قبول اجابت
compliancy
قبول اجابت
انگلیسی به فارسی
قبول اجابت
سازگاری، قبول اجابت
انگلیسی به انگلیسی
• obedience, submissiveness, docility
جملات نمونه
1. You need to invest in building a compliancy culture within your organization.
[ترجمه ترگمان]شما باید در ایجاد فرهنگ compliancy در سازمان خود سرمایه گذاری کنید
[ترجمه گوگل]شما باید در ساخت یک فرهنگ سازمانی درون سازمان خود سرمایه گذاری کنید
[ترجمه گوگل]شما باید در ساخت یک فرهنگ سازمانی درون سازمان خود سرمایه گذاری کنید
2. Embedded compliancy makes it as easy as possible for people to do the right thing.
[ترجمه ترگمان]compliancy توکار آن را برای مردم آسان می سازد تا کار درست را انجام دهند
[ترجمه گوگل]سازگاری جاسازی شده باعث می شود تا مردم برای انجام کار درست کار آسانی انجام دهند
[ترجمه گوگل]سازگاری جاسازی شده باعث می شود تا مردم برای انجام کار درست کار آسانی انجام دهند
3. To assess the awareness of NTDs among the reproductive-aged women and their initiative and compliancy about using folic acid to prevent the NTDs.
[ترجمه ترگمان]برای ارزیابی آگاهی از NTDs بین زنان در سن باروری و ابتکار آن ها و compliancy در مورد استفاده از اسید فولیک که برای جلوگیری از NTDs استفاده می شود
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی آگاهی از NTDs در میان زنان باروری و ابتکار و شایستگی در مورد استفاده از اسید فولیک برای جلوگیری از NTDs
[ترجمه گوگل]برای ارزیابی آگاهی از NTDs در میان زنان باروری و ابتکار و شایستگی در مورد استفاده از اسید فولیک برای جلوگیری از NTDs
4. Indeed, there is nothing like an eclipse to shake us out of our compliancy and give us a reason to view things differently.
[ترجمه ترگمان]در واقع، هیچ چیزی مثل خورشید گرفتگی وجود ندارد که ما را از compliancy جدا کند و به ما دلیل دیگری بدهد تا اوضاع را متفاوت ببینیم
[ترجمه گوگل]در واقع، هیچ چیز مانند یک گرفتگی به ما ریزه کاری نمی کند و ما را به دلیلی برای مشاهده چیزها متفاوت می کند
[ترجمه گوگل]در واقع، هیچ چیز مانند یک گرفتگی به ما ریزه کاری نمی کند و ما را به دلیلی برای مشاهده چیزها متفاوت می کند
5. You may need to invest in new tools to automate as much as possible your compliancy efforts.
[ترجمه ترگمان]ممکن است شما نیاز به سرمایه گذاری در ابزارهای جدید برای خودکار کردن تا حد ممکن برای تلاش های compliancy داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است نیاز به سرمایه گذاری در ابزارهای جدید برای به حداکثر رساندن تلاش های سازگار خود داشته باشید
[ترجمه گوگل]شما ممکن است نیاز به سرمایه گذاری در ابزارهای جدید برای به حداکثر رساندن تلاش های سازگار خود داشته باشید
6. Although RUP does require supplementation to achieve Maturity Level I would still recommend it to organizations that strive for CMMI compliancy.
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه گوگل]اگر چه RUP نیاز به مکمل برای رسیدن به سطح بلوغ را دارد، اما هنوز هم به سازمان هایی که برای سازگاری با CMMI تلاش می کنند توصیه می شود
[ترجمه گوگل]اگر چه RUP نیاز به مکمل برای رسیدن به سطح بلوغ را دارد، اما هنوز هم به سازمان هایی که برای سازگاری با CMMI تلاش می کنند توصیه می شود
7. A common mistake is to not include front-line staff in the definition of your compliancy effort, reducing the chance of identifying a pragmatic approach to a new mandate.
[ترجمه ترگمان]یک اشتباه رایج این است که کارکنان خط مقدم را در تعریف تلاش compliancy ذکر نکنید، و شانس شناسایی یک رویکرد واقع گرایانه را به یک دستور جدید کاهش دهید
[ترجمه گوگل]اشتباه رایج این است که کارکنان خط مقدم را در تعریف تلاش همکاری خود در نظر نگیریم، و احتمال اینکه شناسایی یک رویکرد عملی به یک مأمور جدید محدود شود، نیست
[ترجمه گوگل]اشتباه رایج این است که کارکنان خط مقدم را در تعریف تلاش همکاری خود در نظر نگیریم، و احتمال اینکه شناسایی یک رویکرد عملی به یک مأمور جدید محدود شود، نیست
8. In other words, web services provide the integrated and open characteristics required for On Demand, due to open standards compliancy.
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، خدمات وب به دلیل استانداردهای باز compliancy، ویژگی های یکپارچه و یکپارچه مورد نیاز برای تقاضا را فراهم می کند
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، خدمات وب، به دلیل انطباق استانداردهای باز، ویژگیهای یکپارچه و باز برای On Demand را ارائه می دهند
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، خدمات وب، به دلیل انطباق استانداردهای باز، ویژگیهای یکپارچه و باز برای On Demand را ارائه می دهند
9. Instead of stubbornness, Japanese receptors hold the characters of faith and compliancy more distinctly.
[ترجمه ترگمان]به جای لجاجت، گیرنده های ژاپنی شخصیت های ایمان و compliancy را مشخص تر نگاه می دارند
[ترجمه گوگل]گیرندگان ژاپنی به جای استبداد، شخصیت های ایمان و سازگاری را بیشتر مشخص می کنند
[ترجمه گوگل]گیرندگان ژاپنی به جای استبداد، شخصیت های ایمان و سازگاری را بیشتر مشخص می کنند
10. Scott Ambler suggests that this document could be called a Quality Log or Compliancy Record, as many people associate the word "review" with overly formal or onerous process.
[ترجمه ترگمان]اسکات Ambler پیشنهاد می کند که این سند می تواند ثبت کیفیت یا ثبت compliancy باشد، همانطور که بسیاری از افراد کلمه \"بازبینی\" را با فرآیند بیش از حد رسمی یا سخت مرتبط می دانند
[ترجمه گوگل]اسکات آمبلر پیشنهاد می کند که این سند را می توان یک ضبط کیفیت یا ضبط سازگاری نامید، چرا که بسیاری از افراد واژه 'بررسی' را با فرایند بیش از حد رسمی یا ناراحت مرتبط می کنند
[ترجمه گوگل]اسکات آمبلر پیشنهاد می کند که این سند را می توان یک ضبط کیفیت یا ضبط سازگاری نامید، چرا که بسیاری از افراد واژه 'بررسی' را با فرایند بیش از حد رسمی یا ناراحت مرتبط می کنند
کلمات دیگر: