قوه دریافت، قوه درک
receptiveness
قوه دریافت، قوه درک
انگلیسی به فارسی
پذیرش پذیری
انگلیسی به انگلیسی
• quality of taking in, quality of accepting; openness to new ideas, willingness to accept suggestions
جملات نمونه
1. There was less receptiveness to liberalism in some areas.
[ترجمه ترگمان]در برخی مناطق آزادی کمتری نسبت به لیبرالیسم وجود داشت
[ترجمه گوگل]در بعضی از مناطق لیبرالیسم پذیرفتنی نیست
[ترجمه گوگل]در بعضی از مناطق لیبرالیسم پذیرفتنی نیست
2. Receptiveness was regarded as the time between flower opening and closure.
[ترجمه ترگمان]receptiveness به عنوان زمان بین باز شدن گل و بسته شدن در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]پذیرش به عنوان زمان بین باز کردن و بستن گل در نظر گرفته شد
[ترجمه گوگل]پذیرش به عنوان زمان بین باز کردن و بستن گل در نظر گرفته شد
3. We sounded out his receptiveness to the plan.
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسید که نقشه او برای نقشه است
[ترجمه گوگل]ما از پذیرش خود به این طرح سخن گفت
[ترجمه گوگل]ما از پذیرش خود به این طرح سخن گفت
4. He was testing the government's receptiveness to reform.
[ترجمه ترگمان]او تلاش دولت برای اصلاح را آزمایش کرد
[ترجمه گوگل]او تابع پذیرش دولت برای اصلاحات بود
[ترجمه گوگل]او تابع پذیرش دولت برای اصلاحات بود
5. With his usual receptiveness and openmindness, General Marshall invited a full explanation of the scheme.
[ترجمه ترگمان]ژنرال مارشال با همان receptiveness و openmindness، یک توضیح کامل از نقشه دعوت کرد
[ترجمه گوگل]ژنرال مارشال با حساسیت و آگاهی معمولش، یک توضیح کامل از این طرح را پیشنهاد کرد
[ترجمه گوگل]ژنرال مارشال با حساسیت و آگاهی معمولش، یک توضیح کامل از این طرح را پیشنهاد کرد
6. This receptiveness is the key feature in oestral behavior, enabling natural mating to occur.
[ترجمه ترگمان]این receptiveness ویژگی اصلی در رفتار oestral است که جفت گیری طبیعی را ممکن می سازد
[ترجمه گوگل]این قابلیت پذیرش، یکی از ویژگی های کلیدی در رفتار استراتژیک است که امکان جفتگیری طبیعی را فراهم می آورد
[ترجمه گوگل]این قابلیت پذیرش، یکی از ویژگی های کلیدی در رفتار استراتژیک است که امکان جفتگیری طبیعی را فراهم می آورد
7. Another example is tropical fish, which use their colorations to show sexual receptiveness.
[ترجمه ترگمان]مثال دیگر ماهی استوایی است که از colorations برای نشان دادن receptiveness جنسی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]مثال دیگر ماهی استوایی است که از رنگ آمیزی آنها برای نشان دادن پذیرش جنسی استفاده می کند
[ترجمه گوگل]مثال دیگر ماهی استوایی است که از رنگ آمیزی آنها برای نشان دادن پذیرش جنسی استفاده می کند
پیشنهاد کاربران
فراگیرى
پذیرش
پذیرندگی
پذیرا بودن
کلمات دیگر: