کلمه جو
صفحه اصلی

gorgeous


معنی : مجلل، زرق و برق دار، نمایش دار، با جلوه
معانی دیگر : عالی، پرجلال و جبروت، پرطنطنه، (عامیانه) زیبا، شگفت انگیز، دلپسند، قشنگ، رنگارنگ، الوان

انگلیسی به فارسی

(محاوره) لذت بخش، عالی، خوب، محشر، معرکه، باحال


رنگارنگ، رنگین، (رنگ) درخشان، زیبا، (غروب) پرشکوه، باشکوه، (محاوره) (زن) خیلی زیبا، جذاب، خوشگل، ماه، (هوا) خوب و آفتابی


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
مشتقات: gorgeously (adv.), gorgeousness (n.)
• : تعریف: exceptionally beautiful; splendid.
مترادف: exquisite, glorious, grand, magnificent, splendid, stunning
مشابه: beautiful, breathtaking, marvelous, opulent, ravishing, resplendent, sensational, sublime, sumptuous, superb

- A peacock has gorgeous plummage.
[ترجمه ترگمان] یک طاووس پر زرق و برق دارد
[ترجمه گوگل] طاووس زرق و برق دار است
- We have a gorgeous view of the mountains from our hotel room.
[ترجمه ترگمان] ما یک منظره زیبا از این کوه ها داریم که از اتاق هتل ما بیرون می آید
[ترجمه گوگل] ما یک دیدگاه زرق و برق دار از کوه ها از اتاق هتلمان داریم

• marvelous; wonderful; sumptuous; beautiful or handsome (about a person)
someone or something that is gorgeous is extremely pleasant or attractive.

مترادف و متضاد

beautiful, magnificent


مجلل (صفت)
luxuriant, stately, grand, imperial, magnificent, illustrious, sumptuous, deluxe, luxurious, plush, palatial, gorgeous, glorious, gala, plushy, royal, splendorous

زرق و برق دار (صفت)
shiny, loud, showy, trumpery, gaudy, tinsel, gorgeous, flashy, flamboyant, tawdry

نمایش دار (صفت)
gaudy, gorgeous

با جلوه (صفت)
gorgeous

Synonyms: attractive, beaut, bright, brilliant, centerfold, colorful, dazzling, delightful, dream, drop-dead, easy on the eyes, elegant, enjoyable, exquisite, fine, flamboyant, foxy, gaudy, glittering, glorious, good-looking, grand, handsome, imposing, impressive, knockout, lavish, lovely, lulu, luxuriant, luxurious, opulent, ostentatious, pleasing, plush, pulchritudinous, ravishing, resplendent, showy, splendid, splendiferous, stunning, sublime, sumptuous, superb


Antonyms: homely, ugly, undesirable


جملات نمونه

1. the president's gorgeous palace
کاخ مجلل رئیس جمهور

2. today, i met a gorgeous woman
امروز زنی بسیار زیبا را ملاقات کردم.

3. What a gorgeous room/dress/colour!
[ترجمه NoBody] چه [اتاق/لباس/رنگ] پر زرق و برقی!
[ترجمه ترگمان]چه اتاق زیبایی \/ لباس \/ رنگ!
[ترجمه گوگل]اتاق / لباس / رنگ زرق و برق دار!

4. I don't long for luxurious life and gorgeous appearance, but I need a complete in habitation for sentiment.
[ترجمه ترگمان]من از زندگی مجلل و ظاهر زیبا زیاد خوشم نمی آید، اما به یک آبادی کامل احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]من برای زندگی لوکس و ظاهر زرق و برق دار نیست، اما من نیاز به یک زندگی کامل برای احساسات

5. The gorgeous words,weak language,actually cannot replace what.
[ترجمه ترگمان]کلمات زیبا، زبان ضعیف، در واقع نمی توانند چیزی را جایگزین کنند
[ترجمه گوگل]کلمات زرق و برق دار، زبان ضعیف، در واقع نمی توانند چیزی را جایگزین کنند

6. He's thirty-two, he's gorgeous, he's got his own house and, what's more, he's unattached.
[ترجمه ترگمان]او سی و دو ساله است، با شکوه است، خانه خودش را دارد و چه چیز دیگری است، او unattached است
[ترجمه گوگل]او سی و دو ساله است، او زرق و برق دار است، او خانه خودش را دارد و علاوه بر این، او به صورت غیر مجاز است

7. I went out with a gorgeous girl last night.
[ترجمه ترگمان] دیشب با یه دختر خوشگل رفتم بیرون
[ترجمه گوگل]شب گذشته با دختر زرق و برق دار رفتم

8. His paintings are a kaleidoscope of gorgeous colours.
[ترجمه ترگمان]نقاشی ها مجموعه ای از رنگ های زیبا و رنگارنگ هستند
[ترجمه گوگل]نقاشی های او یک کالیسوسکوپ از رنگ های زرق و برق دار است

9. He's not drop-dead gorgeous or anything, but he's quite nice.
[ترجمه ترگمان]اون با شکوه مرده یا هر چیز دیگه ای ول نمی کنه، اما اون خیلی خوبه
[ترجمه گوگل]او قطره مرده زرق و برق دار و یا هر چیزی نیست، اما او بسیار خوب است

10. She said that Campbell-Black was drop-dead gorgeous.
[ترجمه ترگمان]او گفت که کمپبل - به لک بسیار زیباست
[ترجمه گوگل]او گفت که کمپبل-سیاه، زرق و برق دار است

11. I never saw such a gorgeous mink coat in all my life.
[ترجمه ترگمان]من هرگز چنین کت خز دوزی را در تمام عمرم ندیده بودم
[ترجمه گوگل]من هرگز در تمام عمر من چنین کت و شلوار مروارید زرق و برق دار ندیدم

12. These chocolates are gorgeous. Try some and see for yourself .
[ترجمه ترگمان]این شکلات ها بسیار عالی هستند بعضی را امتحان کنید و خودتان را ببینید
[ترجمه گوگل]این شکلات زرق و برق دار است برخی را امتحان کنید و خودتان را ببینید

13. It's a gorgeous day.
[ترجمه ترگمان]روز قشنگی است
[ترجمه گوگل]این یک روز زرق و برق دار است

14. He's gorgeous - what a dish!
[ترجمه ترگمان]او با شکوه است - چه غذایی!
[ترجمه گوگل]او زرق و برق دار است - چه ظرف!

the president's gorgeous palace

کاخ مجلل رئیس‌جمهور


Today, I met a gorgeous woman.

امروز زنی بسیار زیبا را ملاقات کردم.


پیشنهاد کاربران

خیلی زیبا

بسیار زیبا و دوست داشتنی

خیلی دلنشین

زیبا و لذت بخش

باشکوه

gorgeous
باشکوه جلال


بی نقص

با حال

attractive

زیبا، جذاب

خفن

خوشگله. . .

خوشگل ( جیگر )

این کلمه، عموما واژه ای informal محسوب میشه و beautiful / elegant / lovely و. . . معادل های رسمی تری براش هستن.

در زبان عامیانه، مردان به دوشیزگان جذاب و داف و هات و دلربا gorgeous میگن.
در کل شخصی ست که فوق العاده زیبا یا جذابه یا چیزی ست که بسیار دلپذیر یا لذت بخشه.

بسیار زیبا
بسیار لذت بخش ، دلپذیر ، خوشمزه و غیره

دلربا

جذاب، محشر، معرکه

So beautiful


کلمات دیگر: