1. The maid shrieked when she discovered the corpse.
وقتی دوشیزه جنازه را پیدا کرد، جیغ کشید
2. With a loud shriek, Ronald fled from the room.
رونالدو فریاد بلندی کشید و از اتاق گریخت
3. Facing the peril of the waterfall, the boatman let out a terrible shriek.
وقتی قایقران آبشار را دید احساس خطر کرد و فریاد وحشتناکی کشید
4. a shriek of terror
جیغ حاکی از وحشت
5. He suddenly let out a piercing shriek.
[ترجمه ترگمان]ناگهان جیغی گوش خراش کشید
[ترجمه گوگل]او به طور ناگهانی صدای جرقه بزنید
6. A sudden terrible shriek froze the passenger to the spot.
[ترجمه بهروز مددی] فریادی هولناک مسافر را بر سر جایش میخکوب کرد.
[ترجمه ترگمان]فریادی هولناک در کنار مسافر سر جایش خشک شد
[ترجمه گوگل]ناگهان ناگهان وحشتناک، مسافر را به نقطه خاموش کرد
7. Her shriek was dulled by the loud crash of thunder.
[ترجمه ترگمان]صدای جیغی که از صدای رعد بلند شده بود، خاموش شد
[ترجمه گوگل]افتخار او با سقوط شدید رعد و برق از بین رفته است
8. She gave a little shriek of delight.
[ترجمه ترگمان]او از خوشحالی فریادی کشید
[ترجمه گوگل]او کمی خوشحال شد
9. There was shriek of laughter from the direction of Sarah's room.
[ترجمه ترگمان]صدای خنده از سمت اتاق سارا شنیده شد
[ترجمه گوگل]خنده ای از سمت اتاق سارا وجود داشت
10. Sue let out a terrific shriek and leapt out of the way.
[ترجمه ترگمان]سو فریاد بلندی کشید و ازسر راه کنار رفت
[ترجمه گوگل]سو سوگند بزنید و از راه بیرون بریزید
11. She fell to the floor with a shriek of pain.
[ترجمه ترگمان]با فریادی از درد به زمین افتاد
[ترجمه گوگل]با افتخار درد به طبقه افتاد
12. A piercing shriek cut through the silence.
[ترجمه ترگمان]فریادی گوش خراش از میان سکوت گذشت
[ترجمه گوگل]یک سوراخ صدایی می شکند که از سکوت عبور کند
13. Ella let out a piercing shriek.
[ترجمه ترگمان]الا جیغ گوش خراشی کشید
[ترجمه گوگل]الا فریاد زد:
14. With a shriek of delight, Jean hugged Maggie.
[ترجمه ترگمان]ژان وال ژان با فریادی از شادی مگی را بغل کرد
[ترجمه گوگل]با زشتی از لذت، جین مگی را متهم کرد
15. She let out a piercing shriek.
[ترجمه ترگمان]فریادی گوش خراش کشید
[ترجمه گوگل]او یک صدای جیر جیر را بیرون کشید
16. He gave a loud shriek and dropped the pan.
[ترجمه ترگمان]فریادی بلند کشید و کارتر را انداخت
[ترجمه گوگل]او با صدای بلند گریه کرد و تابه را برداشت
17. The industry did not shriek too loudly: the strength of demand over the next few years kept everyone reasonably happy.
[ترجمه ترگمان]صنعت با صدای بلند فریاد نکشید: قدرت تقاضا در طی چند سال آینده همه را خوشحال کرد
[ترجمه گوگل]صنعت بیش از حد با صدای بلند تقاضای تقاضا را در چند سال آینده به هیچ وجه به اندازه کافی خوشحال نیست