کلمه جو
صفحه اصلی

isle


معنی : جزیره کوچک، جزیره، جزیره نشین کردن
معانی دیگر : جزیره ی کوچک، آبخستک، جزیرک، آداکچه، در آبخستک قرار دادن، آبخستک سان کردن، مجزا کردن

انگلیسی به فارسی

جزیره، جزیره کوچک، جزیره نشین کردن، مجزا کردن


جزیره، جزیره کوچک، جزیره نشین کردن


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: an island, esp. a small one.

- the isle of dreams
[ترجمه ترگمان] جزیره رویاها،
[ترجمه گوگل] جزیره ای از رویاها
- the British Isles
[ترجمه ترگمان] جزایر بریتانیا
[ترجمه گوگل] جزایر بریتانیا

• small island; island
isle is used in the names of some islands.

مترادف و متضاد

جزیره کوچک (اسم)
cay, isle, islet, kay

جزیره (اسم)
isle, island

جزیره نشین کردن (فعل)
isle

جملات نمونه

1. an isle embraced by the blue sea
جزیره ی کوچکی که دریای نیلگون گرداگرد آن را گرفته است

2. Castle-hunters won't be disappointed with the Isle of Man.
[ترجمه ترگمان]Castle از جزیره انسان ناامید نخواهند شد
[ترجمه گوگل]قلعه شکارچیان با جزیره مرد ناامید نخواهند شد

3. He spent the next fifteen years mapping the Isle of Anglesey.
[ترجمه ترگمان]او پانزده سال بعد را برای نقشه برداری از جزیره Anglesey گذراند
[ترجمه گوگل]او پانزده سال دیگر نقشه برداری جزیره انجلس را صرف کرد

4. He is from the Isle of Man in the Irish Sea.
[ترجمه ترگمان]او اهل جزیره انسان در دریای ایرلند است
[ترجمه گوگل]او از جزیره مرد در دریای ایرلند است

5. Perhaps Fair Isle sounds familiar, whereas tuck and slip are new terms and therefore sound more difficult.
[ترجمه ترگمان]شاید جزیره Fair آشنا به نظر برسد، در حالی که tuck و slip عبارات جدیدی هستند و به همین دلیل دشوارتر به نظر می رسند
[ترجمه گوگل]شاید Fair Isle به نظر می رسد آشنا، در حالی که تیک و لغزش شرایط جدید است و بنابراین صدا سخت تر است

6. Next day we passed Beachy Head and the Isle of Wight and in the evening saw a windjammer.
[ترجمه ترگمان]روز بعد از Beachy سر و جزیره وایت عبور کردیم و عصر یک windjammer دیدیم
[ترجمه گوگل]روز بعد ما گذرگاه های ساحلی و جزیره وایت را گذراندیم و در شب نیز یک قایق بادامی دیدیم

7. He won the third round of the Isle of Man Archery League long metric three.
[ترجمه ترگمان]او در دور سوم جزیره \"مرد Archery\" که به مدت سه سال برگزار شد پیروز شد
[ترجمه گوگل]او سومین دوره مسابقات لیگ کریسمس در جزیره مرد را به ثمر رساند

8. Bob commuted from Rochester and the Isle of Wight, to check on progress with the wing rebuild.
[ترجمه ترگمان]باب از راچستر و جزیره وایت هال به آنجا رفت تا پیشرفت جناح راست را بررسی کند
[ترجمه گوگل]باب از روچستر و جزیره وایت خارج شد و برای پیشرفت با بازسازی جبهه در نظر گرفت

9. The Isle of Skye, as well as being a magnet for walkers, also attracts its fair share of strange tales.
[ترجمه ترگمان]جزیره of که همچون آهن ربا برای روروئک است، سهم عادلانه خود را از داستان های عجیب به خود جلب می کند
[ترجمه گوگل]جزیره Skye، و همچنین یک آهنربا برای واکر، همچنین سهم عادلانه خود را از داستان های عجیب و غریب را جذب می کند

10. Strictly speaking, the term Fair Isle should be limited to patterns originating from Fair Isle.
[ترجمه ترگمان]به طور دقیق تر، واژه \"Isle Fair\" باید محدود به طرح هایی باشد که از \"Isle Fair\" نشات می گیرد
[ترجمه گوگل]به طور جدی، اصطلاح Fair Isle باید به الگوهای ناشی از Fair Isle محدود شود

11. Her harlequin sweaters and Fair Isle striped knit shirts were a nice diversion from the usual cable knits and ribbed turtlenecks.
[ترجمه ترگمان]لباس های sweaters و بلوزهای بافتنی Isle رنگارنگ بود و یک سرگرمی خوب از سوی knits معمولی کابلی و turtlenecks ribbed بود
[ترجمه گوگل]ژاکت های ارلکین او و پیراهن های جوراب بافندگی Fair Isle یک انحراف خوب از جوراب های معمولی و یقه های یقه دار بود

12. Fair Isle is a cliff-bound island of only about five hundred hectares in extent and lies midway between Orkney and Shetland.
[ترجمه ترگمان]جزیره Fair یک جزیره صخره ای است که تنها حدود پانصد هکتار وسعت دارد و بین \"اورکنی و شتلند\" قرار دارد
[ترجمه گوگل]Fair Isle جزیره صخره ای است که تنها حدود پنج صد هکتار است و در نهایت بین اوکرنی و شتلند قرار دارد

13. Neville was at the Isle of Wight festival, as Oz sold amidst the joss-sticks and damp grass.
[ترجمه ترگمان]نویل در جزیره of در حالی که از میان شاخه های joss و علف مرطوب فروخته می شد، در جزیره وایت بود
[ترجمه گوگل]نویل در جشنواره جزیره وایت بود، زیرا اوز در بین جفت چوب و چمن مرطوب فروخته شد

14. After much cogitation, we decided to move to the Isle of Wight.
[ترجمه ترگمان]پس از much بسیار، ما تصمیم گرفتیم به جزیره وایت نقل مکان کنیم
[ترجمه گوگل]پس از پیگیری بسیار زیاد، تصمیم گرفتیم به جزیره وایت برویم

پیشنهاد کاربران

جزیزه ( بیشتر در شعر کاربرد دارد )
جزایر ( مثلا جزایر بریتانیا British Isles )


کلمات دیگر: