کلمه جو
صفحه اصلی

data record

انگلیسی به انگلیسی

• collection of related data within a database

دیکشنری تخصصی

[کامپیوتر] رکورد داده ها

جملات نمونه

1. This makes any comparative analysis of data recorded at different times or using different aggregation units problematical.
[ترجمه ترگمان]این امر موجب تجزیه و تحلیل مقایسه ای داده ها در زمان های مختلف و یا استفاده از واحدهای متراکم سازی متفاوت می شود
[ترجمه گوگل]این کار هرگونه تجزیه و تحلیل تطبیقی ​​داده ها را در زمان های مختلف و یا استفاده از واحد های تجمعی مختلف مشکل ساز می کند

2. The basic idea, field data record program and Data reorganization of advanced coding are described. Some reference codes on the data structure and data's dynamic storage are given.
[ترجمه ترگمان]ایده اصلی، برنامه ثبت داده های می دانی و سازماندهی مجدد داده های برنامه نویسی پیشرفته توصیف می شوند برخی کده ای مرجع روی ساختار داده و ذخیره پویای داده ها ارایه شده است
[ترجمه گوگل]ایده اساسی، برنامه ریکاوری اطلاعات رشته و تنظیم مجدد داده ها از برنامه های پیشرفته توصیف شده است برخی از کدهای مرجع در ساختار داده ها و ذخیره سازی پویا داده ها داده می شود

3. It has high intelligence, multiplex display, data record, automatic stop and so on.
[ترجمه ترگمان]این دستگاه دارای هوش بالایی، نمایش multiplex، ثبت داده ها، توقف خودکار و غیره است
[ترجمه گوگل]این اطلاعات هوشمند، نمایش چندگانه، ضبط داده، توقف خودکار و غیره است

4. RAR contains the call data record for IVR broadcast.
[ترجمه ترگمان]RAR حاوی ثبت داده های فراخوانی برای پخش IVR است
[ترجمه گوگل]RAR حاوی رکورد شماره تماس برای پخش IVR است

5. Called in the heavy data record database, take reference inquires about the statistics, the inquiry and the statistical table demonstrates the version as.
[ترجمه ترگمان]با استفاده از پایگاه داده ثبت داده های سنگین، ارجاع به سوالات در مورد آمار، سوال و جدول آماری این نسخه را نشان می دهد
[ترجمه گوگل]در پایگاه داده رکوردهای سنگین نامیده می شود، مرجع در مورد آمار می پرسد، پرسش و جدول آماری نسخه را به عنوان نشان می دهد

6. The retrieval of a data record in an indexed file by the primary (or optionally, alternate) key within the data record .
[ترجمه ترگمان]بازیابی یک سابقه اطلاعاتی در یک پرونده شاخص شده توسط کلید اصلی (یا اختیاری، متناوب)در پرونده داده ها
[ترجمه گوگل]بازیابی یک رکورد داده در یک فایل نمایه شده توسط کلید اولیه (یا به صورت اختیاری، متناوب) در رکورد داده

7. The queried name is valid, but no data record of requested type is available.
[ترجمه ترگمان]نام سوال شده معتبر است، اما هیچ سابقه اطلاعاتی از نوع درخواستی موجود نیست
[ترجمه گوگل]نام تقاضا معتبر است، اما هیچ رکوردی از نوع درخواستی موجود نیست

8. Data record unit complete data acquisition, which records analog quantity data, parallel and serial digital data, parallel and serial graphic data from the signal source to CF card.
[ترجمه ترگمان]واحد ثبت داده ها، اکتساب داده را تکمیل می کند، که داده های مقدار آنالوگ، داده های دیجیتال موازی و سریال، داده های گرافیکی متوالی و سریال را از منبع سیگنال به کارت CF ثبت می کند
[ترجمه گوگل]واحد ضبط داده ها به طور کامل اطلاعات را جمع آوری می کند که اطلاعات مربوط به مقدار آنالوگ، داده های دیجیتال موازی و سریال، داده های گرافیکی موازی و سریالی را از منبع سیگنال به کارت CF ثبت می کند

9. The data record format used in the monitoring record and analysis system for generator transformer unit and the major functions and features of its analysis software are introduced.
[ترجمه ترگمان]فرمت سابقه داده مورد استفاده در سیستم پایش و تحلیل سیستم برای واحد ترانسفورماتور ژنراتور و توابع اصلی و ویژگی های نرم افزار آنالیز آن معرفی شده است
[ترجمه گوگل]قالب رکورد داده مورد استفاده در سیستم ثبت و نظارت بر سیستم ترانسفورماتور ژنراتور و توابع اصلی و ویژگی های نرم افزار تجزیه و تحلیل آن معرفی شده است

10. To necessity of greenhouse temperature and humidity course data record, this text designs a suitable data recorder for temperature and humidity of greenhouse.
[ترجمه ترگمان]این متن به ضرورت ثبت داده های دما و رطوبت هوا، این متن را به عنوان ثبت کننده داده های مناسب برای دما و رطوبت گازهای گلخانه ای طراحی می کند
[ترجمه گوگل]برای لزوم ثبت داده ها در دوره حرارت و رطوبت گلخانه ها، این متن یک ضبط کننده مناسب برای دمای و رطوبت گلخانه ای را طراحی می کند

11. To place a single data record into an output file.
[ترجمه ترگمان]برای ثبت یک رکورد داده های واحد در یک فایل خروجی
[ترجمه گوگل]برای قرار دادن یک رکورد داده تنها در یک فایل خروجی

12. Data record too large.
[ترجمه ترگمان]سابقه داده بسیار بزرگ است
[ترجمه گوگل]رکورد داده بیش از حد بزرگ است

13. The index relates key values to the relative byte address locations of the data record.
[ترجمه ترگمان]این شاخص ارزش های کلیدی را به موقعیت نسبی بایت مربوط به ثبت داده ها مرتبط می سازد
[ترجمه گوگل]این شاخص مقادیر کلیدی را به مکان آدرس بایت نسبی رکورد داده می کند

14. The invention also provides a method for detecting compact disc blank area and data record area.
[ترجمه ترگمان]این اختراع همچنین روشی برای تشخیص سطح خالی دیسک و ناحیه ثبت داده ها فراهم می کند
[ترجمه گوگل]اختراع همچنین یک روش برای شناسایی محدوده خالص فضای دیسک فشرده و منطقه رکورد داده را فراهم می کند


کلمات دیگر: