1. the baby's tummy hurts
دل بچه درد می کند.
2. Your baby's tummy should feel warm, but not hot.
[ترجمه ترگمان]شکم بچه تو باید گرم باشد، اما نه گرم
[ترجمه گوگل]شکم کودک شما باید گرم شود، اما گرم نیست
3. I had a tummy/stomach bug last week.
[ترجمه ترگمان]هفته پیش معده و bug معده داشتم
[ترجمه گوگل]هفته گذشته یک ادم بدخیم شکم داشتم
4. It's a shame - he had gippy tummy most of the time he was on holiday.
[ترجمه ترگمان]حیف است - بیشتر اوقات که او در تعطیلات بود، شکمش را gippy بود
[ترجمه گوگل]این شرم آور است - بیشتر اوقات او در حال تعطیلات بود
5. She'd undergone 13 operations, including a tummy tuck.
[ترجمه ترگمان]۱۳ عمل جراحی شامل یک tuck شکم را تحمل کرده بود
[ترجمه گوگل]او 13 عمل جراحی را انجام داد، از جمله چربی شکم
6. I get a fluttery feeling in my tummy before meeting new people.
[ترجمه ترگمان]قبل از ملاقات با افراد جدید احساس راحتی بیشتری در شکم ام دارم
[ترجمه گوگل]قبل از ملاقات با افراد جدید، احساس شکاف در شکمم احساس می کنم
7. There is still some tenderness in her tummy.
[ترجمه ترگمان]هنوز مقداری محبت در شکمش هست
[ترجمه گوگل]هنوز در شکم او وجود دارد
8. I've got an upset stomach/tummy - serves me right for eating so much.
[ترجمه ترگمان]معده و شکم ناراحتی دارم - به خاطر خوردن این همه چیز به من کمک می کند
[ترجمه گوگل]من ناراحتی معده / شکم دارم - برای من خیلی مناسب است
9. There's a baby growing in your mummy's tummy.
[ترجمه ترگمان]بچه ای در شکم مامانت رشد می کند
[ترجمه گوگل]یک کودک در حال رشد در شکم مومیایی شما وجود دارد
10. Stand up straight and tuck in your tummy.
[ترجمه ترگمان]صاف بایستید و tuck را در شکم خود بگذارید
[ترجمه گوگل]مستقیما در شکم تان قرار دهید
11. Melanie's got a stomach/tummy upset so she won't be going to school today.
[ترجمه ترگمان]ملانی معده اش ناراحت است و امروز دیگر به مدرسه نمی رود
[ترجمه گوگل]Melanie ناراحت معده / شکم است، بنابراین او نمی خواهد رفتن به مدرسه امروز
12. He was up all night with tummy ache .
[ترجمه ترگمان]او تمام شب را با شکمی بزرگ بیدار کرده بود
[ترجمه گوگل]او تمام شب با درد شکم داشت
13. Mummy, I've got a tummy ache.
[ترجمه ترگمان]مامان، من دل درد دارم
[ترجمه گوگل]مومی، درد شکم دارم
14. Lying on your tummy, raise your head and shoulders.
[ترجمه ترگمان]روی شکم دراز بکشید، سرتان و شانه ها را بالا ببرید
[ترجمه گوگل]دروغ گفتن بر روی شکم، سر و شانه خود را بالا ببرید