1. certificate of death
گواهی فوت
2. certificate of inspection
گواهی بازرسی
3. a certificate of desposit
(بانکداری) گواهینامه ی سپرده
4. death certificate
گواهی فوت
5. debenture certificate
گواهی قرضه،ورقه ی قرضه ی دولتی
6. marriage certificate
قباله ی ازدواج
7. to certificate a physician
به پزشک جواز طبابت دادن
8. bearer certificate
گواهینامه ی بی نام
9. birth certificate
شناسنامه،سجل،زایچه
10. a birth certificate
شناسنامه
11. a no-par stock certificate
ورقه ی سهم بدون بهای اسمی
12. does one need a certificate to own a hand gun?
آیا برای داشتن هفت تیر گواهینامه (جواز) لازم است ؟
13. absence only with a doctor's certificate
غیبت فقط با گواهی دکتر
14. A Certificate of Deposit remains one of the safest investments.
[ترجمه ترگمان]گواهی سپرده شده یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها است
[ترجمه گوگل]گواهی سپرده همچنان یکی از امن ترین سرمایه گذاری ها است
15. The certificate will have to be lodged at the registry.
[ترجمه ترگمان]گواهی باید در مرکز ثبت داده شود
[ترجمه گوگل]گواهی باید در رجیستری قرار داده شود
16. Diploma and certificate courses do not normally require the submission of a dissertation.
[ترجمه ترگمان]دوره های Diploma و گواهی به طور معمول به ارائه یک مقاله نیاز ندارند
[ترجمه گوگل]دوره های دیپلم و گواهینامه به طور معمول نیازی به ارائه پایان نامه ندارند
17. Despite its certificate of authenticity, the painting was found to be a fake.
[ترجمه ترگمان]با وجود گواهی اصالت آن، این نقاشی ساختگی پیدا شد
[ترجمه گوگل]با وجود گواهی اصالت آن، نقاشی به صورت جعلی یافت شد
18. To forge the certificate, she needed an exact match for the paper and the fonts.
[ترجمه ترگمان]برای جعل گواهی نامه، او نیاز به تطابق دقیق برای این مقاله و فونت های the داشت
[ترجمه گوگل]برای ایجاد گواهی، او نیاز به یک مطابقت دقیق از کاغذ و فونت داشت
19. He did not hold a firearm certificate.
[ترجمه ترگمان]او یک گواهی سلاح گرم در دست نداشت
[ترجمه گوگل]او گواهینامه اسلحه گرم را نداشت
20. This swimming certificate is to certify that I swim one hundred metres.
[ترجمه ترگمان]این گواهی شنا گواهی می دهد که من صد متر شنا می کنم
[ترجمه گوگل]این گواهی شنا این است که گواهی کنم که من صدها متر شنا کنم
21. for the Cambridge First Certificate next year?
[ترجمه ترگمان]برای اولین مدرک سال آینده کمبریج؟
[ترجمه گوگل]برای گواهینامه کمبریج در سال آینده؟