنها چیزهایی را که ممکن است مشکلی ایجاد کند را ترک خواهد کرد؛ به عنوان او می گویند، 'اجازه دهید سگ خواب خوابیدن '
[ترجمه گوگل]او تنها چیزهایی را که ممکن است مشکلی ایجاد کند را ترک خواهد کرد؛ به عنوان او می گویند، 'اجازه دهید سگ خواب خوابیدن '
14. Wait until they notify you that you must appear; why invite trouble ? Better let sleeping dogs lie.
[ترجمه ترگمان]صبر کن تا آن ها به تو خبر بدهند که تو باید ظاهر شوی، چرا تو دردسر درست می کنی؟ بهتره بذاری سگ ها دروغ بگن
[ترجمه گوگل]صبر کنید تا آنها به شما اطلاع دهند که باید ظاهر شوید چرا دعوت مشکل؟ اجازه دهید سگ های خوابیدن دروغ بگذارند
[ترجمه گوگل]صبر کنید تا آنها به شما اطلاع دهند که باید ظاهر شوید چرا دعوت مشکل؟ اجازه دهید سگ های خوابیدن دروغ بگذارند
Let sleeping dogs lie, you were not there so you cannot comment.
پا روی دم شیر نگذار، تو آنجا نبودهای، پس نمیتوانی اظهارنظر کنی.
We decided to let sleeping dogs lie and not take them to court.
ما تصمیم گرفتیم با دم شیر بازی نکنیم و آنها را به دادگاه نکشانیم.
The best plan is just to let sleeping dogs lie.
بهترین برنامه این است که همهچیز را به حال خود رها کنی.
پیشنهاد کاربران
دیکشنزی هزاره: پا روی دم مار نگذاشتن، به مسئله دامن نزدن، مسئله را مسکوت گذاشتن
دیکشنری آریان پور: گذشته ها را فراموش کردن، به حال خود گذاشتن، پا روی دم شیر نگذاشتن
دیکشنری آریان پور: گذشته ها را فراموش کردن، به حال خود گذاشتن، پا روی دم شیر نگذاشتن
معنی بازی کامپیوتری سگ ها ی خفته چیه ممنون از شما تشکر میکنم از شما محمد امین هستم از تهران
چوب تو لانه زنبور نکن،
شر به پا نکردن
دنبال شر نگرد
منبع مشکلات رو تحریک نکن
دنبال دردسر نگرد ، تا پای بر دُم سگ ننهند نگزد ، فتنهٔ خفته را مکن بیدار ، فتنه در خواب است مکن بیدارش ، فتنه در خواب است بیدارش مکن ، شر به پا نکن ، کاری به کار کسی نداشته باش ، کونت نخاره! ( عامیانه )
( با تصرف و اضافه از فرهنگ نشر نو تألیف و ترجمهٔ محمدرضا جعفری )
( با تصرف و اضافه از فرهنگ نشر نو تألیف و ترجمهٔ محمدرضا جعفری )
!Don't twist the lion's tail
!wake not a sleeping lion
!wake not a sleeping lion
!wake not a sleeping lion
پا رو دم شیر نذار.
کلمات دیگر: