مخابره داده ها
data transmission
مخابره داده ها
انگلیسی به فارسی
مخابره دادهها
انگلیسی به انگلیسی
• transfer of information between computers
دیکشنری تخصصی
[کامپیوتر] مخابره داده ؛ ارسال داده
جملات نمونه
1. The data transmission is split into a number of packets of equal size.
[ترجمه ترگمان]انتقال داده به تعدادی از بسته های با اندازه برابر تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]انتقال داده به تعدادی از بسته های یکسان تقسیم می شود
[ترجمه گوگل]انتقال داده به تعدادی از بسته های یکسان تقسیم می شود
2. Generally, these networks do not have high-speed data transmission capabilities.
[ترجمه ترگمان]به طور کلی، این شبکه ها قابلیت انتقال داده با سرعت بالا ندارند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، این شبکه ها توانایی انتقال داده های با سرعت بالا را ندارند
[ترجمه گوگل]به طور کلی، این شبکه ها توانایی انتقال داده های با سرعت بالا را ندارند
3. What data transmission speeds are proposed?
[ترجمه ترگمان]کدام سرعت انتقال داده پیشنهاد شده است؟
[ترجمه گوگل]چه سرعت انتقال داده ها پیشنهاد شده است؟
[ترجمه گوگل]چه سرعت انتقال داده ها پیشنهاد شده است؟
4. My hon. Friend wanted to know about data transmission services.
[ترجمه ترگمان]عزیزم دوست می خواست در مورد خدمات انتقال داده بداند
[ترجمه گوگل]صادقانه دوستان می خواستند در مورد خدمات انتقال داده بدانند
[ترجمه گوگل]صادقانه دوستان می خواستند در مورد خدمات انتقال داده بدانند
5. Private local-area networks on the Internet operate at data transmission speeds of 10 to 100 megabits per second.
[ترجمه ترگمان]شبکه های محلی - ناحیه ای در اینترنت در سرعت های انتقال داده ۱۰ تا ۱۰۰ megabits در ثانیه عمل می کنند
[ترجمه گوگل]شبکه های خصوصی محلی در اینترنت در سرعت انتقال اطلاعات 10 تا 100 مگابیت در ثانیه عمل می کنند
[ترجمه گوگل]شبکه های خصوصی محلی در اینترنت در سرعت انتقال اطلاعات 10 تا 100 مگابیت در ثانیه عمل می کنند
6. These networks connect universities and research institutions at data transmission speeds ranging from 64 kilobits per second to 2 megabits per second.
[ترجمه ترگمان]این شبکه ها به دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی در سرعت های انتقال داده از ۶۴ kilobits در ثانیه به ۲ megabits در ثانیه متصل می شوند
[ترجمه گوگل]این شبکه ها با سرعت انتقال اطلاعات از دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی، از 64 کیلوبایت در ثانیه به 2 مگابیت در ثانیه، متصل می شوند
[ترجمه گوگل]این شبکه ها با سرعت انتقال اطلاعات از دانشگاه ها و موسسات تحقیقاتی، از 64 کیلوبایت در ثانیه به 2 مگابیت در ثانیه، متصل می شوند
7. Through the simplified file system, it completes the data transmission on the Distributed Fault Detecting System of the Train more quickly with less consumption of resources.
[ترجمه ترگمان]از طریق سیستم فایل ساده شده، انتقال داده روی سیستم تشخیص نقص توزیع شده با سرعت کم تر از منابع را تکمیل می کند
[ترجمه گوگل]از طریق سیستم فایل ساده، انتقال داده ها در سیستم تشخیص توزیع قطار به سرعت با کم کردن مصرف منابع کامل می شود
[ترجمه گوگل]از طریق سیستم فایل ساده، انتقال داده ها در سیستم تشخیص توزیع قطار به سرعت با کم کردن مصرف منابع کامل می شود
8. Quasi XMODEM protocol for less amount data transmission put forward by the author is explained.
[ترجمه ترگمان]پروتکل شبه XMODEM برای انتقال اطلاعات کم تر توسط مولف، توضیح داده می شود
[ترجمه گوگل]پروتکل Quasi XMODEM برای انتقال اطلاعات کمتری توسط نویسنده ارائه شده است
[ترجمه گوگل]پروتکل Quasi XMODEM برای انتقال اطلاعات کمتری توسط نویسنده ارائه شده است
9. The future wireless communications system requires higher data transmission speed and better QoS, therefore the system capacity should be greatly improved.
[ترجمه ترگمان]سیستم ارتباطات بی سیم آینده نیازمند سرعت انتقال داده بالاتر و QoS بهتر است، بنابراین ظرفیت سیستم باید به شدت بهبود یابد
[ترجمه گوگل]سیستم ارتباطات بی سیم آینده نیاز به سرعت انتقال داده بیشتر و QoS بهتر دارد، بنابراین ظرفیت سیستم باید بسیار بهبود یابد
[ترجمه گوگل]سیستم ارتباطات بی سیم آینده نیاز به سرعت انتقال داده بیشتر و QoS بهتر دارد، بنابراین ظرفیت سیستم باید بسیار بهبود یابد
10. The data are loaded through simulating serial data transmission by I/O interface.
[ترجمه ترگمان]داده ها از طریق شبیه سازی انتقال داده های سریال از طریق رابط I \/ O بارگذاری می شوند
[ترجمه گوگل]داده ها از طریق شبیه سازی انتقال داده های سریال توسط رابط I / O بارگیری می شوند
[ترجمه گوگل]داده ها از طریق شبیه سازی انتقال داده های سریال توسط رابط I / O بارگیری می شوند
11. In the end, a fancy of realtime data transmission for GPS tracking station is given.
[ترجمه ترگمان]در پایان، یک تصور انتقال داده realtime برای ایستگاه ردیابی GPS به دست آمده است
[ترجمه گوگل]در پایان، فانتزی از انتقال داده های بدون وقفه برای ایستگاه ردیابی GPS داده شده است
[ترجمه گوگل]در پایان، فانتزی از انتقال داده های بدون وقفه برای ایستگاه ردیابی GPS داده شده است
12. This system features of wireless data transmission and topology with star network.
[ترجمه ترگمان]این سیستم از انتقال داده بی سیم و توپولوژی با شبکه ستاره استفاده می کند
[ترجمه گوگل]این ویژگی های سیستم انتقال داده های بی سیم و توپولوژی با شبکه ستاره
[ترجمه گوگل]این ویژگی های سیستم انتقال داده های بی سیم و توپولوژی با شبکه ستاره
13. EDI messages are sent through public data transmission networks or banking system channels.
[ترجمه ترگمان]پیغام های EDI از طریق شبکه های انتقال داده عمومی یا کانال های سیستم بانکی ارسال می شوند
[ترجمه گوگل]پیام های EDI از طریق شبکه های انتقال داده عمومی یا کانال های سیستم بانکی ارسال می شوند
[ترجمه گوگل]پیام های EDI از طریق شبکه های انتقال داده عمومی یا کانال های سیستم بانکی ارسال می شوند
14. Since both RS-422 and RS-485 are data transmission systems that use balanced differential signals, it is appropriate to discuss both systems in the same application note.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که both و RS - ۴۸۵ سیستم های انتقال داده هستند که از سیگنال های افتراقی متوازن استفاده می کنند، برای بحث در مورد هر دو سیستم در یک یادداشت کاربرد مناسب است
[ترجمه گوگل]از آنجا که هر دو RS-422 و RS-485 سیستم های انتقال داده ای هستند که از سیگنال های دیفرانسیل متعادل استفاده می کنند، مناسب است که هر دو سیستم را در یک یادداشت کاربردی مورد بحث قرار دهیم
[ترجمه گوگل]از آنجا که هر دو RS-422 و RS-485 سیستم های انتقال داده ای هستند که از سیگنال های دیفرانسیل متعادل استفاده می کنند، مناسب است که هر دو سیستم را در یک یادداشت کاربردی مورد بحث قرار دهیم
15. Using session protocol to adjust data transmission among peer applications opens up scenes and design methods of applications.
[ترجمه ترگمان]استفاده از پروتکل جلسه برای تنظیم انتقال داده در میان کاربردهای نظیر، صحنه ها و روش های طراحی برنامه های کاربردی را باز می کند
[ترجمه گوگل]با استفاده از پروتکل جلسه برای تنظیم انتقال داده ها در میان برنامه های کاربردی همکار، صحنه ها و شیوه های طراحی برنامه ها را باز می کند
[ترجمه گوگل]با استفاده از پروتکل جلسه برای تنظیم انتقال داده ها در میان برنامه های کاربردی همکار، صحنه ها و شیوه های طراحی برنامه ها را باز می کند
پیشنهاد کاربران
data transmission ( رایانه و فنّاوری اطلاعات )
واژه مصوب: انتقال دادهها
تعریف: جابهجایی دادهها در میان رایانهها یا در سطح یک شبکۀ مخابراتی
واژه مصوب: انتقال دادهها
تعریف: جابهجایی دادهها در میان رایانهها یا در سطح یک شبکۀ مخابراتی
کلمات دیگر: