کلمه جو
صفحه اصلی

browsing


کامپیوتر : نگاه کردن به فایلها یا لیستهاى کامپیوتر براى پیدا کردن یک چیز جالب

انگلیسی به فارسی

مرور کردن، چریدن


انگلیسی به انگلیسی

• reading of documents on the internet, surfing the net (computers)

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] نگاه کردن به فایلها یا لیستهای کامپیوتر برای پیدا کردن یک چیز جالب
[زمین شناسی] عملکرد سیستمهای اطلاعاتی که جستجوی عمومی را در پایگاه دادهها بدون لزوم مشخص کردن ملاکهای ویژهای برای جستجو از سوی کارور، امکان پذیر می سازد
[ریاضیات] بررسی

جملات نمونه

1. cows were browsing amid the flowers on top of the hill
گاوها در میان گل های روی تپه می چریدند.

2. she spent half an hour browsing through the chapter he had already read
او نیم ساعت فصلی را که قبلا خوانده بود جسته گریخته مرور کرد.

3. Cattle is browsing in the field.
[ترجمه امیرحسین هادیزاده] گله در حال چریدن در چراگاه است
[ترجمه ترگمان]گاو در این زمینه مرور می شود
[ترجمه گوگل]گاو در حال جستجو در زمینه است

4. I was browsing through a magazine one day when a photograph caught my eye.
[ترجمه امیرحسین هادیزاده] روزی در حال وارسی یک مجله بودم که یک عکس نگاه مرا به خودش جلب کرد
[ترجمه ترگمان]یک روز در یک مجله مرور می کردم که یک عکس چشمم را گرفت
[ترجمه گوگل]من یک روز در یک مجله در حال دیدن یک عکس بودم که یک عکس چشمم را گرفت

5. Jon was browsing through the photographs.
[ترجمه ترگمان]جان در میان عکس ها مرور می کرد
[ترجمه گوگل]جان از طریق عکس ها در حال مرور بود

6. A lot of people were browsing in the bookstore.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم در کتاب فروشی مرور می کردند
[ترجمه گوگل]تعداد زیادی از مردم در کتاب فروشی در حال مرور بودند

7. Two cows were browsing in the meadow.
[ترجمه امیرحسین هادیزاده] دو گاو در چمنزار در حال چریدن بودند
[ترجمه ترگمان]دو گاو در چمن زار جست و جو می کردند
[ترجمه گوگل]دو گاو در حال مرور در چمنزار بودند

8. He sits browsing over a book.
[ترجمه ترگمان]او روی یک کتاب مرور می کند
[ترجمه گوگل]او در حال مرور یک کتاب است

9. Try browsing around in the network bulletin boards.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید در تابلوهای اعلانات شبکه پرسه بزنید
[ترجمه گوگل]سعی کنید به مرور در تابلوهای اعلانات شبکه

10. Deer were browsing under the trees.
[ترجمه A.A] گوزنها زیر درختان در حال چرا بودند
[ترجمه ترگمان]گوزن در زیر درختان مرور می کرد
[ترجمه گوگل]گوزن ها در زیر درختان مرور می کنند

11. Three deers were browsing in the field.
[ترجمه A.A] سه گوزن در دشت در حال چرا بودند
[ترجمه ترگمان]سه deers در این میدان به گشت و گذار پرداختند
[ترجمه گوگل]سه گوزن در حال مرور در این زمینه بودند

12. The trip allows you plenty of time for browsing around the shops.
[ترجمه ترگمان]این سفر به شما این امکان را می دهد که در اطراف مغازه ها مرور کنید
[ترجمه گوگل]سفر به شما اجازه می دهد زمان زیادی برای مرور در اطراف مغازه ها

13. I'm browsing the bookshelves for books to read.
[ترجمه ترگمان]دارم کتاب قفسه های کتاب رو می گردم تا کتاب بخونم
[ترجمه گوگل]من در حال دیدن قفسه کتاب برای خواندن کتاب هستم

14. I was browsing through a magazine at the station bookstall when I noticed Susan.
[ترجمه ترگمان]وقتی به سوزان توجه کردم، داشتم توی یه مجله توی یه مجله می گشتم
[ترجمه گوگل]زمانی که متوجه شدم سوزان از یک مجله در ایستگاه کتاب فروشی بازدید کرد

پیشنهاد کاربران

گردش در اینترنت


نگاه کردن به موضوعات اینترنت

چرای دام

نگاه کردن به موضوعات اینترنتی

مرور کردن مطالب اینترنت

وبگردی

دیدن صفحات وب ( اینترنت )

گشت و گذار در اینترنت

نگاه کردن به فایلها یا لیست ها برای پیدا کردن یک مطلب جالب

نگاه کردن ( به ویترین مغازه ها ) مثال ، A: May I help you? B:I'm just browsing

جستجو در اینترنت😀👌
البته معنی کلمه browsing the internet
پس معنیش میشه جستجو من مطمئن هستم
آخه کلاس هشتمی هستم ودر درس زبانم این کلمه رو داشتم 👍

چرخیدن تو خیابون
I just browsing for an hour

چرخیدن در اینترنت Browsing in the internet

جستجو در اینترنت

چرخیدن برای پیدا کردن یه چیز جالب

گشتن در اینترنت

دومعنی داره مرور کردن مثال :browsing the internet. مرور کردن ( مطالب ) در اینترنت
یا تماشا کردن ویترین مغازه مثال : l just browsing thanks. من فقط دارن ویترین ها رو تماشا میکنم

معادل look around
یا همون بدنبال چیزی گشتن
اگه با کلمه اینترنت همراه باشه میشه جستجو در اینترنت

جستوجو در اینترنت

جست و جو و نگاه کردن در یک لیست های اینترنتی جالب

چرخیدن

browsing:چرخیدن، مرور کردن

مرور


کلمات دیگر: