کیسه لوازم شخصی
duffle bag
کیسه لوازم شخصی
انگلیسی به فارسی
کیسه لوازم شخصی
انگلیسی به انگلیسی
• sturdy cloth bag in which equipment or clothing is carried (by soldiers, campers, etc.)
جملات نمونه
1. The collection includes two shoulder bags, two duffle bags, a board case, backpacks and briefcases.
[ترجمه ترگمان]این مجموعه شامل دو کیف دستی، دو کیف دستی، یک کیف تخته، کوله پشتی و کوله پشتی است
[ترجمه گوگل]این مجموعه شامل دو کیسه شانه، دو کیسه دوفل، صندوق دار، کوله پشتی و کیف های دستی است
[ترجمه گوگل]این مجموعه شامل دو کیسه شانه، دو کیسه دوفل، صندوق دار، کوله پشتی و کیف های دستی است
2. MARC JACOBS Distressed suede and leather duffle bag in olive green.
[ترجمه ترگمان]\"مارک JACOBS\" از کیف جیر و کیف چرمی چرمی \"مارک\" در زمینه سبز زیتونی استفاده کرد
[ترجمه گوگل]MARC JACOBS کیف چرم جیر و چرم در زیتون سبز
[ترجمه گوگل]MARC JACOBS کیف چرم جیر و چرم در زیتون سبز
3. Ls this duffle bag big enough for all your money?
[ترجمه ترگمان]این کیسه وسایل duffle به اندازه کافی برای پول تو هست؟
[ترجمه گوگل]لس این کیسه دوفلک به اندازه کافی برای همه پول شما کافی است؟
[ترجمه گوگل]لس این کیسه دوفلک به اندازه کافی برای همه پول شما کافی است؟
4. He likens this baggage to carrying around a duffle bag.
[ترجمه ترگمان]او این بار چمدان را برداشت و کیف دستی را حمل کرد
[ترجمه گوگل]او این چمدان را برای حمل یک کیسه دوفلک دوست می دارد
[ترجمه گوگل]او این چمدان را برای حمل یک کیسه دوفلک دوست می دارد
5. We have two options: we can "let duffle bag drag us down [or] we can just drop it or put it away.
[ترجمه ترگمان]ما دو گزینه داریم: ما می توانیم اجازه دهیم کیف دستی ما را به پایین بکشد [ یا ] ما فقط می توانیم آن را رها کنیم و یا آن را کنار بگذاریم
[ترجمه گوگل]ما دو گزینه داریم: می توانیم به ما اجازه بدهیم که کت و شلوار کت و شلوار را بشکنیم [یا] ما می توانیم آن را رها کنیم یا آن را دور کنیم
[ترجمه گوگل]ما دو گزینه داریم: می توانیم به ما اجازه بدهیم که کت و شلوار کت و شلوار را بشکنیم [یا] ما می توانیم آن را رها کنیم یا آن را دور کنیم
6. Or, pack an extra duffle bag to bring them home yourselves.
[ترجمه ترگمان]یا، یه کیسه پر از وسایل duffle رو جمع کن تا خودشون خونه شون رو بیارن خونه
[ترجمه گوگل]یا یک کیسه اضافی دوبلل را بیاورید تا آنها را به خانه بیاورید
[ترجمه گوگل]یا یک کیسه اضافی دوبلل را بیاورید تا آنها را به خانه بیاورید
7. He pointed to a duffle bag. "That's my stuff. ".
[ترجمه ترگمان]او به کیسه duffle اشاره کرد و گفت: \" این کار من است \"
[ترجمه گوگل]او به یک کیسه دوفل اشاره کرد 'این مسائل من است '
[ترجمه گوگل]او به یک کیسه دوفل اشاره کرد 'این مسائل من است '
8. He threw his stuff into a duffle bag and left.
[ترجمه ترگمان]وسایلش رو پرت کرد توی کیسه duffle و رفت
[ترجمه گوگل]او مواد خود را به یک کیسه دوفل انداخت و به سمت چپ رفت
[ترجمه گوگل]او مواد خود را به یک کیسه دوفل انداخت و به سمت چپ رفت
9. When they did return from their New York City trips, Mamita brought back duffle bags full of toys for her grandchildren.
[ترجمه ترگمان]وقتی آن ها از سفره ای شهری نیویورک بازگشتند، Mamita کیسه پر از اسباب بازی را برای نوه هایش تعریف کرد
[ترجمه گوگل]وقتی که آنها از سفرهای نیویورک خود بازگشتند، مامیتا کیسه های پر از اسباب بازی را برای نوه هایش آورد
[ترجمه گوگل]وقتی که آنها از سفرهای نیویورک خود بازگشتند، مامیتا کیسه های پر از اسباب بازی را برای نوه هایش آورد
10. Their alter is by in large only a few minerals and small enough to travel in one large duffle bag around the world.
[ترجمه ترگمان]تغییر آن ها تنها به تعداد کمی از مواد معدنی است و به اندازه کافی کوچک است که در یک کیف دستی بزرگ در سراسر دنیا سفر کند
[ترجمه گوگل]تغییر آنها تنها با چندین ماده معدنی بزرگ است و به اندازه کافی کوچک است که در یک کیسه بزرگ بزرگ در سراسر جهان سفر کند
[ترجمه گوگل]تغییر آنها تنها با چندین ماده معدنی بزرگ است و به اندازه کافی کوچک است که در یک کیسه بزرگ بزرگ در سراسر جهان سفر کند
11. A man in northern Illinois found a valuable surprise in his backyard Tuesday afternoon: A duffle bag filled with stacks of $20 bills.
[ترجمه ترگمان]یک مرد در northern شمالی بعد از ظهر روز سه شنبه در حیاط پشتی خانه اش یک شگفتی با ارزش پیدا کرد: یک کیف duffle پر شده با انبوهی از اسکناس های ۲۰ دلاری
[ترجمه گوگل]یک مرد در شمال ایلینوی سه شنبه بعد از ظهر تعطیلات ارزشمندی در حیاط خلوت خود پیدا کرد: یک کیسه دوفل با ستونهای 20 دلاری
[ترجمه گوگل]یک مرد در شمال ایلینوی سه شنبه بعد از ظهر تعطیلات ارزشمندی در حیاط خلوت خود پیدا کرد: یک کیسه دوفل با ستونهای 20 دلاری
12. As Wayne Sabaj, a 49-year-old unemployed carpenter living in Johnsburg, explained to WGN, he had been looking for broccoli in his garden when he saw the duffle bag.
[ترجمه ترگمان]همانطور که وین Sabaj، یک نجار بی کار ۴۹ ساله که در Johnsburg زندگی می کند، به WGN توضیح داد که او به دنبال بروکلی در باغش بود، زمانی که کیسه duffle را دید
[ترجمه گوگل]همانطور که وین صباح، نجار 49 ساله بیکار که در جانسوربورگ زندگی می کند، به WGN توضیح داد، او در جستجوی باغچه های بروکلی در هنگام دیدن کیسه دوفلک بود
[ترجمه گوگل]همانطور که وین صباح، نجار 49 ساله بیکار که در جانسوربورگ زندگی می کند، به WGN توضیح داد، او در جستجوی باغچه های بروکلی در هنگام دیدن کیسه دوفلک بود
13. The black Bible and his mother's glasses were still in the bottom of his duffle bag.
[ترجمه ترگمان]کتاب مقدس سیاه و عینک مادرش هنوز در ته کیف duffle قرار داشت
[ترجمه گوگل]عیسی مسیحی و عینک مادرش هنوز در انتهای کیسه دوفل بود
[ترجمه گوگل]عیسی مسیحی و عینک مادرش هنوز در انتهای کیسه دوفل بود
14. Frank Bunnel, who is 5 comes every day carrying a large duffle bag and a blanket.
[ترجمه ترگمان]فرانک Bunnel که ۵ ساله است هر روز یک کیسه بزرگ duffle و یک پتو را حمل می کند
[ترجمه گوگل]فرانک بونل، 5 ساله که یک کیسه دوفل بزرگ و پتو را حمل می کند
[ترجمه گوگل]فرانک بونل، 5 ساله که یک کیسه دوفل بزرگ و پتو را حمل می کند
پیشنهاد کاربران
ساک ورزشی = holdall
کلمات دیگر: