1. The exorcism was broadcast on television.
[ترجمه ترگمان]The در تلویزیون پخش شد
[ترجمه گوگل]عصبانیت در تلویزیون پخش شد
2. A priest performed an exorcism and afterwards the ghost disappeared.
[ترجمه ترگمان]یک کشیش مراسم جن گیری را اجرا کرد و بعد شبح ناپدید شد
[ترجمه گوگل]یک کشیش یک عصبانیت انجام داد و پس از آن روح ناپدید شد
3. But first there was a small act of exorcism to be performed.
[ترجمه ترگمان]اما ابتدا عمل کوچکی از exorcism انجام شد تا انجام شود
[ترجمه گوگل]اما ابتدا یک اقدام کوچک از بی رحمانه انجام شد
4. Writing this apologia has completed the process of exorcism a hand like this requires.
[ترجمه ترگمان]نوشتن این دفاعیه باعث کامل شدن فرآیند of یک دست مانند این نیاز شده است
[ترجمه گوگل]نوشتن این معرفت فرایند بی رحمی را به پایان رسانده است
5. Amazingly, the ghost disappeared after the exorcism - and the Earl made a speedy recovery.
[ترجمه ترگمان]این طور به نظر میاد، روح بعد از جن گیری ناپدید شد - و \"ارل\" سریع بهبود پیدا کرد
[ترجمه گوگل]شگفت آور، شبح پس از بی رحمی ناپدید شد - و ارل بهبود سریع را انجام داد
6. The Republican convention was the most lavish exorcism in history.
[ترجمه ترگمان]مجمع جمهوری خواهان most lavish در تاریخ بود
[ترجمه گوگل]کنوانسیون جمهوریخواهان بی رحمانه ترین تاریخ در تاریخ بود
7. Muttering some vulgar exorcism to avert the jinx, Juron tore the panel open.
[ترجمه ترگمان]بعضی از جن گیری مبتذل را زیر لب زمزمه می کنم تا طلسم بد را دفع کنم، و دریچه را باز کنم
[ترجمه گوگل]جورون پاره پاره را باز کرد
8. Has this exorcism washed you away as well?
[ترجمه ترگمان]این جن گیری شما رو شسته و شسته؟
[ترجمه گوگل]آیا این عصبانیت شما را نیز از بین برد؟
9. During a rite of exorcism, the officiating priest carries a small bell.
[ترجمه ترگمان]در طول یک مراسم جن گیری، مراسم مذهبی یه زنگ کوچک به صدا در میاره
[ترجمه گوگل]در یک کلیسا، یک کشیش مجاهدان، یک زنگ کوچک را حمل می کند
10. As important Chinese ancient culture relics, Exorcism Numismatics has abundant culture connotations that involve politics, economy, religions and folk customs of Chinese ancient society.
[ترجمه ترگمان]از آنجا که فرهنگ باستانی چینی مهم است، Exorcism numismatics فرهنگ فراوانی دارد که شامل سیاست، اقتصاد، ادیان و رسوم اجتماعی جامعه باستانی چین است
[ترجمه گوگل]عناصر معاصر قرن بیستم، به عنوان فرهنگ های مهم فرهنگ چینی باستان، حاوی مفاهیم فرهنگ فراوان هستند که شامل سیاست، اقتصاد، ادیان و آداب و رسوم عامیانه جامعه قدیم چینی است
11. CASEY: Without your little exorcism book? Hey, go ahead.
[ترجمه ترگمان]بدون کتاب جن گیری؟ هی، ادامه بده
[ترجمه گوگل]CASEY: بدون کتاب اذیت کردن کوچک شما؟ هی، برو جلو برو
12. Improved movement speed of the ghosts on Exorcism a bit.
[ترجمه ترگمان]سرعت حرکت رو به بالا ارواح را کمی بهبود بخشید
[ترجمه گوگل]بهبود حرکت سرعت ارواح در Exorcism کمی
13. You don't believe in the exorcism of demons, do you?
[ترجمه ترگمان]تو به ارواح شیطانی اعتقاد نداری، مگه نه؟
[ترجمه گوگل]شما به بیگانه شیطان باور ندارید، آیا شما؟
14. Exorcism mana cost reduced and now scales with attack power and spell power.
[ترجمه ترگمان]هزینه mana کاهش می یابد و هم اکنون با قدرت حمله و قدرت جادویی مقیاس بندی می شود
[ترجمه گوگل]مانا عذاب آور کاهش می یابد و در حال حاضر با قدرت حمله و قدرت طلسم مقیاس می گیرد
15. The excess that they encountered during the exorcism was so excessive.
[ترجمه ترگمان]The که در طول the با آن مواجه می شدند خیلی بیش از حد بود
[ترجمه گوگل]بیش از حد آنها که در طول عصبانیت با آنها روبرو شد، خیلی زیاد بود