کلمه جو
صفحه اصلی

bubbler


(امریکا) آبخوری همگانی (فواره ای)، آبخوری فواره ای

انگلیسی به فارسی

(آمریکا) آبخوری همگانی (فواره‌ای)، آبخوری فواره‌ای


حبابدار


انگلیسی به انگلیسی

• drinking fountain

جملات نمونه

1. The Bubbler is a sure way to keep your carwash reclaim water smelling fresh and clean.
[ترجمه ترگمان]The یک راه مطمئن برای نگه داشتن carwash است که بوی آب تازه و تمیز می دهد
[ترجمه گوگل]Bubbler یک راه مطمئن برای نگه داشتن ماشین کاری شما است که آب تازه و تمیز را بوجود می آورد

2. The installation and setting for type WQC -1 Bubbler gage are expatiated in detail, which supply guidance to users.
[ترجمه ترگمان]نصب و تنظیمات برای نوع ۱ - ۱ gage به تفصیل شرح داده می شوند، که راهنمایی را برای کاربران فراهم می کند
[ترجمه گوگل]نصب و تنظیم برای نوع WQC -1 Bubbler gage در جزئیات مورد استفاده قرار می گیرند، که راهنمایی را برای کاربران ارائه می دهند

3. The main problems of the bubbler irrigation applied in field crops are small water discharge, the big transection area of furrow and border.
[ترجمه ترگمان]مشکلات اصلی آبیاری bubbler که در کشت مزارع به کار گرفته می شوند، تخلیه آب کم، ناحیه بزرگ transection در شیار و مرز است
[ترجمه گوگل]مشکلات اصلی آبیاری بوبلر در زمینه محصولات کشاورزی عبارتند از: تخلیه آب کوچک، منطقه بزرگ زاویه حفاری و مرز

4. Club activity alphaed with coffee bubbler which began about 1650.
[ترجمه ترگمان]فعالیت باشگاه با قهوه bubbler آغاز شد که در حدود سال ۱۶۵۰ شروع شد
[ترجمه گوگل]فعالیت باشگاه با بوقلمون قهوه ای که حدود 1650 آغاز شده است، به وجود آمده است

5. Pic Bubbler is a simple and fun way to make pics more exciting.
[ترجمه ترگمان]Pic Bubbler یک روش ساده و سرگرم کننده ای برای این است که بتوانید این فیلم ها را هیجان انگیزتر کنید
[ترجمه گوگل]Pic Bubbler یک راه ساده و سرگرم کننده برای ایجاد عکس های هیجان انگیز است

6. Bubbler:a drinking fountain . Used especially in Wisconsin.
[ترجمه ترگمان]Bubbler: یک فواره آب آشامیدنی به خصوص در ایالت \"ویسکانزین\" استفاده شده است
[ترجمه گوگل]Bubbler یک چشمه نوشیدنی است به ویژه در ویسکانسین مورد استفاده قرار می گیرد

7. A silicone oil bubbler provides a positive gas pressure head inside the growth tube at all times.
[ترجمه ترگمان]یک bubbler روغن سیلیکون در تمام زمان ها، یک هد فشاری گاز مثبت را در داخل لوله رشد ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]یک بطری نفتی سیلیکون یک فشار مثبت فشار گاز درون لوله رشد را در همه زمان ها فراهم می کند

8. Bubbler irrigation is one type of the micro-irrigation. It aims directly at apparatus blockade problem of drip-irrigation system in China.
[ترجمه ترگمان]آبیاری قطره ای یک نوع آبیاری میکرو است هدف از این کار به طور مستقیم مشکل انسداد دستگاه سیستم آبیاری قطره ای در چین است
[ترجمه گوگل]آبیاری بوبلر یک نوع آبیاری میکرو است این هدف به طور مستقیم در مسئله مسدود کردن دستگاه آبیاری قطره ای در چین هدف قرار می دهد

9. The principle of the bubbler was briefly described, the arrangement and the effect of the bubblers were illustrated in detail (sentence dictionary), some matters requiring attention were also proposed .
[ترجمه ترگمان]اصل of به طور خلاصه شرح داده شد، آرایش و اثر of به طور مفصل نشان داده شده است (فرهنگ لغت جمله)، برخی از موضوعات مورد نیاز نیز ارایه شده اند
[ترجمه گوگل]اصل بوبلر به طور خلاصه توضیح داده شد، ترتیب و تأثیر بببرها به تفصیل (فرهنگ لغت جمله) نشان داده شده است، برخی از مسائل مورد نیاز نیز مورد توجه قرار گرفته است

10. After bubbler some baptize, he kept on talking.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه چند بار تعمید دادم به حرف زدن ادامه داد
[ترجمه گوگل]پس از حبابر چند تعمید، او در صحبت کردن ادامه داد

11. We are sitting in Valera's kitchen, bubbler tea and bistro slices of acrid white cheese.
[ترجمه ترگمان]ما در آشپزخانه Valera نشسته بودیم، چای و یک بشقاب کوچک پنیر غلیظ و سفید
[ترجمه گوگل]ما در آشپزخانه Valera نشسته ایم، چای بولباچر و برش نعناع پنیر سفید پوست

12. A silicone oil bubbler provides a gas pressure head inside the growth tube at all times.
[ترجمه ترگمان]یک bubbler روغن سیلیکون در تمام زمان ها، یک هد فشاری گاز را در داخل لوله رشد ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]یک بطری نفتی سیلیکون، در هر زمان، یک فشار گاز را در داخل لوله رشد ایجاد می کند

13. Did I mention we have our own Great Lake and that it's delicious straight from a bubbler?
[ترجمه ترگمان]آیا من اشاره کردم که دریاچه بزرگ خودمان را داریم و یک راست از a خوش مزه است؟
[ترجمه گوگل]آیا من اشاره کردم ما دریاچه بزرگ خودمان داریم و خوشمزه است که مستقیما از یک حبابدار است؟

14. Products include voltage starting controllers, variable frequency drive controllers, bubbler systems and systems utilizing programmable controllers.
[ترجمه ترگمان]این محصولات شامل کنترل کننده های آغاز ولتاژ، کنترل فرکانس متغیر، سیستم های کنترل فرکانس متغیر و سیستم های با استفاده از کنترل کننده های قابل برنامه ریزی است
[ترجمه گوگل]محصولات شامل کنترل کننده های ولتاژ شروع، کنترل کننده های فرکانس فرکانس متغیر، سیستم های بوبلر و سیستم هایی با استفاده از کنترل کننده های قابل برنامه ریزی است

15. The automatic and multiple-functional bubble packing machine Model DPP-140 is mainly composed of automatic heating bubbler, drug-loader, printer, heating sealer, presser, stroking cutter and counter.
[ترجمه ترگمان]مدل ماشین بسته بندی خودکار و چند منظوره \"DPP - ۱۴۰\" عمدتا متشکل از سیستم های گرمایش اتوماتیک، بارکننده drug، چاپگر، heating، presser، presser، و cutter است
[ترجمه گوگل]دستگاه بسته بندی اتوماتیک و چند کاره بسته بندی مدل DPP-140 عمدتا متشکل از حباب کننده گرمایش اتوماتیک، باربری مواد مخدر، چاپگر، گرمایش سیلر، فشار، برش و برش است

پیشنهاد کاربران

bubbler ( شیمی )
واژه مصوب: حباب ساز 1
تعریف: ابزاری برای جذب آب حل شده در جریان گاز


کلمات دیگر: