وابسته بازرگانى : کمپرادور
comprador
وابسته بازرگانى : کمپرادور
انگلیسی به فارسی
کمپادورور
انگلیسی به انگلیسی
• (portuguese - literally means buyer) an intermediary; a native steward or agent for a foreign business (formerly in china)
جملات نمونه
1. Exploration on the comprador is an important topic to understand age China.
[ترجمه ترگمان]اکتشاف بر روی the یک موضوع مهم برای درک سن چین است
[ترجمه گوگل]اکتشاف در کامپادور یک موضوع مهم برای درک سن چین است
[ترجمه گوگل]اکتشاف در کامپادور یک موضوع مهم برای درک سن چین است
2. For instance, in the past the Chinese comprador - bourgeoisie consisted of pro - British, pro - U. S. and pro - Japanese groups.
[ترجمه ترگمان]برای نمونه، در گذشته، comprador چینی متشکل از طرفدار بریتانیا و طرفدار دولت بود اس و طرفدار گروهه ای طرفدار ژاپن
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در گذشته کمپادور چینی بورژوازی شامل طرفداران انگلیس، طرفداران و گروه های طرفدار ژاپنی بود
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، در گذشته کمپادور چینی بورژوازی شامل طرفداران انگلیس، طرفداران و گروه های طرفدار ژاپنی بود
3. He is a comprador capitalist with strong economic power in Shanghai.
[ترجمه ترگمان]او یک سرمایه دار بزرگ با قدرت اقتصادی قوی در شانگهای است
[ترجمه گوگل]او سرمایهدار کمپادادور با قدرت اقتصادی قوی در شانگهای است
[ترجمه گوگل]او سرمایهدار کمپادادور با قدرت اقتصادی قوی در شانگهای است
4. The comprador is a new social class emerging in modern China, led by western invasion.
[ترجمه ترگمان]The یک طبقه اجتماعی جدید است که در چین مدرن پدیدار می شود و به رهبری تهاجم غرب هدایت می شود
[ترجمه گوگل]کامپادور یک طبقه اجتماعی جدید است که در چین مدرن ظاهر می شود و به رهبری تهاجم غربی است
[ترجمه گوگل]کامپادور یک طبقه اجتماعی جدید است که در چین مدرن ظاهر می شود و به رهبری تهاجم غربی است
5. They were all dependant relatives of the comprador.
[ترجمه ترگمان]همه آن ها وابسته به خاندان comprador بودند
[ترجمه گوگل]آنها همه بستگان وابسته کامپادور بودند
[ترجمه گوگل]آنها همه بستگان وابسته کامپادور بودند
6. The comprador - bourgeoisie has long been discredited.
[ترجمه ترگمان]بورژوازی - بورژوازی از مدت ها پیش بی اعتبار شده است
[ترجمه گوگل]کامپادور بورژوازی مدتهاست که بی اعتبار شده است
[ترجمه گوگل]کامپادور بورژوازی مدتهاست که بی اعتبار شده است
7. Hence the comprador Chinese big bourgeoisie has always been a target of the revolution.
[ترجمه ترگمان]از این رو بورژوازی بزرگ چین همیشه هدف انقلاب بوده است
[ترجمه گوگل]از این رو بورژوازی بزرگ کامپادور چینی همیشه هدف انقلاب است
[ترجمه گوگل]از این رو بورژوازی بزرگ کامپادور چینی همیشه هدف انقلاب است
8. The landlord class and the comprador class.
[ترجمه ترگمان]طبقه صاحب مسافرخانه و طبقه comprador
[ترجمه گوگل]کلاس صاحبخانه و کلاس کامپادور
[ترجمه گوگل]کلاس صاحبخانه و کلاس کامپادور
9. The primary traits of a comprador are: 1 .
[ترجمه ترگمان]صفات اولیه یک comprador عبارتند از: ۱
[ترجمه گوگل]صفات اصلی یک کامپادور 1 هستند
[ترجمه گوگل]صفات اصلی یک کامپادور 1 هستند
10. The big landlord and big comprador classes in particular always side with imperialism and constitute an extreme counter-revolutionary group.
[ترجمه ترگمان]مالک بزرگ و کلاس های بزرگ comprador همیشه طرفدار امپریالیسم هستند و یک گروه ضد انقلابی را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]صاحب بزرگ و کلاس های کامپادور بزرگ همیشه با امپریالیسم همراه هستند و گروه ضد انقلابی شدید را تشکیل می دهند
[ترجمه گوگل]صاحب بزرگ و کلاس های کامپادور بزرگ همیشه با امپریالیسم همراه هستند و گروه ضد انقلابی شدید را تشکیل می دهند
11. Although he be comprador class, but it is not similar goals and general comprador.
[ترجمه ترگمان]اگرچه او یک کلاس است، اما اهداف مشابه و comprador عمومی نیست
[ترجمه گوگل]اگرچه او کلاس کامپادورو است، اما اهداف مشابه و کامپادور عمومی نیست
[ترجمه گوگل]اگرچه او کلاس کامپادورو است، اما اهداف مشابه و کامپادور عمومی نیست
12. The comprador worked particularly vividly in Chinese modern style business enterprise.
[ترجمه ترگمان]The به طور خاص در شرکت های تجاری سبک مدرن چین کار می کردند
[ترجمه گوگل]کمپادور در سبک تجاری چینی مدرن به شدت کار می کرد
[ترجمه گوگل]کمپادور در سبک تجاری چینی مدرن به شدت کار می کرد
13. But this reduces the distinction between the national and the comprador bourgeoisie to a quite arbitrary judgement on what constitutes national development.
[ترجمه ترگمان]اما این امر تمایز بین ملت و طبقه بورژوا را به قضاوت کاملا خودسرانه در مورد آنچه که توسعه ملی را تشکیل می دهد کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]اما این تمایز بین بورژوازی ملی و بورژوازی را به قضاوت کاملا دلسوزانه در مورد آنچه که توسعه ملی را تشکیل می دهد، کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]اما این تمایز بین بورژوازی ملی و بورژوازی را به قضاوت کاملا دلسوزانه در مورد آنچه که توسعه ملی را تشکیل می دهد، کاهش می دهد
14. So the idea of the transnational capitalist class includes fractions of both the old indigenous bourgeoisie and the comprador bourgeoisie.
[ترجمه ترگمان]بنابراین ایده طبقه سرمایه دار ملی شامل کسری از هر دو طبقه متوسط بومی و بورژوازی comprador می شود
[ترجمه گوگل]بنابراین ایده طبقه سرمایه داری فراملی شامل بخش هایی از بورژوازی بومی قدیمی و بورژوازی کامپادور است
[ترجمه گوگل]بنابراین ایده طبقه سرمایه داری فراملی شامل بخش هایی از بورژوازی بومی قدیمی و بورژوازی کامپادور است
پیشنهاد کاربران
تاجر سرمایه گذار
کلمات دیگر: