کلمه جو
صفحه اصلی

buffeting

انگلیسی به فارسی

بوفریت


انگلیسی به انگلیسی

• pounding; shaking of part or the whole airplane during flight due to strong winds; continued strong blows of winds or waves; act of hitting with the hand

جملات نمونه

1. a train buffeting along through the valley
قطاری که به سختی در راستای دره حرکت می کرد

2. The tiny boat was ill-equipped for the buffeting it got from the wind and the rain.
[ترجمه ترگمان]قایق کوچک برای the که از باد و باران گرفته بود تجهیز شده بود
[ترجمه گوگل]قایق کوچک برای باد کردن از باد و باران مجهز بود

3. They were buffeting with the waves.
[ترجمه ترگمان] اونا با امواج \"buffeting\" بودن
[ترجمه گوگل]آنها با امواج از بین رفته بودند

4. Storms swept the country, closing roads, buffeting ferries and killing as many as 30 people.
[ترجمه ترگمان]طوفان باعث شد تا کشور، جاده ها، buffeting عبور کند و به اندازه ۳۰ نفر کشته شود
[ترجمه گوگل]طوفان های کشور را در بر گرفت، جاده ها را بست، کشتی ها را از بین برد و 30 نفر را کشت

5. The flowers took quite a buffeting in the storm.
[ترجمه ترگمان]گل ها در طوفان به کلی buffeting
[ترجمه گوگل]گل ها در طوفان بسیار ضخیم بودند

6. A buffeting wind rushed over the land, bringing with it salt that clung insistently to Elisabeth's face.
[ترجمه ترگمان]باد از روی زمین می وزید و آن را با نمکی که مدام به صورت الیزابت چسبیده بود باخود می آورد
[ترجمه گوگل]باتلاق باد به سرزمین مهاجرت می کند و آن را نمک می دهد که به طور اصولی به صورت الیزابت چسبیده است

7. Protected from buffeting by two cushions and a pillow she gripped a strap on either side as a further stabilizing precaution.
[ترجمه ترگمان]در حالی که دو بالش و یک بالش او را با احتیاط بیشتری در دو طرف نگه داشته بود از مرگ محافظت می کرد
[ترجمه گوگل]محافظت شده از buffeting توسط دو بالش و یک بالش او بند را در هر دو طرف به عنوان یک اقدام احتیاطی ثابت تر

8. He reached home exhausted from buffeting the storm.
[ترجمه ترگمان]بعد از توفان به خانه رسید
[ترجمه گوگل]او از طوفان طوفان خسته شده است

9. A ship buffeting against the wind.
[ترجمه ترگمان]یک کشتی که با باد مخالف است
[ترجمه گوگل]یک کشتی در برابر باد

10. He has been buffeting with misfortunes for 1 5 years.
[ترجمه ترگمان]او به مدت ۵ سال است که با بدبختی های به سر می برد
[ترجمه گوگل]او 5 سال است که با بدبختی ها روبرو است

11. The buffeting increased as they descended.
[ترجمه ترگمان]همچنان که به پایین سرازیر می شدند،
[ترجمه گوگل]ضخامت آنها افزایش یافته است

12. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

13. He's been buffeting with misfortunes for 15 years.
[ترجمه ترگمان]اون ۱۵ ساله که داره با بدبختی مبارزه میکنه
[ترجمه گوگل]او 15 سال است که با بدبختی ها روبرو شده است

14. Shielded from the buffeting of the solar wind, ions quietly leak out of the atmosphere.
[ترجمه ترگمان]Shielded از the باد خورشیدی، یون ها به آرامی از اتمسفر بیرون نشت می کنند
[ترجمه گوگل]یون ها از بی هوای باد خورشیدی محافظت می کنند بی سر و صدا از جو خارج می شود

15. Small, bikini - style fairing reduces wind buffeting at highway speeds and provides added protection against weather.
[ترجمه ترگمان]fairing سبک با سبک bikini، سرعت باد را در سرعت بزرگراه کاهش می دهد و حفاظت بیشتری را در برابر آب و هوا فراهم می کند
[ترجمه گوگل]مینی بیکینی سبک و کوچک، بافندگی باد در سرعت های بزرگراه را کاهش می دهد و حفاظت بیشتری را در برابر آب و هوا ایجاد می کند

پیشنهاد کاربران

لرزه کردن - ویبره

وزش باد


کلمات دیگر: