(الکترونیک ـ ورقه ی پلاستیکی یا سرامیکی که عناصر یک مدار برقی روی آن قرار گرفته) صفحه ی مدار، تخته مدار
circuit board
(الکترونیک ـ ورقه ی پلاستیکی یا سرامیکی که عناصر یک مدار برقی روی آن قرار گرفته) صفحه ی مدار، تخته مدار
انگلیسی به فارسی
تخته مدار
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a backing, panel, or card, often insulated, on which electronic circuits and other components are set or imprinted.
• electrical circuit, plastic board on which electrical conductors are soldered
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] قطع کننده مدار .
[برق و الکترونیک] تخته مدار تخته ای از جنس پلاستیک، سرامیک یا فلز عایق شده که روی آن قطعات مدار نصب می شوند . - مدار شکن وسیله ای حفاظتی که در شرایط عبور جریان اضافه بار overtoad current به صورت خودکار اتصالهای الکتریک آن باز می شود .
[برق و الکترونیک] تخته مدار تخته ای از جنس پلاستیک، سرامیک یا فلز عایق شده که روی آن قطعات مدار نصب می شوند . - مدار شکن وسیله ای حفاظتی که در شرایط عبور جریان اضافه بار overtoad current به صورت خودکار اتصالهای الکتریک آن باز می شود .
مترادف و متضاد
printed circuit board
Synonyms: board, card, circuit card, motherboard
جملات نمونه
1. The brain is not a printed circuit board.
[ترجمه ترگمان]مغز یک تخته مدار چاپی نیست
[ترجمه گوگل]مغز یک مدار چاپی نیست
[ترجمه گوگل]مغز یک مدار چاپی نیست
2. Place the circuit board and batteries inside the case and clip the l. e. d. into its holder.
[ترجمه ترگمان]صفحه مدار و باتری رو تو پرونده نصب کن و گیره رو هم بزن E D به دارنده آن وارد شد
[ترجمه گوگل]مدار مدار و باتری را درون جعبه قرار دهید و ل e د به دارنده آن
[ترجمه گوگل]مدار مدار و باتری را درون جعبه قرار دهید و ل e د به دارنده آن
3. The purpose of the circuit board fault diagnostic aid is to assist the diagnosis performed using automatic test equipment.
[ترجمه ترگمان]هدف از این کمک تشخیص خطا، کمک به تشخیص انجام شده با استفاده از تجهیزات تست اتوماتیک می باشد
[ترجمه گوگل]هدف از کمک تشخیصی خطا مدار کمک های تشخیصی با استفاده از تجهیزات تست خودکار است
[ترجمه گوگل]هدف از کمک تشخیصی خطا مدار کمک های تشخیصی با استفاده از تجهیزات تست خودکار است
4. Fig Printed circuit board component layout and full size copper foil master pattern for the Tie Pulser.
[ترجمه ترگمان]شکل زیر - چیدمان اجزای تخته مدار چاپی و یک الگوی اصلی فویل با اندازه کامل برای the Tie
[ترجمه گوگل]چیدمان طرح جزء مدار چاپی و الگوی اصلی فولاد فویل مس برای Tie Pulser
[ترجمه گوگل]چیدمان طرح جزء مدار چاپی و الگوی اصلی فولاد فویل مس برای Tie Pulser
5. Just another chip on the dense circuit board of Santa Clara County.
[ترجمه ترگمان]فقط یک چیپ دیگر در قسمت dense شهرستان سانتا کلارا وجود دارد
[ترجمه گوگل]فقط یک تراشه دیگر در هیئت مدیره انبوهی از شهرستان سانتا کلارا
[ترجمه گوگل]فقط یک تراشه دیگر در هیئت مدیره انبوهی از شهرستان سانتا کلارا
6. They regarded its motherboard, the main circuit board, as a beautiful work of art.
[ترجمه ترگمان]آن ها motherboard را، تخته مدار اصلی، به عنوان یک اثر زیبا از هنر در نظر گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها مادربورد، مدار اصلی مدار را به عنوان یک اثر هنری زیبا مورد توجه قرار دادند
[ترجمه گوگل]آنها مادربورد، مدار اصلی مدار را به عنوان یک اثر هنری زیبا مورد توجه قرار دادند
7. The final stage of circuit board construction is to insert the integrated circuit IC1 with the identification notch next to the mercury switch.
[ترجمه ترگمان]مرحله نهایی ساخت تخته مدار، قرار دادن مدار مجتمع متصل شده با خط شناسایی مجاور سوئیچ جیوه است
[ترجمه گوگل]مرحله نهایی ساخت مدار مدار برای قرار دادن مدار یکپارچه IC1 با پلاک شناسایی کنار سوئیچ جیوه است
[ترجمه گوگل]مرحله نهایی ساخت مدار مدار برای قرار دادن مدار یکپارچه IC1 با پلاک شناسایی کنار سوئیچ جیوه است
8. The colloidal material is utilized to envelop the circuit board unit and the part of the conducting wire holder.
[ترجمه ترگمان]از مواد کلوییدی برای envelop واحد تخته مدار و قسمتی از نگهدارنده سیم استفاده شده است
[ترجمه گوگل]مواد کلوئیدی برای پاک کردن کارت مدار و بخش نگهدارنده سیم هدایت می شود
[ترجمه گوگل]مواد کلوئیدی برای پاک کردن کارت مدار و بخش نگهدارنده سیم هدایت می شود
9. A printed - circuit board which interfaces disk storage hardware to the CPU of a computer.
[ترجمه ترگمان]یک صفحه مدار چاپی که سخت افزار ذخیره دیسک را به CPU یک کامپیوتر متصل می کند
[ترجمه گوگل]یک برد مدار چاپی که سخت افزار ذخیره سازی دیسک را به CPU یک کامپیوتر متصل می کند
[ترجمه گوگل]یک برد مدار چاپی که سخت افزار ذخیره سازی دیسک را به CPU یک کامپیوتر متصل می کند
10. The amplifier can be detached from a printed circuit board by means of the integrated plug strip.
[ترجمه ترگمان]این تقویت کننده را می توان از یک تخته مدار چاپی با استفاده از نوار اتصال یکپارچه جدا کرد
[ترجمه گوگل]تقویت کننده را می توان از یک صفحه مدار چاپی با استفاده از نوار پلاستیکی یکپارچه جدا کرد
[ترجمه گوگل]تقویت کننده را می توان از یک صفحه مدار چاپی با استفاده از نوار پلاستیکی یکپارچه جدا کرد
11. The conjunction between circuit board and lock core applies vacuum technology.
[ترجمه ترگمان]ارتباط بین بورد مدار و هسته قفل اعمال فن آوری خلا را اعمال می کند
[ترجمه گوگل]اتصال بین تخته مدار و هسته قفل فن آوری خلاء را اعمال می کند
[ترجمه گوگل]اتصال بین تخته مدار و هسته قفل فن آوری خلاء را اعمال می کند
12. A printed circuit board having light emitting diodes and a diode rectifier bridge mounted thereon is retained in a recess formed in the base portion of the light reflector.
[ترجمه ترگمان]یک تخته مدار چاپی که دیودهای ساطع کننده نور و یک پل یکسو کننده دیود را که بر روی آن قرار دارد در یک فرورفتگی ایجاد شده در قسمت پایه رفلکتور نور حفظ می شود
[ترجمه گوگل]یک مدار چاپی دارای دیودهای نوری و یک پل یکسوساز دیود نصب شده بر روی آن در یک سوراخ تشکیل شده در قسمت پایه بازتابنده نور حفظ شده است
[ترجمه گوگل]یک مدار چاپی دارای دیودهای نوری و یک پل یکسوساز دیود نصب شده بر روی آن در یک سوراخ تشکیل شده در قسمت پایه بازتابنده نور حفظ شده است
13. As printed circuit board, we'll call it the rigid printed circuit board.
[ترجمه ترگمان]همان طور که صفحه مدار چاپی را چاپ می کنند، ما آن را تخته مدار چاپی می نامیم
[ترجمه گوگل]به عنوان تخته مدار چاپی، ما آن را تخته مدار چاپی سفت و سخت می نامیم
[ترجمه گوگل]به عنوان تخته مدار چاپی، ما آن را تخته مدار چاپی سفت و سخت می نامیم
14. Printed circuit board comprising a holding device for retaining wired electronic components, method for the production of such a printed circuit board, and use thereof in a soldering furnace.
[ترجمه ترگمان]تخته مدار چاپی شامل یک دستگاه نگهداری برای حفظ اجزای الکتریکی سیمی، روش تولید چنین تخته مدار چاپی و استفاده از آن در یک کوره لحیم کاری افتضاح است
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره مدار چاپی شامل یک دستگاه نگهدارنده برای نگهداری قطعات الکترونیکی سیمی، روش برای تولید چنین مدار چاپی و استفاده از آن در یک کوره لحیم کاری
[ترجمه گوگل]هیئت مدیره مدار چاپی شامل یک دستگاه نگهدارنده برای نگهداری قطعات الکترونیکی سیمی، روش برای تولید چنین مدار چاپی و استفاده از آن در یک کوره لحیم کاری
پیشنهاد کاربران
circuit board ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: تختهمدار
تعریف: صفحهای از جنس پلاستیک یا فایبرگلاس غیرهادی که برای قرار دادن و متصل ساختن مجموعهای از تراشهها و دستگاه های دیگر، در رایانه به کار رود|||متـ . تخته 1
واژه مصوب: تختهمدار
تعریف: صفحهای از جنس پلاستیک یا فایبرگلاس غیرهادی که برای قرار دادن و متصل ساختن مجموعهای از تراشهها و دستگاه های دیگر، در رایانه به کار رود|||متـ . تخته 1
کلمات دیگر: