(سابقا در مدارس) کلاه کاغذی (که بر سر شاگردان تنبل می گذاشتند)
dunce cap
(سابقا در مدارس) کلاه کاغذی (که بر سر شاگردان تنبل می گذاشتند)
انگلیسی به فارسی
(در گذشته در مدارس) کلاه کاغذی (که بر سر شاگردان تنبل میگذاشتند)
کلاه دونس
انگلیسی به انگلیسی
• tall conical hat once worn by poor or lazy students as punishment
جملات نمونه
1. The warhead shown in the schematics had the familiar "dunce cap" shape of the original North Korean No Dong missile, which Iran had acquired in the mid-1990s.
[ترجمه ترگمان]کلاهک که در the نشان داده شد، شکل \"کلاهک dunce\"، موشک اصلی کره شمالی، موشک دونگ، را داشت که ایران در اواسط دهه ۱۹۹۰ به دست آورده بود
[ترجمه گوگل]کلاهک های نشان داده شده در این طرح ها دارای 'کمان دان' آشنا از موشک اصلی کره شمالی بدون دونگ بودند که ایران آن را در اواسط دهه 1990 به دست آورد
[ترجمه گوگل]کلاهک های نشان داده شده در این طرح ها دارای 'کمان دان' آشنا از موشک اصلی کره شمالی بدون دونگ بودند که ایران آن را در اواسط دهه 1990 به دست آورد
2. Wear a dunce cap, hat with feathers, for the dance-like.
[ترجمه ترگمان]کلاه بردار، کلاه و کلاه بردار، برای رقص
[ترجمه گوگل]کلاه دونس، کلاه با پرها، برای رقص مانند
[ترجمه گوگل]کلاه دونس، کلاه با پرها، برای رقص مانند
3. My flaky judgments were modest by comparison-but numerous enough to keep me hopeful of regaining the dunce cap this year.
[ترجمه ترگمان]قضاوت flaky در مقایسه با آن ها نسبتا ساده بود، اما به اندازه ای زیاد بود که بتوانم آن کلاه dunce را در سال جاری به دست بیاورم
[ترجمه گوگل]قضاوت های انعطاف پذیر من نسبت به مقیاس متوسط بود، اما به اندازه کافی به اندازه کافی برای حفظ من امیدوار بودم که این کت و شلوار را از دست بدهم
[ترجمه گوگل]قضاوت های انعطاف پذیر من نسبت به مقیاس متوسط بود، اما به اندازه کافی به اندازه کافی برای حفظ من امیدوار بودم که این کت و شلوار را از دست بدهم
4. EDWARDS: Professors, teachers sat in the corner with the dunce cap on them. They were made to get down on all fours and bark like a dog.
[ترجمه ترگمان]اساتید، اساتید در گوشه ای نشسته بودند و کلاه dunce را روی سرشان گذاشته بودند با چهار دست و پا به زمین افتادند و مثل یک سگ پارس کردند
[ترجمه گوگل]EDWARDS: استادان، معلمان در گوشه ای که با آنها کلاه گیس داشتند، نشسته بودند آنها ساخته شده بودند برای پایین آوردن بر روی همه kets و پوست مانند یک سگ
[ترجمه گوگل]EDWARDS: استادان، معلمان در گوشه ای که با آنها کلاه گیس داشتند، نشسته بودند آنها ساخته شده بودند برای پایین آوردن بر روی همه kets و پوست مانند یک سگ
5. The greatest novelist of the 19th Century, Sir Walter Scott, was given the title of "king of blockheads" and was made to wear a dunce cap for a whole month.
[ترجمه ترگمان]بزرگ ترین رمان نویس قرن نوزدهم، سر والتر اسکات، لقب \"شاه of\" را به او داده شد و مجبور شد برای یک ماه یک کلاه کودن بر سر بگذارد
[ترجمه گوگل]بزرگترین رمان نویس قرن نوزدهم، سر والتر اسکات، عنوان 'شاه قهرمانان' را به خود اختصاص داد و برای یک ماه تمام یک کلاه کاسه را پوشید
[ترجمه گوگل]بزرگترین رمان نویس قرن نوزدهم، سر والتر اسکات، عنوان 'شاه قهرمانان' را به خود اختصاص داد و برای یک ماه تمام یک کلاه کاسه را پوشید
6. He is beaten, spit upon and forced to wear a dunce cap.
[ترجمه ترگمان]او کتک می خورد، تف می کند، تف می کند و مجبور می شود کلاه برداری را به سر بگذارد
[ترجمه گوگل]او مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجبور به پوشیدن کلاه دونس می شود
[ترجمه گوگل]او مورد ضرب و شتم قرار گرفته و مجبور به پوشیدن کلاه دونس می شود
7. For example, if your thought is, "I'm an idiot, " imagine yourself wearing a dunce cap, dressed very foolishly, and jumping around like a dork.
[ترجمه ترگمان]برای مثال، اگه فکر تو اینه که، من یه احمقم، تصور کن که خودت یه کلاه مسخره پوشیدی و مثل احمق ها لباس پوشیدی
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر فکر شما این است که 'من عجیب و غریب هستم'، تصور کنید که خودتان با کلاه کتانی کتک زده اید، بسیار احمقانه لباس پوشیدید و مثل یک ورزشکار پریدن کردید
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، اگر فکر شما این است که 'من عجیب و غریب هستم'، تصور کنید که خودتان با کلاه کتانی کتک زده اید، بسیار احمقانه لباس پوشیدید و مثل یک ورزشکار پریدن کردید
پیشنهاد کاربران
کلاه بوقی
کلمات دیگر: