کلمه جو
صفحه اصلی

completive


تمام کننده، مکمل

انگلیسی به فارسی

تکمیل کننده


انگلیسی به انگلیسی

• bringing to end or conclusion

جملات نمونه

1. As a manufacturer of promising quality, delivery and completive pricing, Daiwa ever can provide you a one stop professional service to your satisfaction.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک تولیدکننده کیفیت نویدبخش، تحویل و قیمت گذاری completive، Daiwa تا به حال می تواند یک سرویس حرفه ای را برای رضایت شما به ارمغان بیاورد
[ترجمه گوگل]Daiwa، به عنوان یک تولید کننده کیفیت امیدوارکننده، تحویل و قیمت کامل، می تواند به شما یک سرویس حرفه ای متصل به رضایت شما ارائه دهد

2. How can manufacturing company win in this tough completive environment?
[ترجمه ترگمان]چگونه شرکت تولیدی می تواند در این محیط completive سخت برنده شود؟
[ترجمه گوگل]چگونه می توان شرکت تولیدی را در این محیط پیچیده پیچیده بردارد؟

3. We always adhere to provide stability quality, completive price, the quickly delivery date, honest attitude!
[ترجمه ترگمان]ما همیشه به ارائه کیفیت ثبات، قیمت completive، تاریخ تحویل سریع، نگرش صادقانه پایبند هستیم
[ترجمه گوگل]ما همیشه پایبند به ارائه کیفیت پایداری، قیمت کامل، تاریخ تحویل سریع، نگرشی صادقانه!

4. The new teaching building is completive.
[ترجمه ترگمان]ساختمان جدید تدریس completive است
[ترجمه گوگل]ساختمان آموزشی جدید تکمیل شده است

5. Completive learning helps to achieve students' personal distinctions and improve their individual development.
[ترجمه ترگمان]یادگیری تقویتی به دستیابی به تمایزات شخصی و بهبود رشد فردی آن ها کمک می کند
[ترجمه گوگل]یادگیری پیچیده کمک می کند تا به تمایزات شخصی دانش آموزان دست یابید و پیشرفت فردی خود را بهبود ببخشید

6. A completive algorithm is presented to implement this idea.
[ترجمه ترگمان]یک الگوریتم completive برای پیاده سازی این ایده ارائه شده است
[ترجمه گوگل]الگوریتم کاملی برای اجرای این ایده ارائه شده است

7. The high quality project will not only latent value to investor and society but also bring good prestige to the building enterprise, so the completive power of enterprise is strengthen.
[ترجمه ترگمان]پروژه با کیفیت بالا نه تنها ارزش پنهان برای سرمایه گذار و جامعه را دارد بلکه اعتبار خوب را به شرکت ساختمانی نیز می آورد، بنابراین قدرت اقتصادی سازمان تقویت می شود
[ترجمه گوگل]این پروژه با کیفیت با ارزش نه تنها ارزش سرمایه داری و جامعه را از دست می دهد، بلکه باعث ایجاد اعتبار خوب در بنگاه سازمانی می شود، لذا قدرت تکمیل سازمانی تقویت می شود

8. In some ways, this hails back the old Microsoft tradition of not offering a truly completive application until about the third version.
[ترجمه ترگمان]به هر حال این، سنت قدیمی مایکروسافت را بر آن می دارد که برنامه واقعا completive را تا زمان ویرایش سوم ارائه ندهد
[ترجمه گوگل]در برخی موارد، این به گذشته قدیمی مایکروسافت مبدل شده است که تقریبا تمام نسخه سوم را ارائه نمی دهد

9. We will try our best to develop our efficiency and completive to be the most famous power –machine manufacturer in China.
[ترجمه ترگمان]ما نهایت تلاش خود را خواهیم کرد تا کارایی خود را توسعه دهیم و completive ترین تولید کننده ماشین در چین باشیم
[ترجمه گوگل]ما بهترین های ما را برای توسعه بهره وری و تکمیل به عنوان معروف ترین قدرت تولید کننده ماشین در چین امتحان خواهیم کرد

10. Our trade and economic policies have not served the interest of the United States as a world power by delivering the good jobs or completive edge that we must have.
[ترجمه ترگمان]سیاست های اقتصادی و اقتصادی ما به نفع آمریکا به عنوان یک قدرت جهانی با ارائه مشاغل خوب یا لبه بیرونی که ما باید داشته باشیم، نکرده ایم
[ترجمه گوگل]سیاست های تجاری و اقتصادی ما از طریق ارائه کارهای خوب یا لبه های تکمیلی که باید داشته باشند، به نفع ایالات متحده به عنوان قدرت جهانی نبوده است

11. The high quality project will not only latent value to investor and society but also bring good prestige to the building enterprise, so the completive power of enterprises is strengthen.
[ترجمه ترگمان]پروژه با کیفیت بالا نه تنها ارزش پنهان برای سرمایه گذار و جامعه را دارد بلکه اعتبار خوب را به شرکت ساختمانی نیز می آورد، بنابراین قدرت completive شرکت ها تقویت می شود
[ترجمه گوگل]پروژه با کیفیت با ارزش نه تنها ارزش سرمایه داری و جامعه را از دست می دهد، بلکه باعث ایجاد اعتبار خوب در ساخت و ساز می شود، بنابراین قدرت تکمیلی شرکت ها تقویت می شود

12. The culture of reserve concerns the development of national completive sports. To strengthen the culture of reserve is the key to guarantee the sustainable development of synchronized swimming.
[ترجمه ترگمان]فرهنگ ذخیره شامل توسعه ورزش های ملی ورزشی است برای تقویت فرهنگ ذخیره، کلید تضمین توسعه پایدار شنای همزمان است
[ترجمه گوگل]فرهنگ ذخایر مربوط به توسعه ورزش های تکمیلی ملی است برای تقویت فرهنگ ذخایر، کلید تضمین توسعه پایدار شنا کردن هماهنگ است

13. Although I learn Chinese, as a 21th centre student, we must learn more than others that could have the advantage of completive .
[ترجمه ترگمان]اگرچه من زبان چینی را به عنوان یک دانشجوی مرکز ۲۱th یاد گرفته ام، اما ما باید بیشتر از دیگران یاد بگیریم که می توانند از مزیت of بهره مند شوند
[ترجمه گوگل]گرچه من چینی ها را به عنوان یک دانش آموز 21st می شناسم، باید بیشتر از دیگران یاد بگیریم که می توانند از مزایای کامل استفاده کنند

14. Based on the comparative analysis on the quantitative data of active faults, it is supposed that a completive recurrence period should include characteristic earthquakes and sub-strong earthquakes.
[ترجمه ترگمان]بر مبنای تجزیه و تحلیل مقایسه ای بر روی داده های کمی از خطاهای فعال، فرض می شود که دوره recurrence completive باید شامل زمین لرزه های مشخصه و زمین لرزه های sub باشد
[ترجمه گوگل]بر اساس تجزیه و تحلیل تطبیقی ​​داده های کمی از گسل های فعال، فرض شده است که یک دوره عود مجدد باید دارای زلزله های خاص و زلزله های زیر زمینی باشد


کلمات دیگر: