کلمه جو
صفحه اصلی

boldface


(چاپ) حرف درشت و سیاه، با حروف درشت و سیاه، حروف ضخیم، حروف سیاه

انگلیسی به فارسی

( faced bold =) با صورت برافروخته از غضب و خشم، گستاخ، جسور، (در چاپ) نوعی حرف درشت


حروف ضخیم، حروف سیاه


boldface، حروف ضخیم، گستاخ، حروف سیاه، یکنوع حرف درشت، جسور، خیره چشم


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a typeface with heavy, thick lines, often used for emphasis.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: boldfaces, boldfacing, boldfaced
• : تعریف: to set in boldface.

• thick heavy print used for emphasis
thick heavy print used for emphasis
bold face refers to letters printed in darker ink than the rest of the words in a book, in order to make them stand out. the headwords in this dictionary are printed in bold face.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] حرف درشت
[برق و الکترونیک] حروف سیاه برجسته
[کامپیوتر] حرف سیاه ؛ طرح سیاه ؛ طرح موکد.

جملات نمونه

1. The words suffixed with a curve are boldfaced in the printing.
[ترجمه ترگمان]کلمات suffixed با یک منحنی در هنگام چاپ نمایش داده می شوند
[ترجمه گوگل]واژه هایی که با یک منحنی ثابت می شوند، در چاپ به صورت boldfaced هستند

2. The cursor, by the way, appears boldfaced but blinking at a slower rate than the cursor in the text itself.
[ترجمه ترگمان]مکان نما، به روش، boldfaced ظاهر می شود، اما با سرعت کمتری از مکان نما در متن خود چشمک می زند
[ترجمه گوگل]مکان نما، به هر حال، به نظر می رسد boldfaced، اما چشمک زدن به میزان کندتر از مکان نما در متن خود

3. Also, boldface and italic formatting disappears.
[ترجمه ترگمان]فرمت، و ایتالیک نیز ناپدید می شود
[ترجمه گوگل]همچنین، قالب بندی boldface و Italic ناپدید می شود

4. The main noun in the subject is boldfaced, the verb is italicised.
[ترجمه ترگمان]اسم اصلی در این موضوع boldfaced است، فعل italicised است
[ترجمه گوگل]اسم اصلی در موضوع با زبانه نوشته شده است، فعل آن است

5. Boldface italic type is used to mark very important terms when they are first defined.
[ترجمه ترگمان]از نوع ایتالیک برای نشان دادن شرایط بسیار مهم استفاده می شود وقتی که آن ها اولین بار تعریف می شوند
[ترجمه گوگل]نوع Baldface Italic برای علامت گذاری بسیار مهم هنگامی که برای اولین بار تعریف می شود استفاده می شود

6. Why are some category names in boldface?
[ترجمه ترگمان]چرا چند اسم دسته بندی شده؟
[ترجمه گوگل]چرا بعضی از نامهای طبقه بندی به صورت boldface شناخته می شوند؟

7. We use boldface type for vectors.
[ترجمه ترگمان]ما از حروف بزرگ برای بردارهای استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]ما از نوع boldface برای بردارها استفاده می کنیم

8. Change character size, font, boldface, italics etc.
[ترجمه ترگمان]تغییر اندازه کاراکتر، قلم، boldface، italics و غیره
[ترجمه گوگل]تغییر اندازه کاراکتر، فونت، boldface، Italic و غیره

9. In version all codes will appear in boldface.
[ترجمه ترگمان]در این نسخه، همه کدها با حروف درشت به نمایش خواهند آمد
[ترجمه گوگل]در نسخه همه کد ها به صورت boldface ظاهر می شوند

10. I put myself in the latter group: No matter what time it is, those boldface, unread messages scream out to be read, replied-to, and archived or deleted.
[ترجمه ترگمان]من خودم را در گروه دوم قرار دادم: مهم نیست که آن چه زمانی است، آن پیام کوتاه، خوانده شدن، پاسخ دادن، و بایگانی کردن یا حذف کردن
[ترجمه گوگل]من خودم را در گروه دوم قرار می دهم مهم نیست که چه زمانی است، آن ها bold bold و پیام های خوانده نشده فریاد می زنند تا خواندن، پاسخ دادن به آنها و آرشیو یا حذف شوند

11. Textual with eduction of body of the Song Dynasty, unscramble with block letter and boldface eduction.
[ترجمه ترگمان]Textual با eduction از سلسله سانگ، unscramble با حروف block و eduction کوتاه
[ترجمه گوگل]متن با توجه به بدن سلسله آهنگ، unscramble با نامه بلوک و boldface آموزش

12. Design problems, which represent challenging applications of the text material, are identified by boldface problem numbers.
[ترجمه ترگمان]مشکلات طراحی، که کاربردهای چالش برانگیز مواد متن را نشان می دهند، با اعداد مشکل بزرگ شناسایی می شوند
[ترجمه گوگل]مشکلات طراحی، که برنامه های کاربردی چالش برانگیز متن متنی را نشان می دهند، به واسطه شماره های مشکوک boldface شناخته می شوند

13. Bold face letters represent amino acids identical or similar between two proteins with the numbers of amino acid residues.
[ترجمه ترگمان]حروف با حروف سیاه، اسیده ای آمینه مشابه یا مشابه بین دو پروتیین با تعداد باقی مانده های اسید آمینه را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]حروف چهره ی چهره نشان دهنده اسید آمینه ی مشابه یا مشابه بین دو پروتئین با تعداد بقایای آمینو اسید است

14. This of course was a bold face lie, but it did the trick.
[ترجمه ترگمان]این روش یک دروغ بزرگ بود، اما کلک را انجام می داد
[ترجمه گوگل]این البته دروغ چهره جسورانه بود، اما این فریب بود

15. Underline, bold face, and use bullets to emphasize your credentials.
[ترجمه ترگمان]Underline، چهره پررنگ، و استفاده از گلوله ها برای تاکید بر اعتبار خود
[ترجمه گوگل]خط زیرین، چهره ی ضخیم، و استفاده از گلوله ها برای تأیید اعتبارات خود

16. He tried to put a bold face on his failure.
[ترجمه ترگمان]سعی کرد چهره شجاعانه خود را روی failure بگذارد
[ترجمه گوگل]او سعی کرد چهره ای باارزش را درک کند

17. This section should be bold face and written in all capitals.
[ترجمه ترگمان]این بخش باید صورت پررنگ و در همه پایتخت ها بنویسد
[ترجمه گوگل]این بخش باید چهره ای باارزش باشد و در تمام پایتخت ها نوشته شود

18. You just earned yourself a photo with a bold face caption.
[ترجمه ترگمان]تو فقط یه عکس با عنوان یه عکس خشن برای خودت بدست آوردی
[ترجمه گوگل]شما فقط عکس خود را با یک عنوان چهره جسورانه به دست آورده اید

19. Open the file and add the code in bold face, shown below.
[ترجمه ترگمان]باز کردن پرونده و اضافه کردن کد به صورت پررنگ، که در زیر نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]فایل را باز کنید و کد را در شکل ضخیم نشان داده شده در زیر اضافه کنید

20. Even when he was out at elbows and at his wits, end for money he kept up a bold face.
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که به آرنج هایش تکیه داده بود و عقلش را از دست داده بود چهره bold به خود گرفت
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که او در آرنج و در عقل خود بود، برای پول به پایان رسید، او یک صورت جسور را حفظ کرد

21. They had had some bad news, but they put a bold face on it and received their guests with smile.
[ترجمه ترگمان]خبره ای بدی داشتند، اما آن را بر آن گذاشتند و با لبخند میهمانان خود را استقبال کردند
[ترجمه گوگل]آنها خبرهای بدی داشتند اما روی آن چهره جسورانه گذاشتند و مهمانان خود را با لبخند دریافت کردند

22. Even when out at elbowsat his wits, end for money he kept up a bold face.
[ترجمه ترگمان]حتی هنگامی که عقل و شعور خود را از دست می داد و به دنبال پول می گشت چهره bold به خود می گرفت
[ترجمه گوگل]حتی زمانی که او در آرزویش بود، برای پول به پایان برسد، یک چهره جسورانه را حفظ کرد

پیشنهاد کاربران

در پژوهش:
درشت نگار، درشت نویس

you bold face lying to me
تو روم داری بهم دروغ میگی


کلمات دیگر: