گرفتگی عضله
muscle spasm
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• condition of pain when the body is in motion that is created as a result of the stretching of muscles
جملات نمونه
1. Maggie felt a muscle spasm in her back.
[ترجمه ترگمان]مگی احساس کرد که عضلات پشتش منقبض شده اند
[ترجمه گوگل]مگی احساس اسپاسم عضلانی در پشتش داشت
[ترجمه گوگل]مگی احساس اسپاسم عضلانی در پشتش داشت
2. She felt a muscle spasm in her back.
[ترجمه ترگمان]احساس کرد که عضلات پشتش منقبض می شود
[ترجمه گوگل]او احساس اسپاسم عضلانی در پشت او را تجربه کرد
[ترجمه گوگل]او احساس اسپاسم عضلانی در پشت او را تجربه کرد
3. It was probably due to muscle spasm and ligament strain, possibly as a result of lack of general fitness and poor sleep.
[ترجمه ترگمان]احتمالا به خاطر انقباض عضلانی و کشش رباط، احتمالا به علت عدم تناسب اندام و خواب ضعیف بود
[ترجمه گوگل]احتمالا به علت اسپاسم عضلانی و فشار انسداد رباط، احتمالا ناشی از عدم آمادگی عمومی و خواب ضعیف است
[ترجمه گوگل]احتمالا به علت اسپاسم عضلانی و فشار انسداد رباط، احتمالا ناشی از عدم آمادگی عمومی و خواب ضعیف است
4. Only by restoring his muscle spasm had he been able to conquer the impulse to commit suicide.
[ترجمه ترگمان]فقط با بازگرداندن گرفتگی ماهیچه او توانسته بود بر انگیزه خودکشی غلبه کند
[ترجمه گوگل]تنها با احیای اسپاسم عضلانی او قادر به تسخیر انگیزۀ خودکشی بود
[ترجمه گوگل]تنها با احیای اسپاسم عضلانی او قادر به تسخیر انگیزۀ خودکشی بود
5. Crick a painful cramp or muscle spasm, as in the back or neck.
[ترجمه ترگمان]Crick، گرفتگی عضلانی، یا گرفتگی عضلانی، یا در عقب یا گردن
[ترجمه گوگل]سرفه های دردناک و اسپاسم عضلانی مانند گردن یا پشت
[ترجمه گوگل]سرفه های دردناک و اسپاسم عضلانی مانند گردن یا پشت
6. To cause a painful cramp or muscle spasm in by turning or wrenching.
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد گرفتگی عضله یا گرفتگی عضلانی که در حال چرخش است یا از آن بیرون می اید
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک فتق دردناک و یا اسپاسم عضلانی با چرخش یا پیچیدگی
[ترجمه گوگل]برای ایجاد یک فتق دردناک و یا اسپاسم عضلانی با چرخش یا پیچیدگی
7. This form of muscle spasm occurs without nerve activity.
[ترجمه ترگمان]این شکل از تشنج ماهیچه بدون فعالیت عصبی رخ می دهد
[ترجمه گوگل]این فرم اسپاسم عضله بدون فعالیت عصبی رخ می دهد
[ترجمه گوگل]این فرم اسپاسم عضله بدون فعالیت عصبی رخ می دهد
8. The client's lower limbs are obviously having muscle spasm which is aggravated by movement like walking.
[ترجمه ترگمان]اعضای پایین تر مشتری به وضوح دچار انقباض عضلانی هستند که با حرکت مثل راه رفتن تشدید می شود
[ترجمه گوگل]اندام تحتانی بیمار به طور واضح دارای اسپاسم عضلانی است که از طریق حرکت مانند راه رفتن تشدید می شود
[ترجمه گوگل]اندام تحتانی بیمار به طور واضح دارای اسپاسم عضلانی است که از طریق حرکت مانند راه رفتن تشدید می شود
9. Alleviate various muscles to ache and muscle spasm.
[ترجمه ترگمان]ماهیچه های مختلف عضلات و ماهیچه را منقبض می کند
[ترجمه گوگل]کاهش عضلات مختلف به اسپاسم درد و عضلات
[ترجمه گوگل]کاهش عضلات مختلف به اسپاسم درد و عضلات
10. Stimulate blood circulation and ease muscle spasm. Origin: Indonesia.
[ترجمه ترگمان]گردش خون و انقباض عضلانی منشا: اندونزی
[ترجمه گوگل]تحریک گردش خون و کاهش اسپاسم عضلات منبع: اندونزی
[ترجمه گوگل]تحریک گردش خون و کاهش اسپاسم عضلات منبع: اندونزی
11. Causing telangiectasia, permeability, smooth muscle spasm, glandular secretion and so on.
[ترجمه ترگمان] باعث افزایش هورمون، انقباض عضلانی، ترشح غدد و غیره
[ترجمه گوگل]ایجاد تلانژکتازی، نفوذپذیری، اسپاسم عضله صاف، ترشح غدد لنفاوی و غیره
[ترجمه گوگل]ایجاد تلانژکتازی، نفوذپذیری، اسپاسم عضله صاف، ترشح غدد لنفاوی و غیره
12. Many people control their feelings through muscle tension and may re-experience these feelings spontaneously when the muscle spasm is broken up.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم احساسات خود را از طریق تنش ماهیچه کنترل می کنند و ممکن است این احساسات را به طور خودبخود تجربه کنند که تشنج ماهیچه از بین برود
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم احساسات خود را از طریق تنش عضلانی کنترل می کنند و ممکن است این احساسات را به طور خودبهخودی زمانی که اسپاسم عضله شکسته می شود، دوباره تجربه کنند
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم احساسات خود را از طریق تنش عضلانی کنترل می کنند و ممکن است این احساسات را به طور خودبهخودی زمانی که اسپاسم عضله شکسته می شود، دوباره تجربه کنند
13. The neck may be held stiffly or tilted to one side owing to muscle spasm.
[ترجمه ترگمان]گردن ممکن است به سختی و به یک طرف کشیده شود
[ترجمه گوگل]گردن ممکن است به علت اسپاسم عضلانی به طور یکنواخت و یا به سمت یک طرف کشیده شود
[ترجمه گوگل]گردن ممکن است به علت اسپاسم عضلانی به طور یکنواخت و یا به سمت یک طرف کشیده شود
14. Conclusion:According to the clinical observation, complex chlorzoxazone cream could remit pain and muscle spasm and other clinical symptoms of TMJD patients.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری: با توجه به مشاهده بالینی، کرم chlorzoxazone پیچیده می تواند درد و تشنج ماهیچه و دیگر علایم بالینی بیماران TMJD را ارسال کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: با توجه به مشاهدات بالینی، کرم کلرزازون اکسپون می تواند درد و اسپاسم عضلانی و سایر علایم بالینی بیماران TMJD را تحمل کند
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: با توجه به مشاهدات بالینی، کرم کلرزازون اکسپون می تواند درد و اسپاسم عضلانی و سایر علایم بالینی بیماران TMJD را تحمل کند
کلمات دیگر: