سطل زباله
bucketful
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• amount that a bucket can hold
a bucketful of something is the amount contained in a bucket.
a bucketful of something is the amount contained in a bucket.
جملات نمونه
1. She dipped up a bucketful of water from that well.
[ترجمه ترگمان]سطلی پر از آب را از آن چاه بیرون آورد
[ترجمه گوگل]او از یک چاه آب بیرون زده بود
[ترجمه گوگل]او از یک چاه آب بیرون زده بود
2. Anders caught a bucketful of salmon, and I caught a chill in the salt spray.
[ترجمه ترگمان]اندرس یک سطل ماهی قزل آلا گرفت و من سرما خوردم
[ترجمه گوگل]اندرس یک بیل کلم را گرفت و در اسپری نمک خنک شدم
[ترجمه گوگل]اندرس یک بیل کلم را گرفت و در اسپری نمک خنک شدم
3. He had brought pleasure by the bucketful to millions of people.
[ترجمه ترگمان]سطلی پر از سطل به میلیون ها نفر دیگر بود
[ترجمه گوگل]او با میلیونها نفر از مردم به اوج لذت برساند
[ترجمه گوگل]او با میلیونها نفر از مردم به اوج لذت برساند
4. This commotion resembles a wooden bucketful of potatoes sloshing around while being washed by the agitator.
[ترجمه ترگمان]این سر و صداها شبیه به یک سطل چوبی است، در حالی که در حال شستن به مقدار زیادی sloshing
[ترجمه گوگل]این تلاطم شبیه یک سطل چوبی از سیب زمینی است که در اطراف آن شستشو داده شده است
[ترجمه گوگل]این تلاطم شبیه یک سطل چوبی از سیب زمینی است که در اطراف آن شستشو داده شده است
5. Dip up a bucketful of water from the well.
[ترجمه ترگمان]یک سطل آب از چاه آب در می آورد
[ترجمه گوگل]آب را از چاه بیرون بکشید
[ترجمه گوگل]آب را از چاه بیرون بکشید
6. Dash a bucketful of water over the muddy floor.
[ترجمه ترگمان]یک سطل آب را از روی زمین گل آلود جدا می کند
[ترجمه گوگل]یک سطل آب را روی کف گلدان قرار دهید
[ترجمه گوگل]یک سطل آب را روی کف گلدان قرار دهید
7. I threw a bucketful of cold water over him to sober him up.
[ترجمه ترگمان]یک سطل آب سرد روی او انداختم تا او را هوشیار کنم
[ترجمه گوگل]من او را بر روی او ریختم
[ترجمه گوگل]من او را بر روی او ریختم
8. Dash a bucketful of water over this muddy floor.
[ترجمه ترگمان]یک سطل آب را از روی این کف گل آلود جدا کنید
[ترجمه گوگل]در این طبقه گلدان، سطحی از آب قرار دهید
[ترجمه گوگل]در این طبقه گلدان، سطحی از آب قرار دهید
9. They used to drink tea by the bucket / bucketful .
[ترجمه ترگمان]آن ها برای نوشیدن چای از سطل و سطل سطلی به کار می رفتند
[ترجمه گوگل]آنها برای خوردن چای با سطل / بیل استفاده می کردند
[ترجمه گوگل]آنها برای خوردن چای با سطل / بیل استفاده می کردند
10. Over the years they have sold records by the bucketful.
[ترجمه ترگمان]در طول این سال ها، آن ها records را با این سطل به فروش رسانده اند
[ترجمه گوگل]در طول سالها آنها اسناد و مدارک را به وسیله سطل زباله فروخته اند
[ترجمه گوگل]در طول سالها آنها اسناد و مدارک را به وسیله سطل زباله فروخته اند
11. If you do that, 92p should give you not a punnet but a bucketful.
[ترجمه ترگمان]اگر این کار را بکنی من فقط یک سطل پلاستیکی به تو می دهم
[ترجمه گوگل]اگر این کار را بکنید، 92p نباید یک تکه تکه تکه کند بلکه یک تکه تکه باشد
[ترجمه گوگل]اگر این کار را بکنید، 92p نباید یک تکه تکه تکه کند بلکه یک تکه تکه باشد
12. Watch those in their full two-hour glory and you get a bucketful of pernicious politics and bad acting.
[ترجمه ترگمان]آن ها را در دو ساعت با شکوه و جلال خود نگاه کنید و یک سطل پر از سیاست مضر و کاره ای بد را به دست می آورید
[ترجمه گوگل]تماشای آنها را در شکوه کامل خود را دو ساعته و شما می توانید یک bucketful از سیاست های مخرب و بد بازی
[ترجمه گوگل]تماشای آنها را در شکوه کامل خود را دو ساعته و شما می توانید یک bucketful از سیاست های مخرب و بد بازی
کلمات دیگر: