کلمه جو
صفحه اصلی

astounding


معنی : گیج، عجیب

انگلیسی به فارسی

شگفت‌انگیز، عجیب و غریب عالی، مبهوت‌کننده، بهت‌انگیز


عجیب و غریب، گیج، عجیب


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
• : تعریف: causing tremendous surprise or wonder; extremely amazing.
مترادف: amazing, astonishing
مشابه: startling, surprising

- The fact that the plane was able to land safely under those conditions was astounding.
[ترجمه ترگمان] این واقعیت که هواپیما می توانست تحت آن شرایط به سلامت فرود بیاید، شگفت انگیز بود
[ترجمه گوگل] این حقیقت که هواپیما قادر به فرود با خیال راحت در این شرایط بود، شگفت انگیز بود
- The tightrope walker's astounding feat has never been duplicated.
[ترجمه ترگمان] شاهکار هنری واکر هرگز تا به حال تکرار نشده
[ترجمه گوگل] حیرت انگیز تلوزیون واکر هرگز تکراری نشده است

• amazing; surprising, shocking; breathtaking; overwhelming

مترادف و متضاد

گیج (صفت)
astray, absentminded, wacky, light-headed, distrait, dizzy, staggering, astounding, confounded, hazy, darned, giddy, stupid, slaphappy, muddle-headed, mazy, deuced, muzzy, hare-brained, plumbous, swimming

عجیب (صفت)
eccentric, astounding, marvelous, funny, strange, extravagant, amazing, wonderful, odd, astonishing, rum, unco, queerish, rummy

amazing


Synonyms: astonishing, breathtaking, confounding, eye-popping, mind-blowing, mind-boggling, overwhelming, shocking, startling, stupefying, surprising, wondrous


جملات نمونه

1. comets hurtling in space at astounding speeds
ستاره های دنباله داری که در فضا با سرعت های شگفت انگیز می شتابند.

2. the range of the factory's products was astounding
تنوع فرآورده های آن کارخانه شگفت انگیز بود.

3. her familiarity with the works of shakespear is astounding
تبحر او در آثار شکسپیر شگفت انگیز است.

4. the facility with which he plays the piano is astounding
مهارت او در پیانو زدن شگفت انگیز است.

5. The Chairman's remarks were so astounding that the audience listened to him with bated breath.
[ترجمه ترگمان]اظهارات رئیس چنان مبهوت کننده بود که با نفس های حبس شده به او گوش می دادند
[ترجمه گوگل]اظهارات رئیس بسیار عجیب و غریب بود که مخاطب به او با نفس نفس نفس زد

6. There was an astounding 20% increase in sales.
[ترجمه ترگمان]۲۰ % افزایش در فروش وجود داشت
[ترجمه گوگل]افزایش فروش 20 درصدی بود

7. The figures revealed by the report are astounding.
[ترجمه ترگمان]آمار ارائه شده از سوی این گزارش حیرت آور است
[ترجمه گوگل]آمار نشان داده شده توسط این گزارش حیرت انگیز است

8. The concert was an astounding success.
[ترجمه ترگمان]این کنسرت یک موفقیت شگفت انگیز بود
[ترجمه گوگل]این کنسرت یک موفقیت عجیب و غریب بود

9. His eyes were an astounding blue and his complexion was ruddy from a life spent mostly at sea.
[ترجمه ترگمان]چشمانش آبی شگفت انگیز بود و رنگ صورتش از یک زندگی که بیشتر در دریا بود سرخ فام شده بود
[ترجمه گوگل]چشمان او یک آبی شگفت انگیز بود و چهره او از زندگی که عمدتا در دریا بود سرخ شده بود

10. The snow-capped summit, 642 metres high, offers astounding views.
[ترجمه ترگمان]قله پوشیده از برف با ارتفاع ۶۴۲ متر ارتفاع دارد و مناظر حیرت انگیز ارائه می دهد
[ترجمه گوگل]نشست برف با ارتفاع 642 متر، دیدگاه های شگفت انگیزی را ارائه می دهد

11. The results are quite astounding.
[ترجمه ترگمان]نتایج کاملا شگفت انگیز هستند
[ترجمه گوگل]نتایج کاملا شگفت انگیز است

12. As a jazz performer she is astounding, capable of expressing a broad range of feeling and expression.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان نوازنده جاز بسیار شگفت انگیز است و قادر به بیان طیف وسیعی از احساس و بیان است
[ترجمه گوگل]او به عنوان یک خواننده جاز، شگفت انگیز است، قادر به بیان طیف گسترده ای از احساس و بیان است

13. Quincy has had astounding success as a painter.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان یک نقاش به موفقیت چشمگیری دست یافته بود
[ترجمه گوگل]Quincy موفقیت عجیب و غریب به عنوان یک نقاش داشته است

14. The boy threw out his arm at astounding speed and touched her face.
[ترجمه ترگمان]پسر با سرعت عجیبی دستش را دراز کرد و صورت او را لمس کرد
[ترجمه گوگل]پسر بازوی خود را با سرعت وحشتناک باز کرد و صورتش را لمس کرد

15. The astounding part was what they learned about the social dynamics of the workplace and how it affected employee morale and productivity.
[ترجمه ترگمان]بخش شگفت انگیز آن چیزی بود که آن ها در مورد پویایی اجتماعی محل کار و چگونگی تاثیر آن بر روحیه کارمندان و بهره وری آن ها یاد گرفتند
[ترجمه گوگل]بخش شگفت انگیز آن چیزی است که آنها در مورد دینامیک اجتماعی محل کار آموخته و آن را چگونه بر روحیه و بهره وری کارکنان تأثیر می گذارد

16. That is an astounding success rate.
[ترجمه ترگمان]این یک موفقیت شگفت انگیز است
[ترجمه گوگل]این میزان موفقیت چشمگیر است

پیشنهاد کاربران

شگفت انگیز

عجیب و غریب ( صفتی است که برای توصیف چیزهای شگفتی برانگیز استفاده می شود. چیزهایی که باورش غیرممکن به نظر می رسد )
معنی گرفته شده از دیکشنری آنلاین Longman :
so surprising that it is almost impossible to believe


مبهوت کننده، بهت انگیز


متحیرکننده، متحیر

گیج کننده و عجیب و غریب


کلمات دیگر: