1. we walked along the vatican colonnade
در امتداد ستونگان واتیکان پیاده روی کردیم.
2. I went along the colonnade to the corner of the southern front of the house.
[ترجمه ترگمان]از میان ستون ها به نبش خیابان جنوبی خانه رفتم
[ترجمه گوگل]من در امتداد چوبه دار به گوشه ی جلوی جنوب خانه رفتم
3. Mike came out and stood in the colonnade on the other side of the grassy knoll.
[ترجمه ترگمان]مایک بیرون آمد و در ردیف دیگر تپه پوشیده از چمن ایستاد
[ترجمه گوگل]مایک بیرون آمد و در چوبه دار در طرف دیگر گوزن چمن ایستاده بود
4. A colonnade of massive stone pillars extended along the entire 462 feet of its front.
[ترجمه ترگمان]ستون هایی از ستون های سنگی عظیم در امتداد the پای آن امتداد داشت
[ترجمه گوگل]ستون سنگی ستون های سنگی گسترده در امتداد 462 پا از جلو آن گسترش یافته است
5. Behind this colonnade shops and offices were built against the rear wall.
[ترجمه ترگمان]پشت این فروشگاه، مغازه ها و دفاتر واقع در مقابل دیوار عقبی بنا شده بودند
[ترجمه گوگل]پشت این مغازه ها و ادارات کلونادو در برابر دیوار عقب ساخته شده است
6. Garden furniture had been neatly stacked under the colonnade.
[ترجمه ترگمان]اسباب و اثاث باغ را به دقت زیر و رو کرده بودند
[ترجمه گوگل]مبلمان باغ به طور منظم در زیر چوبه دار انباشته شده بود
7. Stoa: In Greek architecture, a freestanding colonnade or covered walkway; also, a long open Building with its roof supported by one or more rows of columns parallel to its rear wall.
[ترجمه ترگمان]Stoa: در معماری یونانی، یک ردیف ستون آزاد یا پیاده رو، یک ساختمان بلند با سقف آن با یک یا چند ردیف ستون موازی با دیوار پشت آن قرار دارد
[ترجمه گوگل]استائو در معماری یونانی، یک چوبه دار مستقل یا پیاده رو پوشش داده شده است همچنین یک ساختمان بلند با سقف آن توسط یک یا چند ردیف ستون به موازات دیوار عقب آن حمایت می شود
8. Including Red China lobby colonnade, red cloth interior rooms and gold tableware, fully filled with festivity.
[ترجمه ترگمان]از جمله در نظر گرفتن ستون های قرمز، اتاق های داخلی، اتاق های داخلی و کارد و چنگال طلا، که کاملا مملو از جشن و جشن است
[ترجمه گوگل]از جمله چوبه دار چینی لندن قرمز، اتاق های داخلی پارچه قرمز و کارد و چنگال طلا، کاملا پر از جشن است
9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
10. In the colonnade outside the theatre, a young servant came up to the two women.
[ترجمه ترگمان]در ردیف ستون بیرون از تئاتر، یک مستخدم جوان به سوی دو زن آمد
[ترجمه گوگل]در کنگره خارج از تئاتر، یک خدمتکار جوان به دو زن آمد
11. I looked at the Colonnade . I looked at the grass, my shoes.
[ترجمه ترگمان]به the نگاه کردم به علف ها و کفش هایم نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من به Colonnade نگاه کردم من به چمن، کفش هایم نگاه کردم
12. This colonnade will take you out of the palace and the game.
[ترجمه ترگمان]این ردیف شما را از کاخ بیرون خواهد برد
[ترجمه گوگل]این چوبه دار شما را از کاخ و بازی خارج خواهد کرد
13. The Cathedral has not obscured the Mausoleum; on the exterior the octagonal form remains with the surrounding colonnade of Corinthian columns.
[ترجمه ترگمان]کلیسای جامع آرامگاه آرامگاه را از بین نبرده است؛ در خارج از شکل هشت ضلعی، شکل هشت ضلعی با ستون های گرد ستون قرنتیان باقی می ماند
[ترجمه گوگل]کلیسای جامع Mausoleum را مبهوت نکرده است؛ در بیرون فرم هشت ضلعی با ستون اطراف ستون های Corinthian باقی می ماند
14. I was in the garth, sitting in the sunshine on a bench between the pillars of the miniature colonnade.
[ترجمه ترگمان]من در کنار گرت نشسته بودم و در نور آفتاب روی یک نیمکت بین ستون ها نشسته بودم
[ترجمه گوگل]من در گارت بودم، در آفتاب نشسته بودم روی نیمکت بین ستون ها از ستون مینیاتوری
15. I thought she might be under the front part of the colonnade, and peered cautiously round the corner.
[ترجمه ترگمان]فکر کردم شاید زیر ردیف اول ستون باشد و با احتیاط به نبش خیابان نگاه کند
[ترجمه گوگل]من فکر کردم او ممکن است زیر قسمت جلویی ستون فقرات باشد و با احتیاط از گوشه دور نگاه کند