کلمه جو
صفحه اصلی

cosmonaut


معنی : کیهان نورد
معانی دیگر : (روسیه) فضانورد

انگلیسی به فارسی

کیهان‌نورد


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a space traveler or astronaut, esp. one from Russia.

• astronaut
a cosmonaut is an astronaut from the commonwealth of independent states.

مترادف و متضاد

کیهان نورد (اسم)
cosmonaut

جملات نمونه

1. The cosmonauts photographed the rise of the sun in space.
[ترجمه ترگمان]فضانوردان از طلوع خورشید در فضا عکس گرفتند
[ترجمه گوگل]فضانوردان فضای خورشید را در فضا مشاهده کردند

2. A letter signed by former cosmonauts and rocket scientists and 000 Muscovites has been handed to Putin.
[ترجمه ترگمان]نامه ای که توسط فضانوردان سابق و scientists روسی به امضا رسید، به پوتین تحویل داده شد
[ترجمه گوگل]نامه ای که توسط فضانوردان سابق و دانشمندان راکتی و 000 مسکو به امضا رسید به پوتین تحویل داده شد

3. On other flights, Soviet cosmonauts could work only about four hours a day.
[ترجمه ترگمان]در پروازهای دیگر، فضانوردان شوروی توانستند فقط حدود چهار ساعت در روز کار کنند
[ترجمه گوگل]پرواز های دیگر، فضانوردان شوروی می توانند فقط حدود چهار ساعت در روز کار کنند

4. Cosmonaut Yuri Gagarin was the first man to orbit the Earth.
[ترجمه ترگمان]یوری گاگارین اولین کسی بود که به دور زمین گشت
[ترجمه گوگل]کیهان شناسی یوری گاگارین اولین مردی است که به زمین کشیده شده است

5. Athletes, including Sebastian Coe, and cosmonauts are among well-known users of ginseng today.
[ترجمه ترگمان]ورزش کاران، از جمله سباستین کو، و فضانوردان در میان کاربران شناخته شده امروزی هستند
[ترجمه گوگل]ورزشکاران، از جمله سباستین کو، و فضانوردان، امروزه از کاربران مشهور جین سنگ استفاده می کنند

6. The first woman in space and her cosmonaut lover, caught in the star-crossed orbits of their joint mission.
[ترجمه ترگمان]اولین زن در فضا و عاشق فضانوردی او، که در مدار مفصل این ماموریت مشترک قرار گرفته بود، گرفتار شده بود
[ترجمه گوگل]نخستین زن در فضا و عاشق فضانوردش، در مدارهای ستاره ای مأموریت مشترک خود گرفتار شدند

7. In April nineteen sixty-one, cosmonaut Yuri Gagarin was launched in the vehicle known as Vostok.
[ترجمه ترگمان]در آوریل هزار و شصت و یک، فضانورد یوری گاگارین با نام Vostok به راه افتاد
[ترجمه گوگل]در ماه آوریل نوزده شصت و یک، کیهان شناسی یوری گاگارین در خودروی شناخته شده به نام Vostok راه اندازی شد

8. A : Yuti Gagarin, a Russian cosmonaut, did it .
[ترجمه ترگمان]جواب: یوری گاگارین، فضانورد روس، این کار را کرد
[ترجمه گوگل]یک یوتی گاگارین، یک فضانورد روسی، آن را انجام داد

9. Can I talk to you for a second, Cosmonaut?
[ترجمه ترگمان]میشه یه لحظه باه ات صحبت کنم، \"cosmonaut\"؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم برای یک ثانیه، فضانورد صحبت کنم؟

10. In 1961 Soviet cosmonaut Yuri Gagarin became the first man in space, and two years later Valentina Tereshkova became the first woman in space.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۶۱ فضانورد شوروی یوری گاگارین اولین مرد فضایی شد و دو سال بعد، والنتینا Tereshkova اولین زن در فضا شد
[ترجمه گوگل]در سال 1961، یونگ گاگارین، فضانورد شوروی، نخستین انسان در فضا بود و دوسال بعد، والنتینا ترشوکوا اولین زن در فضا بود

11. On April twelfth, nineteen sixty-one, Soviet cosmonaut Yuri Gagarin flew in space for one hundred eight minutes.
[ترجمه ترگمان]یوری گاگارین فضانورد شوروی در دوازدهم آوریل به مدت یک صد و هشت دقیقه در فضا پرواز کرد
[ترجمه گوگل]در آوریل دوازدهم، نوزده شصت و یک، فضانورد شوروی یوری گاگارین در فضا برای یکصد و هشت دقیقه پرواز کرد

12. On board with Ansari were Russian cosmonaut Mikhail Tyurin and US astronaut Michael Lopez-Alegria, who were to join German astronaut Thomas Reiter on the station just over 48 hours after liftoff.
[ترجمه ترگمان]در کنار الانصاری، فضانورد روس، میخائیل Tyurin و فضانورد آمریکایی، مایکل لوپز - Alegria، که قرار بود تنها بیش از ۴۸ ساعت پس از بلند شدن به ایستگاه فضایی توماس Reiter در ایستگاه ملحق شوند
[ترجمه گوگل]در کنار هیئت انصاری، میشل تیورین، فضانورد روسی و مایکل لوپز آلگریا، فضانورد آمریکایی که مایل بودند فضانورد فضانوردی توماس رایتر را در ایستگاه به مدت 48 ساعت پس از پیاده شدن، بیاورند

13. And a Soviet cosmonaut, Yuri Gagarin, was the first man in space.
[ترجمه ترگمان]و یک فضانورد شوروی، یوری گاگارین اولین مرد در فضا بود
[ترجمه گوگل]فضانورد شوروی یوری گاگارین اولین انسان در فضا بود

14. Yuri Gagarin, the first Soviet cosmonaut, was traveling into the unknown.
[ترجمه ترگمان]یوری گاگارین اولین فضانورد شوروی سابق به این شهر ناشناخته سفر کرد
[ترجمه گوگل]یوری گاگارین، نخستین فضانورد شوروی، به ناشناخته سفر کرد

پیشنهاد کاربران

کیهان نورد - فضانورد.

فضانورد روسی ( فضانورد اتحاد جماهیر شوروی )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
an astronaut from the former Soviet Union
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Merriam - Webster :
an astronaut of the Soviet or Russian space program
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین MACMILLAN :
an astronaut in the Russian space programme
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Cambridge :
an astronaut ( = a person who travels into space ) from Russia


کلمات دیگر: