کلمه جو
صفحه اصلی

dunkirk


بندر دنکرک (در شمال فرانسه)

انگلیسی به فارسی

بندر دنکرک (در شمال فرانسه)


دونکرک


انگلیسی به انگلیسی

• seaport in northern france; place to which british expeditionary forces were evacuated in 1940; name of several cities in the usa
desperate retreat; crisis in which a desperate last effort is required to avoid total disaster

جملات نمونه

1. The French constructed a series of fortresses from Dunkirk on the Channel coast to Douai.
[ترجمه ترگمان]فرانسویان مجموعه ای از fortresses از دنکرک را در ساحل مانش به دوئه ساختند
[ترجمه گوگل]فرانسوی ها مجموعه ای از قلعه ها را از دونکرک در ساحل کانال تا دوای ساختند

2. Then at Dunkirk we set off on the first 400-mile stage to our overnight stop at Vandanesse.
[ترجمه ترگمان]سپس در دنکرک حرکت خود را در مرحله اول ۴۰۰ مایلی به توقف شبانه در Vandanesse آغاز کردیم
[ترجمه گوگل]سپس در Dunkirk ما در اولین مرحله 400 مایل به ایستگاه شنیده ما در Vandanesse راه افتادیم

3. Hence 60 years on the name Dunkirk still evokes images of triumph in the face of great odds.
[ترجمه ترگمان]از این رو، ۶۰ سال بر روی نام دنکرک هنوز تصاویری از پیروزی در مواجهه با احتمالات بزرگ را تداعی می کند
[ترجمه گوگل]از این رو 60 سال به نام دونکرک هنوز شاهد تصاویری از پیروزی در برابر شانس های بزرگ است

4. There were crossings from Dunkirk at 30 and 1330 hours.
[ترجمه ترگمان]در ساعت ۳۰ و ۹ ساعت There از دنکرک حرکت کردند
[ترجمه گوگل]عبور از دونکرک در 30 و 1330 ساعت بود

5. Worse things had happened on the retreat from Dunkirk.
[ترجمه ترگمان]از دون دون مارتین بدتر شده بود
[ترجمه گوگل]چیزهای بدتر در عقب نشینی از دونکرک اتفاق افتاد

6. They were haunted by the fear of another Dunkirk and were anxious to remain strong in the Middle East.
[ترجمه ترگمان]آن ها به خاطر ترس از دنکرک حرکت می کردند و نگران بودند که در خاور میانه قوی بمانند
[ترجمه گوگل]آنها توسط ترس از دونکرک دیگر متواضع شدند و مشتاق بودند تا در خاورمیانه باقی بمانند

7. Dozens of aircraft flares were dropped over Dunkirk by German bombers.
[ترجمه ترگمان]ده ها هواپیما که توسط بمب گذاران آلمانی به سوی دنکرک حرکت کردند
[ترجمه گوگل]ده ها هواپیمای هواپیما توسط دونکرک توسط بمب افکن های آلمانی افتاد

8. This picture shows how complex the evacuation from Dunkirk could be.
[ترجمه ترگمان]این تصویر نشان می دهد که تخلیه از دنکرک تا چه حد پیچیده است
[ترجمه گوگل]این تصویر نشان می دهد چگونه تخلیه از دونکرک پیچیده است

9. During World War my uncle was at Dunkirk and he says it was certainly no picnic.
[ترجمه ترگمان]در طول جنگ جهانی، عموی من در دون کرک بود و او گفت که به هیچ وجه پیک نیک نیست
[ترجمه گوگل]در طول جنگ جهانی، عموی من در دونکرک بود و می گوید قطعا هیچ پیک نیک نیست

10. Here at Dunkirk is another English epic.
[ترجمه ترگمان]در اینجا، دون کرک، یک حماسه انگلیسی دیگر است
[ترجمه گوگل]اینجا در Dunkirk یک حماسه دیگر انگلیسی است

11. The immediate effect could plainly be a Dunkirk for US foreign policy.
[ترجمه ترگمان]تاثیر فوری می تواند به وضوح یک Dunkirk برای سیاست خارجی آمریکا باشد
[ترجمه گوگل]اثر فوری می تواند به سادگی دونکرک برای سیاست خارجی ایالات متحده باشد

12. Lockhart, and was killed at the battle near Dunkirk against the Spaniards.
[ترجمه ترگمان]لاک هارت در حالی که در کنار دون کرک علیه اسپانیایی ها در میدان جنگ کشته شده بود، کشته شد
[ترجمه گوگل]لخارت و در نبرد نزدیک دونکرک علیه اسپانیایی ها کشته شد

13. Dunkirk evacuation had taken part in the command.
[ترجمه ترگمان]از دون دون کرک خارج شد
[ترجمه گوگل]تخلیه دونکرک در فرماندهی شرکت داشت

14. They bought it at Dunkirk.
[ترجمه ترگمان]آن را از دون کرک خرید
[ترجمه گوگل]آنها در دونکرک آن را خریدند

15. The shrapnel shot through Tom's steel helmet and lodged in his temple during the epic fighting at Dunkirk.
[ترجمه ترگمان]shrapnel از طریق کلاه فولادی تام شلیک شد و در معبد خود در طی نبرد حماسی در دون کرک به ضرب گلوله کشته شد
[ترجمه گوگل]ضرب و شتم از طریق کلاه فولادی تام به ضرب گلوله کشته شد و در حین جنگ حماسی در دونکرک در معبد او قرار گرفت


کلمات دیگر: