1. In her autobiography she occasionally refers to her unhappy schooldays.
[ترجمه گلی افجه ] او در زندگی نامه اش گاهی به خاطرات تلخ دوران مدرسه اشاره می کند
[ترجمه ترگمان]در زندگینامه او گاهی اوقات به مدرسه schooldays unhappy اشاره می کند
[ترجمه گوگل]او در زندگینامه خود گاهی اوقات به شاگردانش ناراضی است
2. She has just written her autobiography.
[ترجمه ترگمان]او فقط شرح حال خود را نوشته است
[ترجمه گوگل]او تازه نوشته شده است
3. The novel is a thinly disguised autobiography.
[ترجمه ترگمان]این رمان یک زندگینامه مختصر پنهان است
[ترجمه گوگل]این رمان یک زندگینامه بی نظیر و پنهان است
4. His autobiography has sold more than 3000 copies in hardback.
[ترجمه ترگمان]زندگینامه او بیش از ۳۰۰۰ نسخه در hardback به فروش رفته است
[ترجمه گوگل]autobiography او بیش از 3000 نسخه در سختافزار فروخته است
5. They published an extract from his autobiography.
[ترجمه ترگمان]آن ها یک عصاره از زندگینامه خود منتشر کردند
[ترجمه گوگل]آنها یک عصاره از زندگینامه خود را منتشر کردند
6. Lee Iaccoco's Autobiography was acknowledged to be number one on the best - seller list of 198
[ترجمه ترگمان]زندگینامه لی Iaccoco در لیست بهترین فروشنده ۱۹۸ مورد تایید قرار گرفت
[ترجمه گوگل]بیوگرافی لی Iaccoco تایید شده است که شماره یک در فهرست بهترین فروش از سال 198 است
7. His autobiography was written late in life.
[ترجمه ترگمان]زندگینامه او در اواخر زندگی نوشته شده بود
[ترجمه گوگل]زندگینامه او در اواخر زندگی نوشته شده است
8. He has spilled his guts in his new autobiography.
[ترجمه ترگمان]او دل و روده اش را در autobiography جدیدش ریخته
[ترجمه گوگل]او تمرکز خود را در زندگینامه جدید خود رها کرده است
9. His autobiography provides an illuminating insight into his mind.
[ترجمه ترگمان]زندگینامه او بینشی روشن در ذهن او فراهم می کند
[ترجمه گوگل]زندگینامه او یک بینش روشن برای ذهن او فراهم می کند
10. His autobiography is padded with boring anecdotes.
[ترجمه ترگمان]زندگینامه او از داستان های ملال آوری پوشیده شده است
[ترجمه گوگل]زندگینامه او با داستان های خسته کننده پوشیده شده است
11. Her new book is a continuation of her autobiography.
[ترجمه ترگمان]کتاب جدید او ادامه زندگینامه او است
[ترجمه گوگل]کتاب جدید او ادامه زندگی او است
12. His sisters thought that his autobiography was disloyal to the family.
[ترجمه ترگمان]خواهرانش به این نتیجه رسیدند که زندگینامه او به خانواده خیانت است
[ترجمه گوگل]خواهران او فکر کردند که زندگینامه او به خانواده بی اعتبار است
13. In her autobiography, she describes the song's genesis late one night in a Dublin bar.
[ترجمه ترگمان]او در زندگینامه خود، پیدایش این ترانه را در یک شب در یک کافه دوبلین توصیف می کند
[ترجمه گوگل]او در زندگینامه خود، اوایل یک شب در بارۀ دوبلین توصیف می کند
14. He published his autobiography last autumn.
[ترجمه ترگمان]او زندگینامه خود را در پاییز گذشته منتشر کرد
[ترجمه گوگل]او بیوگرافی خود را در پاییز گذشته منتشر کرد
15. His autobiography never sold very well and was soon remaindered.
[ترجمه ترگمان]زندگینامه او هرگز به خوبی به فروش نرسید و بزودی remaindered شد
[ترجمه گوگل]زندگینامه او هیچگاه به خوبی فروش نکرد و به زودی باقی ماند