کلمه جو
صفحه اصلی

live through

انگلیسی به فارسی

از رویدادی سخت جان سالم به در بردن


مترادف و متضاد

Survive a difficult period or event


پیشنهاد کاربران

to experience a difficult situation or event

تجربه گذران زندگی داشتن

جان سالم بدر بردن

تجربه زندگی در شرایط سخت و جان سالم به در بردن

زنده ماندن به سختی

از سر گذراندن

تجربه کردن - به سر بردن

تحمل کردن

دوام آوردن

کنار آمدن با ( چیزی )

تحمل کردن شرایط سخت و جان در بردن


کلمات دیگر: