• try hard, exert oneself
make an effort
انگلیسی به انگلیسی
پیشنهاد کاربران
تلاش/سعی کردن
کوشیدن
To try
تکاپویی کردن، تقلایی کردن
تلاش زیاد برای انجام دادن کاری⭐try hard to do something 🎈
to do something even though you do not want to or you find it difficult
https://www. macmillandictionary. com/
انجام کاری علی رغم بی میلی
تلاش برای انجام کاری سخت
https://www. macmillandictionary. com/
انجام کاری علی رغم بی میلی
تلاش برای انجام کاری سخت
کلمات دیگر: