1. a hunk of bread
یک تکه نان
2. a hunk of cheese
یک تکه پنیر
3. She tore off a large hunk of bread.
[ترجمه ترگمان]او تکه بزرگی از نان را پاره کرد
[ترجمه گوگل]او یک نان بزرگ را نابود کرد
4. He turned round, offering me a hunk of bread and margarine with cheese on top - real luxury.
[ترجمه ترگمان]او برگشت و یک تکه نان و مارگارین را به من تعارف کرد
[ترجمه گوگل]او تبدیل شد، من یک نان نان و مارگارین را با پنیر بر روی آن بریزید - لوکس واقعی
5. Jack cut off a hunk of meat and handed it to Simon.
[ترجمه ترگمان]جک تکه ای گوشت برداشت و به سایمون داد
[ترجمه گوگل]جک یک گوشت گوسفند را برش داد و آن را به سیمون داد
6. He's a real hunk.
[ترجمه ترگمان]اون یه تیکه آشغاله
[ترجمه گوگل]او یک حقه واقعی است
7. Just pick up the nearest hunk of high-priced technology you have on hand and hurl it against the wall.
[ترجمه ترگمان]فقط نزدیک ترین تکه تکنولوژی بالا را بردار و آن را روی دیوار پرتاب کن
[ترجمه گوگل]فقط نزدیکترین تکنولوژی با قیمت بالا را در اختیار دارید و آن را در مقابل دیوار قرار دهید
8. Her eyes lit up as she spotted Spartacus hunk Kirk-at 83 just a year her junior and pictured right.
[ترجمه ترگمان]همان طور که او را در سال ۸۳ می دید، چشمانش برق می زد - در سال ۸۳، فقط یک سال جوان تر و درست به نظر می امد
[ترجمه گوگل]چشم هایش را روشن کرد، چون اسپارتاکوس کرک را در سن 83 سالگی در سن 83 سالگی دید و او را به تصویر کشید
9. Its a prime hunk of real estate.
[ترجمه ترگمان] این یه تیکه بزرگ از املاک واقعیه …
[ترجمه گوگل]آن یک قاچاق اصلی املاک و مستغلات است
10. But Mars is just a little nearby hunk of rock in our own solar system – while Aldebaran is a mighty star, located about 65-light years away.
[ترجمه ترگمان]اما مریخ فقط یک تکه کوچک از سنگ در منظومه شمسی است - در حالی که Aldebaran یک ستاره قدرتمند است که حدود ۶۵ سال نوری در آن واقع شده است
[ترجمه گوگل]اما مریخ فقط یک سنگ کوچک در نزدیکی سنگ خود در منظومه شمسی ما است - در حالی که Aldebaran یک ستاره قدرتمند است که در حدود 65 سال نوری فاصله دارد
11. I would mix in a hunk of the previously mixed, week old dough to enhance the sourdough development.
[ترجمه ترگمان]من با یک تکه خمیر قدیمی که قبلا مخلوط شده بود با یک تکه خمیر قدیمی مخلوط می شدم تا توسعه نان را افزایش دهم
[ترجمه گوگل]من می توانم در مخلوط از مخلوط خمیر قبلی که قبلا مخلوط شده بود مخلوط را به منظور بهبود توسعه خوراکی
12. Molly: I wonder what my hunk, AKA Brad Pitt, will wear.
[ترجمه ترگمان]نمی دونم چی به اسم \"برد پیت\" به اسم \"برد پیت\" پوشیده میشه
[ترجمه گوگل]مولی: من تعجب می کنم که آدم من، AKA براد پیت، کدام را می پوشاند
13. The Twilight hunk brings his enticing Calvin Klein underwear ads to life on the beaches of St. Maarten during his Caribbean getaway.
[ترجمه ترگمان]این ستاره فیلم \"گرگ ومیش\" (Twilight)، کالوین کلین را برای زندگی در سواحل سن مارتن در طول getaway دریای کارائیب برای زندگی به ارمغان می آورد
[ترجمه گوگل]گرگ و میش ناخن به ارمغان می آورد تبلیغات جذاب Calvin Klein لباس زیر خود را به زندگی در سواحل سنت Maarten در طول سفر کارائیب خود را
14. Thirty-two-year-old Mike Keneally managed to transform himself from a 28-stone blob into a 14-stone hunk.
[ترجمه ترگمان]مایک Keneally سی و دو ساله موفق شد خودش را از یک لکه ۲۸ سنگی به یک تکه کاغذ ۱۴ سنگی تبدیل کند
[ترجمه گوگل]مایک کینالی، سی و دو ساله، موفق شد که خود را از یک قطعه 28 سنگ به یک بمب 14 سنگ تبدیل کند