1. Most petrol stations use colour coding for different types of petrol.
[ترجمه ترگمان]اکثر پمپ بنزین ها از کدگذاری رنگی برای انواع مختلف بنزین استفاده می کنند
[ترجمه گوگل]اکثر ایستگاه های بنزین از کدگذاری رنگ برای انواع مختلف بنزین استفاده می کنند
2. A coding system is used to record what is found and when.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم کدگذاری برای ثبت آنچه یافت می شود و چه زمانی استفاده می شود
[ترجمه گوگل]یک سیستم کد گذاری برای ضبط آنچه یافت شده و زمانی است استفاده می شود
3. He devised a way of coding every statement uniquely.
[ترجمه ترگمان]او هر بیانیه ای را به طور منحصر به فرد برای کد گذاری ابداع کرد
[ترجمه گوگل]او شیوه ای برای رمزگشایی هر جمله را به صورت منحصر به فرد طراحی کرد
4. The coding process begins while en route between the retina and our conscious mind.
[ترجمه ترگمان]فرآیند کدگذاری زمانی آغاز می شود که در مسیر بین شبکیه چشم و ذهن خودآگاه ما حرکت می کند
[ترجمه گوگل]فرآیند برنامه نویسی در حالی که مسیر بین شبکیه و ذهن آگاه ما آغاز می شود، شروع می شود
5. One way of coding the information of two tapes on a single tape is to interleave the two.
[ترجمه ترگمان]یکی از راه های کد گذاری اطلاعات دو نوار روی یک نوار چسب کاغذی است که از دو نوار استفاده می کند
[ترجمه گوگل]یکی از راه های رمزگذاری اطلاعات دو نوار در یک نوار یکسان است که این دو را به یکدیگر متصل کنید
6. Coding will probably be required in preparation for computer analysis.
[ترجمه ترگمان]احتمالا کد نویسی برای آماده سازی برای آنالیز کامپیوتری لازم خواهد بود
[ترجمه گوگل]احتمالا در آماده سازی برای تجزیه و تحلیل کامپیوتری مورد نیاز است
7. It was based on independent particles, each coding for a single attribute and each following its own path down the generations.
[ترجمه ترگمان]آن براساس ذرات مستقل، هر کد گذاری برای یک ویژگی منفرد و هر یک از مسیر خود در طی نسل ها، ساخته شده است
[ترجمه گوگل]این مبتنی بر ذرات مستقل بود، هر کدام برای یک ویژگی خاص برنامه ریزی کرده و هر کدام مسیر خود را در نسل ها دنبال می کردند
8. Earlier some mention was made of coding the categories to each variable in the collection schedule.
[ترجمه ترگمان]پیش از این، برخی از آن ها از کدگذاری مقوله به هر متغیر در برنامه جمع آوری استفاده کردند
[ترجمه گوگل]پیش از این برخی از موارد ذکر شده مربوط به برنامه ریزی دسته بندی ها برای هر متغیر در برنامه مجموعه بود
9. This system of coding figured, for example, in a number of the scrolls found at Qumran.
[ترجمه ترگمان]برای مثال این سیستم کد گذاری در تعدادی از طومارها در qumran یافت شد
[ترجمه گوگل]برای مثال، این سیستم برنامه نویسی، در تعدادی از کتیبه هایی که در قمران یافت می شود، شکل گرفته است
10. The end of the coding region is indicated by a U. Translation is shown initiating at the first methionine at nucleotide 7
[ترجمه ترگمان]انتهای منطقه کدینگ توسط یک U نشان داده شده است ترجمه ابتدا در اولین methionine در فصل ۷ nucleotide نشان داده شده است
[ترجمه گوگل]پایان منطقه کدینگ با U نشان داده شده است ترجمه در اولین متیونین در نوکلئوتید 7 نشان داده شده است
11. The method of coding the data in this study was rather different from that used by Hughes and Cole.
[ترجمه ترگمان]روش کدگذاری داده ها در این مطالعه نسبتا با استفاده از هیوز و کول متفاوت بود
[ترجمه گوگل]روش کدگذاری داده ها در این مطالعه نسبت به آنچه که توسط هیوز و کول استفاده شد، متفاوت بود
12. The levels belong to language as a cognitive coding system.
[ترجمه ترگمان]این سطوح به زبان به عنوان یک سیستم کدگذاری شناختی تعلق دارند
[ترجمه گوگل]سطوح به زبان به عنوان یک سیستم کدنویسی شناختی تعلق دارند
13. A simple coding system can be used since it is required only to indicate which of several options has been adopted.
[ترجمه ترگمان]یک سیستم کدگذاری ساده می تواند استفاده شود چون فقط برای نشان دادن کدام یک از گزینه های مختلف مورد نیاز است
[ترجمه گوگل]یک سیستم برنامه نویسی ساده می تواند از آن استفاده شود، زیرا فقط لازم است مشخص شود کدام یک از گزینه های چندگانه به تصویب رسیده است
14. This computer assisted process of summarising and coding made a large amount of semi-structured material amenable to qualitative analysis.
[ترجمه ترگمان]این فرآیند به کمک کامپیوتر به روند خلاصه کردن و کدگذاری مقدار زیادی از مواد نیمه ساختاریافته متمایل به تحلیل کیفی پرداخته است
[ترجمه گوگل]این فرآیند خلاصه سازی و برنامه نویسی به کمک کامپیوتر کمک می کند مقدار زیادی از مواد نیمه ساختاری را که می تواند به تجزیه و تحلیل کیفی منجر شود، ساخته است
15. In order to do this a coding system was developed.
[ترجمه ترگمان]برای انجام این کار، یک سیستم کدگذاری ایجاد شد
[ترجمه گوگل]برای انجام این کار، یک سیستم کدگذاری توسعه داده شد