کلمه جو
صفحه اصلی

irreplaceable


معنی : غیر منقول، غیر قابل تعویض، بی عوض
معانی دیگر : جایگزین ناپذیر، بدون جانشین، بی همتا، غیر قابل تعوی­، بی عو­

انگلیسی به فارسی

غیر قابل تعویض، غیر منقول، بی عوض


غیر قابل تعویض است، غیر قابل تعویض، غیر منقول، بی عوض


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: irreplaceably (adv.)
• : تعریف: impossible to replace or duplicate.

- The vase was centuries old and irreplaceable.
[ترجمه ترگمان] این گلدان قرن ها کهنه و غیرقابل تعویض بود
[ترجمه گوگل] گلدان قرن ها و غیر قابل تعویض بود
- To him, she was irreplaceable, and he never married again.
[ترجمه ترگمان] به نظر او، او غیرقابل تعویض بود، و دیگر هرگز ازدواج نکرده بود
[ترجمه گوگل] برای او، جایگزین بود، و او هرگز ازدواج نکرد

• unable to be replaced, cannot be duplicated
things or people that are irreplaceable are so special that they cannot be replaced if they are lost or destroyed, or if they leave.

مترادف و متضاد

غیر منقول (صفت)
immovable, irreplaceable

غیر قابل تعویض (صفت)
incommutable, irreplaceable

بی عوض (صفت)
irreplaceable

جملات نمونه

1. In order to be irreplaceable, one must always be different.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه جایگزین ناپذیر باشید، باید همیشه متفاوت باشد
[ترجمه گوگل]به جای غیر قابل تعویض، باید همیشه متفاوت باشد

2. Works of art were lost, many of them irreplaceable.
[ترجمه ترگمان]آثار هنری از دست رفته و بسیاری از آن ها غیرقابل تعویض بودند
[ترجمه گوگل]آثار هنری از بین رفت، بسیاری از آنها غیر قابل تعویض بود

3. No-one's irreplaceable in the workplace.
[ترجمه ترگمان]هیچ کس جایگزین ناپذیر در محل کار نیست
[ترجمه گوگل]هیچکس قابل جایگزینی در محل کار نیست

4. Inevitably, this will entail losing some of the irreplaceable character of this unique building.
[ترجمه ترگمان]این امر به طور اجتناب ناپذیری منجر به از دست دادن برخی از ویژگی های غیرقابل تعویض این ساختمان منحصر به فرد خواهد شد
[ترجمه گوگل]به ناچار، این امر مستلزم از دست دادن برخی از ویژگی های غیر قابل تعویض این ساختمان منحصر به فرد خواهد بود

5. These pictures are irreplaceable.
[ترجمه ترگمان]این عکس ها غیرقابل تعویض هستند
[ترجمه گوگل]این تصاویر غیر قابل تعویض هستند

6. Clark said the Army had already lost one irreplaceable man in General Custer.
[ترجمه ترگمان]کلارک گفت ارتش قبلا یک مرد غیرقابل جایگزین را در کل Custer از دست داده بود
[ترجمه گوگل]کلارک گفت که ارتش در حال حاضر یک مرد غیر قابل تعویض در ژنرال کستر را از دست داده است

7. This is a unique and irreplaceable opportunity.
[ترجمه ترگمان]این یک فرصت منحصربفرد و جایگزین ناپذیر است
[ترجمه گوگل]این فرصت منحصر به فرد و غیر قابل تعویض است

8. Fathers have a unique and irreplaceable role to play in child development.
[ترجمه ترگمان]پدران دارای نقش منحصر به فرد و غیرقابل تعویض در رشد کودک هستند
[ترجمه گوگل]پدران نقش منحصر به فرد و غیر قابل جایگزینی در رشد کودک دارند

9. Green land has irreplaceable function to the improvement of urban ecosystem.
[ترجمه ترگمان]زمین های سبز عملکرد جایگزین ناپذیر برای بهبود اکوسیستم شهری دارد
[ترجمه گوگل]زمین سبز دارای عملکرد غیرقابل جایگزینی برای بهبود اکوسیستم شهری است

10. Although dialects play an irreplaceable role in the Chinese national vocalism, they may intervene the singing exercise in many ways.
[ترجمه ترگمان]گرچه گویش های فردی نقش غیرقابل تعویض را در فرهنگ ملی چین ایفا می کنند، ممکن است در بسیاری از روش ها مداخله کنند
[ترجمه گوگل]اگر چه گویشها نقش غیر قابل جایگزینی در آوازخوانی ملی چین بازی می کنند، اما ممکن است تمرین آواز را به روشهای مختلف مداخله کنند

11. English degree construction plays an irreplaceable role in the process of reviving northeast old industrial base, which is the inevitable result of the globalization.
[ترجمه ترگمان]ساخت درجه انگلیسی نقشی جایگزین ناپذیر در فرآیند احیای پایگاه صنعتی قدیمی شمال شرقی ایفا می کند که نتیجه اجتناب ناپذیر جهانی شدن است
[ترجمه گوگل]ساختار مدرک انگلیسی نقش مهمی در روند احیای پایه صنعتی قدیمی شمال شرقی دارد که نتیجه ناگزیر جهانی شدن است

12. In the Russian literature they play an irreplaceable role in expressing character and portraying imagery.
[ترجمه ترگمان]در ادبیات روسی، آن ها نقش غیرقابل تعویض را در بیان شخصیت و نمایش تصویر ایفا می کنند
[ترجمه گوگل]در ادبیات روسی آنها نقش غیر قابل جایگزینی در بیان شخصیت و تصویرسازی بازی می کنند

13. The Radio frequency communication irreplaceable makes mobile communication realized in underground mine.
[ترجمه ترگمان]ارتباط رادیویی با فرکانس رادیویی ارتباط موبایلی را که در معدن زیرزمینی تشخیص داده می شود، ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]ارتباطات فرکانس رادیویی غیر قابل تعویض باعث می شود ارتباطات تلفن همراه در معدن زیرزمینی تحقق یابد

پیشنهاد کاربران

منحصر به فرد

بی بدیل

غیر قابل جایگزینی ( به خاطر ارزش و اهمیت )


کلمات دیگر: