کلمه جو
صفحه اصلی

circumflex


قوسدار، چنبری، پیراخم، خمیده، (در برخی زبان ها مانند فرانسه) نشانی بدین شکل: ^ (که روی برخی حروف صدادار قرار می گیرد)، خمان، آکسان سیر کونفلکس (circumflex accent هم می گویند)، خمان دار، خمانی، وابسته به سیرکونفلکس، (نادر) قوسدار کردن، پیراخم کردن، چنبری کردن

انگلیسی به فارسی

کج ،خم ،خمیده


circumflex


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: one of several diacritic marks, especially ( ˆ ), placed over a vowel to indicate a certain sound or quality.
صفت ( adjective )
(1) تعریف: marked with a circumflex.

(2) تعریف: bending around.

• accent which is placed over vowels in some languages (looks like: ^ or ~ )
a circumflex is a symbol written over a vowel in french and other languages, usually to indicate that it should be pronounced as a longer sound than usual. it is used for example in the word `r"le'.

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] علامت ^ که خودش به عنوان یک کاراکتر ASCLLنوشته می شود یا بالای یک حرف نوشته می شود

جملات نمونه

1. a circumflex artery
شاهرگ خمیده

2. The blood flow of the left circumflex coronary artery was measured by a rotameter in 18 open-chest dogs.
[ترجمه ترگمان]جریان خون سرخرگ مهره چپ چپ توسط a در ۱۸ سگ روباز اندازه گیری شد
[ترجمه گوگل]جریان خون عروق کرونر چپ چپ چپ با استفاده از یک روتامتر در 18 سگ باز سینه اندازه گیری شد

3. Medial circumflex femoral artery and deep branch were 90 ?
[ترجمه ترگمان]شریان ران circumflex و شاخه عمیقی ۹۰ بود؟
[ترجمه گوگل]شریان فمورال و فیبرومی سوزنی Medial cyflex 90 بود؟

4. Objective:To observe the relationships of deep iliac circumflex artery and its adjacent structures and provide basis for clinical surgery.
[ترجمه ترگمان]هدف: مشاهده رابطه سرخرگ circumflex عمیق و ساختارهای مجاور آن و فراهم کردن اساس برای جراحی های بالینی
[ترجمه گوگل]اهداف: مشاهده رابطه بین شریان کریفلسک عمیق و ساختار مجاور آن و ارائه پایه ای برای جراحی بالینی

5. Results:There are closest relationships between deep iliac circumflex artery and its adjacent structures.
[ترجمه ترگمان]نتایج: نزدیک ترین رابطه بین سرخرگ circumflex عمیق و ساختارهای مجاور آن وجود دارد
[ترجمه گوگل]نتایج نزدیکترین رابطه بین شریان کریفیکس عمیق و ساختار مجاور آن است

6. We use a circumflex to indicate an operator.
[ترجمه ترگمان]ما از یک circumflex برای نشان دادن یک اپراتور استفاده می کنیم
[ترجمه گوگل]ما یک cryflex را برای نشان دادن اپراتور استفاده می کنیم

7. The superficial branch (circumflex branch) gives off branches to the left atrium, lateral and diaphragm wall of the left ventricle and part diaphragm wall of the right ventricle.
[ترجمه ترگمان]شاخه سطحی (شاخه circumflex)شاخه ها را به دهلیز چپ، دیواره دیافراگم و دیافراگم بطن چپ و قسمتی از دیواره دیافراگم راست، می دهد
[ترجمه گوگل]شاخه سطحی (شاخه سفتی) شاخه ها را به دهلیز سمت چپ، دیواره جانبی و دیافراگم بطن چپ و دیافراگم دیافراگم سمت راست بطن راست می دهد

8. The posterior humeral circumflex artery common arises from the subscapular artery mostly.
[ترجمه ترگمان]سرخرگ circumflex humeral که اغلب از سرخرگ subscapular استفاده می شود
[ترجمه گوگل]شریان کریفیکس عضلانی خلفی معمولا از شریان زیرپوکال خارج می شود

9. Objective:To evaluate the clinical efficacy of superficial iliac circumflex artery island flaps in repairing soft tissue defects in hand.
[ترجمه ترگمان]هدف: ارزیابی اثربخشی بالینی جزیره سرخرگ circumflex سطحی در تعمیر نقص های بافت نرم در دست
[ترجمه گوگل]هدف: ارزیابی اثربخشی بالینی فیلترهای جزر و مدی عروق کلیفیکال سطحی در بهبود نقایص بافت نرم در دست

10. Congenital absent left circumflex coronary artery (LCX) is a very rare anomaly.
[ترجمه ترگمان]شریان کرونری (کج گردنی)، یک ناهنجاری بسیار نادر است
[ترجمه گوگل]عروق کرونری کریگالکس چپ مادرزادی (LCX) یک ناهنجاری بسیار نادر است

11. Slavic cheekbones caught the gentle light; one eyebrow was incomplete but the other was angled like a circumflex.
[ترجمه ترگمان]استخوان های گونه اش نور ملایمی را گرفتند؛ یکی از ابروهایم ناقص بود، اما طرف دیگر مثل یک تکه سنگ زاویه داشت
[ترجمه گوگل]گونه های اسلاویک نور ملایم را گرفتند؛ یک ابرو ناقص بود، اما دیگر مانند یک سیکل فلکس زاویه داشت

12. Here we report a patient who had a giant aneurysm-like right coronary artery resulting from a fistula terminating in the coronary sinus and another fistula arising from the circumflex artery.
[ترجمه ترگمان]در اینجا ما یک بیمار را گزارش می کنیم که یک آنوریسم بزرگ مانند شریان کرونری راست دارد که ناشی از فیستول است که به سینوس کرونری و فیستول دیگر ناشی از سرخرگ circumflex منتهی می شود
[ترجمه گوگل]در اینجا ما یک بیمار را که عروق کرونر راست آنیریسم عظیم داشتند گزارش می کنیم که ناشی از فیستول است که در سینوسی عروق کرونر و فیستول دیگری که ناشی از شریان کرایفالکس است را گزارش می دهد

13. Results The stenosis of coronary artery occurred in left anterior descending most frequently, right coronary artery secondly, left circumflex thirdly and other branches.
[ترجمه ترگمان]نتایج The عروق کرونر در سمت چپ، اغلب، سرخرگ کرونری راست، روی می دهد، ثانیا، circumflex سوم و دیگر شاخه ها را ترک می کند
[ترجمه گوگل]یافته ها تنگی عروق کرونر در نزولی قدامی سمت چپ، اغلب، عروق کرونر راست، دوم و سوم، و سایر شاخه ها در سمت چپ قرار دارند

14. No "minor"changes in lead AVL is a good sign to identify left circumflex artery being infarction related artery.
[ترجمه ترگمان]تغییرات جزئی در AVL سرب نشانه خوبی برای شناسایی شریان چپ شریان است که سرخرگ مرتبط با آن شناخته می شود
[ترجمه گوگل]هیچ تغییر جزئی در AVL سرب نشانه خوبی برای تشخیص سرخرگ کریستالهای چپ که شریان مرتبط با انفارکتوس است، نیست

a circumflex artery

شاهرگ خمیده



کلمات دیگر: