کلمه جو
صفحه اصلی

massively

انگلیسی به انگلیسی

• enormously, immensely; heavily, weightily, substantially

جملات نمونه

1. His new book is massively overwritten.
[ترجمه ترگمان]کتاب جدید او بسیار رونویسی شده
[ترجمه گوگل]کتاب جدید او به شدت رونویسی شده است

2. A pair of large stone lions preside massively over the approach to the Summer Palace.
[ترجمه ترگمان]یک جفت از شیره ای سنگی بزرگ بر روی نزدیک شدن به کاخ تابستانی نقش دارند
[ترجمه گوگل]یک جفت سنگ بزرگ سنگ به طور گسترده ای بر رویکرد به کاخ تابستان برگزار می شود

3. The president was massively popular.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور بسیار محبوب بود
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور بسیار محبوب بود

4. OnLine 0 is Informix's full-featured massively parallel processing solution, which its co-developing with Sequent.
[ترجمه ترگمان]online ۰ یک راه حل پردازش بسیار موازی است که در آن با sequent رشد می کند
[ترجمه گوگل]OnLine 0 Informix است که دارای پردازش گسترده ای از پردازش موازی است که همکاری خود را با Sequent توسعه می دهد

5. Those ill thought out policies would add massively to the burden on employers and reduce profitability and employment.
[ترجمه ترگمان]این تفکر نادرست باعث می شود که این سیاست ها به طور بسیار زیادی بر دوش کارفرمایان قرار بگیرند و میزان سوددهی و اشتغال را کاهش دهند
[ترجمه گوگل]این سیاست های غلط فکرانه به طور گسترده به بار بر کارفرمایان و کاهش سودآوری و اشتغال افزوده خواهد شد

6. But the project was all massively exaggerated by O'Rourke, a Walter Mitty conman just declared bankrupt.
[ترجمه ترگمان]اما این پروژه بسیار اغراق آمیز بود توسط لینگ اوروک که والتر Mitty conman فقط ورشکست شد
[ترجمه گوگل]اما این پروژه توسط O'Rourke به شدت هیجان زده شد، یک همتای والتر متی، ورشکست شد

7. There is no clear evidence that women receive massively more favourable treatment from the police or the courts.
[ترجمه ترگمان]هیچ مدرک روشنی وجود ندارد که زنان نسبت به پلیس یا دادگاه رفتار بسیار مناسبی داشته باشند
[ترجمه گوگل]شواهد واضحی وجود ندارد که زنان از پلیس یا دادگاه ها به طور گسترده تر رفتار کنند

8. Following the lodging of Defences, procedure is not massively dissimilar to that in the Sheriff Court.
[ترجمه ترگمان]پس از بستری شدن از Defences، روش بسیار متفاوت با آن در دادگاه کلانتر نیست
[ترجمه گوگل]پس از تسلیم دفاع، روش بسیار متفاوت با آنچه در دادگاه کلیسایی نیست

9. It massively increased the budget of the Manpower Services Commission, enabling it to play a dominant role in vocational education.
[ترجمه ترگمان]آن به شدت بودجه کمیسیون خدمات انسانی را افزایش داد و آن را قادر به ایفای نقش اساسی در آموزش فنی و حرفه ای کرد
[ترجمه گوگل]این بودجه بودجه کمیسیون خدمات نیروی انسانی را به میزان قابل توجهی افزایش داد و این امر باعث شد تا نقش مهمی در آموزش حرفه ای بازی کند

10. That the White Revolution was massively acclaimed by referendum in 1973 did not commend it any the more to the clergy.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۷۳، انقلاب سفید به شدت مورد استقبال قرار گرفت و از آن بیشتر به روحانیون نگفت
[ترجمه گوگل]این که انقلاب سفید با رفراندوم در سال 1973 به شدت تحسین برانگیز بود، بیشتر به روحانیت اهمیت نمی داد

11. The procedure has revolutionised human genetics by massively increasing the speed and power of pedigree analysis.
[ترجمه ترگمان]این روش، ژنتیک انسان را با افزایش بسیار زیاد سرعت و قدرت تجزیه و تحلیل شجره نامه متحول کرده است
[ترجمه گوگل]این روش با افزایش قابل توجهی سرعت و قدرت تجزیه و تحلیل صفتی، ژنتیک انسانی را تغییر داده است

12. At his hip hung a massively heavy sabre with an ivory hilt.
[ترجمه ترگمان]در ران او شمشیری بسیار قوی و قوی با دسته عاج آویخته بود
[ترجمه گوگل]در جراحت او یک شمشیر سنگین و سنگین با عاج داشت

13. MMOG ( Massively Multiplayer Online Game ) is a typical class of distributedsystems.
[ترجمه ترگمان]MMOG (بازی آنلاین massively Multiplayer)یک گروه نمونه از distributedsystems است
[ترجمه گوگل]MMOG (Massively Multiplayer Online Game) یک کلاس معمولی از سیستمهای توزیع شده است

14. They have spread a massively extreme metal electrocution that is impossible to label simply as dark.
[ترجمه ترگمان]آن ها a فلزی بسیار افراطی منتشر کرده اند که نمی توان به سادگی برچسب را تاریک کرد
[ترجمه گوگل]آنها برق سریع فلزات را منتشر کرده اند که نام آن به سادگی تیره نیست

پیشنهاد کاربران

( به مقدار ) بسیار زیاد، به شدت، شدیدا، به طور انبوه، عمدتا، به طور عمده

فوق العاده

به شکل انبوه

در مقیاس زیاد و بالا


کلمات دیگر: