کلمه جو
صفحه اصلی

dungy


پشگل مانند، پهنی، کودی، پیخالی، گهی، زباله ای، پلید

انگلیسی به فارسی

پشگل‌مانند، پهنی، کودی، پیخالی، گهی


کثیف، ناپاک، زننده


کثیف


انگلیسی به انگلیسی

• full of dung; filthy; vile

جملات نمونه

1. Dungy recently hired David Shula as offensive coordinator.
[ترجمه ترگمان]Dungy اخیرا دیوید Shula را به عنوان هماهنگ کننده حمله استخدام کرده است
[ترجمه گوگل]اخیرا Dungy دیوید شولا را به عنوان هماهنگ کننده تهاجمی استخدام کرد

2. Coach Tony Dungy, once an accomplished defensive coordinator, likes to apply pressure.
[ترجمه ترگمان]مربی تونی Dungy، که زمانی یک هماهنگ کننده دفاعی انجام شده بود، دوست دارد فشار را اعمال کند
[ترجمه گوگل]مربی تونی دونگی، زمانی که یک هماهنگ کننده دفاعی پیشرفته، دوست دارد فشار را اعمال کند

3. Not everyone does that. "Dungy won his only other Super Bowl ring with the Pittsburgh Steelers in 197 "
[ترجمه ترگمان]هیچ کس این کار را نمی کند \" او تنها حلقه سوپر بول را با تیم پیتزبورگ استیلرز به دست آورد
[ترجمه گوگل]نه هر کس این کار را می کند Dungy تنها جایزه ی Super Bowl خود را با 'پیتزبورگ استیلرز' در سال 197 به دست آورد

4. Dungy said he intends to donate most of the proceeds of the book to charities but wouldn't identify them.
[ترجمه ترگمان]Dungy گفت که قصد دارد بیشتر عواید این کتاب را به خیریه ها اهدا کند اما آن ها را شناسایی نخواهد کرد
[ترجمه گوگل]Dungy گفت که قصد دارد بیشتر درآمد حاصل از کتاب را به موسسات خیریه اهدا کند اما آنها را شناسایی نخواهد کرد

5. They were drawn from a deeper and darker place than this whiskery, milky, dungy communion with the cattle.
[ترجمه ترگمان]آن ها از یک جای عمیق تر و تیره تر از این whiskery، شیری و dungy با گاو کشیده می شدند
[ترجمه گوگل]آنها از یک مکان عمیق تر و تاریک تر از این ویسکی، شیرین و ملحفه ای با گاو گرفته شده بودند

6. The air was soft and a little wet, and she enjoyed feeling the cool, damp dungy earth in her hands.
[ترجمه ترگمان]هوا لطیف و اندکی مرطوب بود، و از این که زمین مرطوب و مرطوب را در دست هایش احساس می کرد لذت می برد
[ترجمه گوگل]هوا نرم و کمی مرطوب بود، و او لذت بردن از زمین سرد و مرطوب ملایم در دستانش بود

7. Both Penicillium formosanum sp. nov. and Penicillium ulaiense sp. nov., respectively isolated from dungy soil and skin of decaying orange, can produce synnemata.
[ترجمه ترگمان]هر دو Penicillium sp nov و Penicillium sp در ماه نوامبر، به ترتیب از خاک dungy و پوست پرتقال فاسد ایزوله شدند، می توانند synnemata تولید کنند
[ترجمه گوگل]هر دو Penicillium formosanum sp نوامبر و Penicillium ulaiense sp Nov, به ترتیب جدا شده از خاک غده و پوست پرتقال فاسد، می تواند Synnemata تولید کند

8. What happens to the rings next is up to the individual. Dungy, like Manning, said he would probably stow his away soon.
[ترجمه ترگمان]چیزی که در حلقه بعدی روی می دهد به فرد بستگی دارد Dungy همانند منینگ گفت احتمالا به زودی او را کنار خواهد گذاشت
[ترجمه گوگل]چه اتفاقی می افتد به حلقه های بعدی به فرد است Dungy، مانند مانیینگ، گفت که او احتمالا به زودی از او دور خواهد شد

9. Bear's head coach Lovie Smith and Colts head coach Tony Dungy are both black.
[ترجمه ترگمان]سرمربی بیر اسمیت و سرمربی Colts تونی Dungy هر دو سیاه هستند
[ترجمه گوگل]تونی دونگی، مربی سرخ پوستان، لوی اسمیت و سرمربی کلت، هر دو هستند

10. So there he was, in front of the Buccaneers, who barely had a chance to say good-bye to their beloved ex-coach Tony Dungy.
[ترجمه ترگمان]بنابراین او در مقابل the که به زحمت فرصت خوبی برای خداحافظی کردن با مربی beloved تونی Dungy داشت، بود
[ترجمه گوگل]بنابراین او در مقابل Buccaneers بود، که به سختی توانست به تونی دونگی، مربی سابقش علاقه مند شود


کلمات دیگر: