کلمه جو
صفحه اصلی

climbing frame

انگلیسی به فارسی

قاب کوهنوردی


انگلیسی به انگلیسی

• a climbing frame is a structure that is made for children to climb and play on. it consists of metal or wooden bars that are joined together.

جملات نمونه

1. Inside there was a climbing frame, Lego roundabout, swings and a wooden catapult for firing naughty children out of the castle.
[ترجمه ترگمان]داخل آن یک قاب بالا بود، لگو و roundabout، و یک منجنیق چوبی برای اخراج بچه های شیطان از قلعه
[ترجمه گوگل]در داخل یک چارچوب کوهنوردی، میدان لگو، نوسانات و یک سورتمه چوبی برای شلیک بچه های شیطانی از قلعه وجود داشت

2. Millie has moved on to the climbing frame now. She has mastered this over the months.
[ترجمه ترگمان]میلی به بالا رفتن از چارچوب بالا رفته اون بیشتر از چند ماه این چیزا رو یاد گرفته
[ترجمه گوگل]Millie اکنون به چارچوب کوهنوردی حرکت کرده است او در طول چند ماه آن را تسلط داده است

3. His cat climbing frame, swing, etc., a variety of toys, made with super cat cage, according to different owners demand, to foster your cat.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تقاضای مالکان مختلف برای پرورش گربه خود، از چارچوب صعود گربه، نوسان و غیره، انواع اسباب بازی ها استفاده کنید
[ترجمه گوگل]قاب کوه نوردی او، چرخش و غیره، انواع اسباب بازی ها، ساخته شده با قفس فوق العاده گربه، با توجه به تقاضای صاحبان مختلف، به گربه گربه خود را

4. Interactive activities such as a "climbing frame" which creates a route through a series of floating Faberge Eggs to only experience the magnificent views of Shanghai in the most unique way.
[ترجمه ترگمان]فعالیت های تعاملی مانند \"چارچوب صعود\" که مسیری را از طریق مجموعه ای از تخم مرغ شناور ایجاد می کند تا تنها مناظر عالی شانگهای را به شیوه ای منحصر به فرد تجربه کند
[ترجمه گوگل]فعالیت های تعاملی مانند 'قاب کوهنوردی' که مسیری را از طریق یک سری از تخم مرغ های فاجرت شناور ایجاد می کند تا تنها دیدگاه های شگفت انگیز شانگهای را در روش منحصر به فرد تجربه کند

5. Later they had them set in a row near the climbing frame.
[ترجمه ترگمان]پس از مدتی آن ها در ردیفی نزدیک قاب climbing قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]بعدها آنها را در یک ردیف در نزدیکی قاب کوهنورد قرار دادند

6. He then tried propping the others up on the climbing frame but they kept falling off.
[ترجمه ترگمان]او سپس سعی کرد به بقیه کمک کند تا به قاب صعود نگاه کنند، اما به زمین می افتادند
[ترجمه گوگل]سپس سعی کرد دیگران را در چارچوب کوهنوردی قرار دهد اما آنها سقوط کردند

7. Here they are wearing their new outfits while playing on a climbing frame.
[ترجمه ترگمان]در اینجا آن ها لباس های نو خود را در حالی که در حال بازی در یک قاب صعود هستند، به تن دارند
[ترجمه گوگل]در اینجا آنها در حالی که در یک قاب کوهنوردی بازی می کنند، لباس های جدید خود را می پوشانند

8. Now with her piggy back heart shinning up the climbing frame is childs play.
[ترجمه ترگمان]اکنون در حالی که قلب خوک مانندش در حال بالا رفتن از کادر بالا رفتن است، کودکان بازی می کنند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر با چرخش پشت قلب خود را shinning تا قاب بالا رفتن از کودکان است بازی

9. Anna's arm hurt dreadfully, worse than when she'd fallen off the top of the climbing frame at the nursery.
[ترجمه ترگمان]بازوی آنا به شدت آسیب دیده بود، بدتر از آن که از بالای قاب بالا رفتن در دایه خانه بر زمین افتاده بود
[ترجمه گوگل]بازوی آنا به سختی، بدتر از زمانی که او را از بالای قاب بالا رفتن در مهد کودک سقوط کرد

10. The practical results showed that such separated hydraulic lifting climbing frame not only save cost, but also satisfy the requirements of the construction period.
[ترجمه ترگمان]نتایج عملی نشان داد که چنین چارچوب صعود هیدرولیکی مجزا نه تنها هزینه را حفظ می کند بلکه الزامات دوره ساخت را نیز برآورده می کند
[ترجمه گوگل]نتایج عملی نشان داد که چارچوب کوهنوردی هیدرولیکی جدا شده نه تنها صرفه جویی در هزینه، بلکه همچنین نیازهای دوره ساخت و ساز را برآورده می کند

11. Through the window she could see the outline of the narrow garden, the fuzzy grey shapes of a rusting climbing frame and overflowing compost heap.
[ترجمه ترگمان]از پشت پنجره می توانست خطوط باغ باریک را ببیند، اشکال خاکستری تیره یک قاب فلزی پوسیده که از کود پر شده و پر شده بود
[ترجمه گوگل]از طریق پنجره، می توانست تصویری از باغ باریک، اشکال خاکستری فازی از یک قاب کوهنورد زنگ زده و پشته کمپوست پر شده را ببیند

12. After cramming as much bamboo into their mouths as possible, the black-and-white bears were then seen slumped on a specially-made climbing frame, seemingly exhausted by their efforts.
[ترجمه ترگمان]پس از اینکه تا جای ممکن بامبو را به شکل ممکن به داخل دهانشان وارد کردند، پس از آن خرس سیاه و سفید دیده شد که روی یک قاب - که به طور خاص خسته شده بود، خم شده بود ظاهرا از تلاش های آن ها خسته شده بود
[ترجمه گوگل]پس از پر کردن بامبو به همان اندازه که ممکن است دهان آنها، سیاه و سفید خرس ها دیده می شود بر روی یک قاب کوهنورد خاص ساخته شده، به نظر می رسد توسط تلاش های خود خسته شده اند

13. A baby gorilla claps her palms and leaps to the top of a wooden climbing frame.
[ترجمه ترگمان]گوریل به کف دستش ضربه می زند و به بالای یک قاب چوبی بزرگ می پرد
[ترجمه گوگل]یک گوریل کودک غوطه ور کف دست خود را و جهش به بالای یک قاب کوهنوردی چوبی

14. I served as project manager of the project, the introduction and application of a split hydraulic lifting climbing frame construction technology, and achieved good results.
[ترجمه ترگمان]من به عنوان مدیر پروژه این پروژه، معرفی و کاربرد یک مدل هیدرولیکی از راه بالا رفتن از تکنولوژی ساخت چارچوب کار کردم و به نتایج خوبی دست یافتم
[ترجمه گوگل]من به عنوان مدیر پروژه پروژه، معرفی و استفاده از یک تکنولوژی ساخت کوه نوردی هیدرولیکی بالابر هلی کوپتر خدمه کار کردم و نتایج خوبی به دست آوردم

پیشنهاد کاربران

بالا رفتن ازنرده

نرده بان

قاب صعود


کلمات دیگر: