صندلی سطلی، صندلی قوس دار که زاویه ی پشتی آن قابل تغییر است (مثل صندلی برخی اتومبیل ها)، صندلی یکنفری در هواپیماواتومبیل
bucket seat
صندلی سطلی، صندلی قوس دار که زاویه ی پشتی آن قابل تغییر است (مثل صندلی برخی اتومبیل ها)، صندلی یکنفری در هواپیماواتومبیل
انگلیسی به فارسی
صندلی یکنفری (در هواپیما و اتومبیل)
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a single seat with a molded back, as in some cars and airplanes.
• low individual seat having molded back (as in planes or cars)
a bucket seat is a seat for one person in a car or aeroplane which has rounded sides that partly enclose and support the body.
a bucket seat is a seat for one person in a car or aeroplane which has rounded sides that partly enclose and support the body.
جملات نمونه
1. ERGONOMIC. Bucket seat on slide adjusters. Steering wheel.
[ترجمه ترگمان]ergonomic صندلی بکت روی slide چرخ Steering
[ترجمه گوگل]ERGONOMIC صندلی سطل در تنظیم کننده های اسلاید فرمان
[ترجمه گوگل]ERGONOMIC صندلی سطل در تنظیم کننده های اسلاید فرمان
2. Bucket seat platforms are not repairablIf the seat platform is damaged, replace platform as a unit.
[ترجمه ترگمان]سطلی که روی سکوی صندلی نصب شده باشد، آسیب دیده و پلت فرم را به عنوان یک واحد تعویض می کند
[ترجمه گوگل]سیستم عامل صندلی عقب بازنویسی نمی شود اگر پلت فرم صندلی آسیب دیده باشد، بستر را به عنوان یک واحد جایگزین کنید
[ترجمه گوگل]سیستم عامل صندلی عقب بازنویسی نمی شود اگر پلت فرم صندلی آسیب دیده باشد، بستر را به عنوان یک واحد جایگزین کنید
3. Remove head restraint from the bucket seat.
[ترجمه ترگمان]بنده ای سر را از روی صندلی خالی بردارید
[ترجمه گوگل]صندوق عقب را از صندلی سطل خارج کنید
[ترجمه گوگل]صندوق عقب را از صندلی سطل خارج کنید
4. While positioning the seat track on the bucket seat platform, route the power seat switch connector through the access hole in the seat cushion frame, if equippe.
[ترجمه ترگمان]در حالی که موقعیت صندلی را بر روی سکوی صندلی bucket قرار دهید، رابط سوییچ برق را از طریق حفره دسترسی در قاب کناری صندلی، اگر equippe باشد، قرار دهید
[ترجمه گوگل]در حالی که موقعیت صندلی را روی صندلی صندلی سطل قرار دهید، صندلی سوئیچ قدرت صندلی را از طریق سوراخ دسترسی در قاب قاب صندلی صندلی، تنظیم کنید
[ترجمه گوگل]در حالی که موقعیت صندلی را روی صندلی صندلی سطل قرار دهید، صندلی سوئیچ قدرت صندلی را از طریق سوراخ دسترسی در قاب قاب صندلی صندلی، تنظیم کنید
5. COMFORTABLE. Bucket seat on slide adjusters.
[ترجمه ترگمان]comfortable صندلی بکت روی slide
[ترجمه گوگل]راحت صندلی سطل در تنظیم کننده های اسلاید
[ترجمه گوگل]راحت صندلی سطل در تنظیم کننده های اسلاید
6. These are the colours of lines on Beck's map and also sometimes of station trims and new station bucket seats.
[ترجمه ترگمان]این ها رنگ های خطوط روی نقشه بک هستند و هم چنین گاهی اوقات ایستگاه station و صندلی ایستگاه جدید
[ترجمه گوگل]اینها رنگ خطوط روی نقشه بک و همچنین گاهی اوقات ایستگاه های سه بعدی و صندلی های سطل ایستگاه های جدید هستند
[ترجمه گوگل]اینها رنگ خطوط روی نقشه بک و همچنین گاهی اوقات ایستگاه های سه بعدی و صندلی های سطل ایستگاه های جدید هستند
7. Sherman and Maria are sitting in their tan leather bucket seats staring right at them.
[ترجمه ترگمان]شرمن و ماریا روی صندلی های چرمی tan نشسته بودند و به آن ها خیره شده بودند
[ترجمه گوگل]شرمن و ماریا در صندلی های چرمی قهوهای مایل به زرد نشسته اند و به سمت راست نشسته اند
[ترجمه گوگل]شرمن و ماریا در صندلی های چرمی قهوهای مایل به زرد نشسته اند و به سمت راست نشسته اند
8. Even multimillionaires don't like getting blood all over their soft, beige leather bucket seats.
[ترجمه ترگمان]حتی multimillionaires دوست ندارد که روی صندلی های نرم و نرم و چرمی شان خون بریزد
[ترجمه گوگل]حتی چندین میلیاردر نیز دوست ندارند خون خود را بر روی کرسی های سطل نرم، بژ چرمی قرار دهند
[ترجمه گوگل]حتی چندین میلیاردر نیز دوست ندارند خون خود را بر روی کرسی های سطل نرم، بژ چرمی قرار دهند
9. The car includes such niceties as a cassette deck and bucket seats.
[ترجمه ترگمان]این خودرو دارای دقت و دقت به عنوان یک کاست و صندلی خالی می باشد
[ترجمه گوگل]این خودرو شامل مواردی مانند عرشه کاست و صندلی های سطل است
[ترجمه گوگل]این خودرو شامل مواردی مانند عرشه کاست و صندلی های سطل است
کلمات دیگر: