• finally and forever
once and for all
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Let's dispose of this matter once and for all.
[ترجمه ترگمان]بیا یک بار و برای همیشه از این موضوع خلاص شویم
[ترجمه گوگل]بیایید یک بار و برای همه از این موضوع دور بمانیم
[ترجمه گوگل]بیایید یک بار و برای همه از این موضوع دور بمانیم
2. He will explain it fully once and for all.
[ترجمه ترگمان]برای همیشه و برای همیشه این موضوع را توضیح خواهد داد
[ترجمه گوگل]او آن را یک بار و برای همه توضیح خواهد داد
[ترجمه گوگل]او آن را یک بار و برای همه توضیح خواهد داد
3. If we act fast, we can once and for all prevent wild animals in Britain from suffering terrible cruelty.
[ترجمه ترگمان]اگر ما سریع عمل کنیم، یکبار می توانیم و برای همه از حیوانات وحشی در بریتانیا از عذاب وحشتناک رنج ببریم
[ترجمه گوگل]اگر ما سریع عمل کنیم، ما می توانیم یک بار و برای همه از حیوانات وحشی در بریتانیا از رنج وحشتناک بی رحمانه جلوگیری کنیم
[ترجمه گوگل]اگر ما سریع عمل کنیم، ما می توانیم یک بار و برای همه از حیوانات وحشی در بریتانیا از رنج وحشتناک بی رحمانه جلوگیری کنیم
4. Let's settle this matter once and for all.
[ترجمه ترگمان]بیا یک بار و برای همیشه این موضوع را حل و فصل کنیم
[ترجمه گوگل]بگذارید این موضوع را یک بار و برای همه حل کنیم
[ترجمه گوگل]بگذارید این موضوع را یک بار و برای همه حل کنیم
5. I'm telling you once and for all, if you don't stop pestering me you'll be sorry.
[ترجمه ترگمان]من فقط یک بار و برای همیشه به تو می گویم، اگر دست از اذیت کردن من برداری، متاسف خواهی شد
[ترجمه گوگل]من به شما یک بار و برای همه بگویید، اگر شما متوقف نشوید من متاسفم
[ترجمه گوگل]من به شما یک بار و برای همه بگویید، اگر شما متوقف نشوید من متاسفم
6. We have to resolve this matter once and for all.
[ترجمه ترگمان]ما باید این موضوع رو یه بار و برای همیشه حل کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید این موضوع را یک بار و برای همه حل کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید این موضوع را یک بار و برای همه حل کنیم
7. Let's put an end to these rumours once and for all.
[ترجمه ترگمان]بذار یه بار دیگه این شایعات رو تموم کنیم
[ترجمه گوگل]بیایید یکبار و برای همه این شایعات را پایان دهیم
[ترجمه گوگل]بیایید یکبار و برای همه این شایعات را پایان دهیم
8. Our intention is to destroy their offensive capability once and for all.
[ترجمه ترگمان]هدف ما از بین بردن قابلیت تهاجمی آن ها یکبار و برای همه است
[ترجمه گوگل]قصد ما این است که یک بار و برای همه آنها را از بین ببریم
[ترجمه گوگل]قصد ما این است که یک بار و برای همه آنها را از بین ببریم
9. This was payback time. I've proved once and for all I can become champion.
[ترجمه ترگمان] وقت تسویه حسابه من یک بار ثابت کردم که میتونم قهرمان بشم
[ترجمه گوگل]این زمان بازپرداخت بود من یکبار ثابت کردم و برای همه می توانم قهرمان باشم
[ترجمه گوگل]این زمان بازپرداخت بود من یکبار ثابت کردم و برای همه می توانم قهرمان باشم
10. Let's get this problem right once and for all.
[ترجمه ترگمان]بذار یه بار این مشکل رو حل کنیم و برای همیشه
[ترجمه گوگل]بگذارید این مشکل را برای یک بار و برای همه درست کنیم
[ترجمه گوگل]بگذارید این مشکل را برای یک بار و برای همه درست کنیم
11. I need to have it out with her once and for all.
[ترجمه ترگمان] من باید یه بار با اون باشم و برای همیشه
[ترجمه گوگل]من باید آن را با او یک بار و برای همه داشته باشد
[ترجمه گوگل]من باید آن را با او یک بار و برای همه داشته باشد
12. Racist attitude had to be rubbished once and for all.
[ترجمه ترگمان]رفتار Racist باید یکبار و برای همیشه عوض بشه
[ترجمه گوگل]نگرش نژادپرستانه باید یک بار و برای همه نابود شود
[ترجمه گوگل]نگرش نژادپرستانه باید یک بار و برای همه نابود شود
13. I'm warning you once and for all.
[ترجمه ترگمان]یک بار و برای همیشه به تو هشدار می دهم
[ترجمه گوگل]من به شما یک بار و برای همه هشدار می دهم
[ترجمه گوگل]من به شما یک بار و برای همه هشدار می دهم
14. We need to settle this once and for all.
[ترجمه ترگمان]باید یه بار و برای همیشه حل کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید این بار یک بار و برای همیشه حل و فصل کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید این بار یک بار و برای همیشه حل و فصل کنیم
15. Let's get this right once and for all.
[ترجمه ترگمان]بیا یک بار و برای همیشه از این موضوع استفاده کنیم
[ترجمه گوگل]بگذارید این حق را یک بار و برای همه
[ترجمه گوگل]بگذارید این حق را یک بار و برای همه
پیشنهاد کاربران
یک بار و برای همیشه
بدون قید و شرط، بعد از همه ی این حرفها
همچنین: once for all
1. دیکشنری هزاره: برای همیشه، برای دفعه ی آخر،
معنی اینجانب: بلاخره
هم معنی آکسفرد: for always, forever, permanently, finally, in perpetuity
معنی دیکشنری آکسفرد: Now and for the last time
مثال آکسفرد: he has gone once and for all
2. دیکشنری آریان پور: به طور قاطعانه، بی چون و چرا
هم معنی آکسفرد:conclusively, decisively, finally, positively, absolutely, determinedly, definitely, definitively, irrevocably
معنی دیکشنری لانگمن:if you deal with something once and for all, you deal with it completely and finally
مثال آکسفرد: you must decide once and for all
1. دیکشنری هزاره: برای همیشه، برای دفعه ی آخر،
معنی اینجانب: بلاخره
هم معنی آکسفرد: for always, forever, permanently, finally, in perpetuity
معنی دیکشنری آکسفرد: Now and for the last time
مثال آکسفرد: he has gone once and for all
2. دیکشنری آریان پور: به طور قاطعانه، بی چون و چرا
هم معنی آکسفرد:conclusively, decisively, finally, positively, absolutely, determinedly, definitely, definitively, irrevocably
معنی دیکشنری لانگمن:if you deal with something once and for all, you deal with it completely and finally
مثال آکسفرد: you must decide once and for all
برای اولین و آخرین بار
بالاخره و به طور قطعی
I’ve decided once and for all that this city is not the place for me.
I’ve decided once and for all that this city is not the place for me.
کلمات دیگر: